نويسنده: مارک اَش
تحريکات آمريکا در تنگه هرمز
روز دوشنبه، رسانه های اصلی ايالات متحده دو گزارش خبری مختلفی را که عمدتاً بر اطلاعات ارائه شده از طرف پنتاگون قرار داشت، گرفته و پخش کردند. گزارش ها به دو مورد جداگانه درگيری نيروهای مسلح ايالات متحده که در خليج فارس و تنگه هرمز فعاليت می کنند، اشاره می کنند.
نيويورک تايمز گزارش اول را چنين توصيف کرد:«ايالات متحده درگيری با قايق های ايرانی را شرح می دهد»، و گزارش دوم که از طرف آسوشيتدپرس مخابره شد و در لابلای صفحات اصلی پنهان شد می گويد «جنگنده های نيروی دريايی در خليج فارس سقوط کردند.» در گزارش ها بين اين دو خبر ارتباطی وجود ندارد، اما با اين وجود بايد آنها را با هم در نظر گرفت.
گزارش نيويورک تايمز، در واقع آنچه را که لازم است شما بدانيد، البته به شکلی فاقد نتيجه گيری، مطرح می کند. کشتی های جنگی ايالات متحده در خليج فارس هستند. تنگه هرمز که همه کشتی های جنگی برای ورود به خليج بايد از آن عبور کنند، همان راهی است که همه کشتی های نفتکش برای آوردن نفت به ايالات متحده بايد از آن عبور کنند. و «قيمت های نفت در بازارهای جهانی در پی اين اخبار که سی. ان. ان. اول آنها را گزارش داد، موقتاً افزايش يافت.» اينها بسيار گوياست.
کشتی های جنگی ايالات متحده چند کيلومتر بيرون مرزهای ايران پارک کرده اند. آنها ظاهراً در آنجا هستند تا از آمد و شد نفتکش ها در خليج حمايت کنند. تنش ها رو به افزايش است. اگر تحريک موضوع اصلی باشد، اين فاکت ها بايد در مرکز توجه قرار گيرند. اگر کشتی های جنگی ايران اينقدر که کشتی های جنگی آمريکا اکنون به سواحل ايران نزديک شده اند به خطوط ساحلی ايالات متحده نزديک شده بودند، نيروی نظامی ما به احتمال قوی به آنها حمله می کرد. ايرانی ها به کشتی های ما که دم در آنها پارک کرده اند حمله نمی کنند.
وزارت امورخارجه ايالات متحده سال گذشته به ايران هشدار داد «در منافع ايالات متحده در منطقه مداخله نکند.» آنچه که وزارت امور خارجه به مردم آمريکا توضيح نداد اين است که منافع مردم عادی آمريکا در منطقه چيست. پاسخ به اين پرسش اين است:هيچ. اين به پرسش بعدی می انجامد: نيروی دريايی ايالات متحده در خليج فارس از منافع چه کسانی حمايت می کند؟ ظاهراً از منافع صاحبان نفتکش ها. مردم آمريکا مصرف کنندگان نهايی هستند؛ ما هر چه که پمپ های بنزين بگويند می پردازيم. رُک و راست، به نظر می رسد نيروی دريايی ايالات متحده برای حمايت از منافع شرکت های نفتی ايالات متحده در خليج فارس هستند و نه برای حمايت از منافع مردم آمريکا. تصادفاً، دومين ذخائر بزرگ نفت جهان در زير خاک عراق قرار دارد، در نتيجه همان فرمول را در آنجا نيز می توان بکار گرفت.
آيا نيروی های ايرانی می توانند يک کشتی آمريکايی را در چند کيلومتری سواحل ايران غرق کنند؟ بله، گرچه بسيار بعيد است که پيشاپيش بگويند« من دارم بطرف شما می آيم، و شما در عرض چند دقيقه منفجر خواهيد شد.» آيا چنان غرق شدنی می تواند منجر به کشته شدن شمار زيادی از ناوی ها آمريکايی شود؟ بله، می تواند. چنان حمله ای و از دست رفتن جان آمريکايی ها می تواند بر منافع مردم آمريکا تاثير بگذارد. نيروهای مسلح آمريکا منافع واقعی مردم آمريکا هستند. مردم آمريکا، مدت طولانی است که چشم های خود را بر منافع خود، يعنی بر اعضای نيروهای مسلح، بسته اند. وقت آن است که سربازان ما به ميهن خود بازگردند و بگذاريم جايگاه فروش بنزين کار خودش را بکند.
تحريکات آمريکا در تنگه هرمز
روز دوشنبه، رسانه های اصلی ايالات متحده دو گزارش خبری مختلفی را که عمدتاً بر اطلاعات ارائه شده از طرف پنتاگون قرار داشت، گرفته و پخش کردند. گزارش ها به دو مورد جداگانه درگيری نيروهای مسلح ايالات متحده که در خليج فارس و تنگه هرمز فعاليت می کنند، اشاره می کنند.
نيويورک تايمز گزارش اول را چنين توصيف کرد:«ايالات متحده درگيری با قايق های ايرانی را شرح می دهد»، و گزارش دوم که از طرف آسوشيتدپرس مخابره شد و در لابلای صفحات اصلی پنهان شد می گويد «جنگنده های نيروی دريايی در خليج فارس سقوط کردند.» در گزارش ها بين اين دو خبر ارتباطی وجود ندارد، اما با اين وجود بايد آنها را با هم در نظر گرفت.
گزارش نيويورک تايمز، در واقع آنچه را که لازم است شما بدانيد، البته به شکلی فاقد نتيجه گيری، مطرح می کند. کشتی های جنگی ايالات متحده در خليج فارس هستند. تنگه هرمز که همه کشتی های جنگی برای ورود به خليج بايد از آن عبور کنند، همان راهی است که همه کشتی های نفتکش برای آوردن نفت به ايالات متحده بايد از آن عبور کنند. و «قيمت های نفت در بازارهای جهانی در پی اين اخبار که سی. ان. ان. اول آنها را گزارش داد، موقتاً افزايش يافت.» اينها بسيار گوياست.
کشتی های جنگی ايالات متحده چند کيلومتر بيرون مرزهای ايران پارک کرده اند. آنها ظاهراً در آنجا هستند تا از آمد و شد نفتکش ها در خليج حمايت کنند. تنش ها رو به افزايش است. اگر تحريک موضوع اصلی باشد، اين فاکت ها بايد در مرکز توجه قرار گيرند. اگر کشتی های جنگی ايران اينقدر که کشتی های جنگی آمريکا اکنون به سواحل ايران نزديک شده اند به خطوط ساحلی ايالات متحده نزديک شده بودند، نيروی نظامی ما به احتمال قوی به آنها حمله می کرد. ايرانی ها به کشتی های ما که دم در آنها پارک کرده اند حمله نمی کنند.
وزارت امورخارجه ايالات متحده سال گذشته به ايران هشدار داد «در منافع ايالات متحده در منطقه مداخله نکند.» آنچه که وزارت امور خارجه به مردم آمريکا توضيح نداد اين است که منافع مردم عادی آمريکا در منطقه چيست. پاسخ به اين پرسش اين است:هيچ. اين به پرسش بعدی می انجامد: نيروی دريايی ايالات متحده در خليج فارس از منافع چه کسانی حمايت می کند؟ ظاهراً از منافع صاحبان نفتکش ها. مردم آمريکا مصرف کنندگان نهايی هستند؛ ما هر چه که پمپ های بنزين بگويند می پردازيم. رُک و راست، به نظر می رسد نيروی دريايی ايالات متحده برای حمايت از منافع شرکت های نفتی ايالات متحده در خليج فارس هستند و نه برای حمايت از منافع مردم آمريکا. تصادفاً، دومين ذخائر بزرگ نفت جهان در زير خاک عراق قرار دارد، در نتيجه همان فرمول را در آنجا نيز می توان بکار گرفت.
آيا نيروی های ايرانی می توانند يک کشتی آمريکايی را در چند کيلومتری سواحل ايران غرق کنند؟ بله، گرچه بسيار بعيد است که پيشاپيش بگويند« من دارم بطرف شما می آيم، و شما در عرض چند دقيقه منفجر خواهيد شد.» آيا چنان غرق شدنی می تواند منجر به کشته شدن شمار زيادی از ناوی ها آمريکايی شود؟ بله، می تواند. چنان حمله ای و از دست رفتن جان آمريکايی ها می تواند بر منافع مردم آمريکا تاثير بگذارد. نيروهای مسلح آمريکا منافع واقعی مردم آمريکا هستند. مردم آمريکا، مدت طولانی است که چشم های خود را بر منافع خود، يعنی بر اعضای نيروهای مسلح، بسته اند. وقت آن است که سربازان ما به ميهن خود بازگردند و بگذاريم جايگاه فروش بنزين کار خودش را بکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر