۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه

ناخرسندی اسرائیل ازخرسندی دیگران


روز شنبه بیست ویکم اگوست نیروگاه آتمی ایران راه اندازی شد . دراین روز تاریخی وبیاد ماندنی بود بزرگترین آرزوی ملی ایرانیان تحقق یافت چراکه مردم این کشوربهره مندی از تکنولوژی هسته ای و ورود به عرصه دانش های نوین را حق طبیعی وغیرقابل انکار خود می دانند و کوتاهی دولت درتحقق بخشیدن به این آرمان ملی را تساهل در حد خیانت بحساب می آورند بنا بر این کسی نمی تواند این پیروزی تاریخی راکه پاداش ایستادگی ملت ایران است بنام خود به ثبت رساند براین اساس رهبران خرد گرای کشورهای جهان از راه اندازی نیروگاه بوشهر نه تنها ابراز نگرانی نمی کنند که آنرا پیروزی بزرگی تعریف می کنند که نصیب مردم ایران شده است اما مقامات اسرائیلی زیرفشار انحصارطلبی های خویش نتوانستند ناخرسندی خود از پیروز ی ایران را مخفی نگاه دارند. تا جائی که یوسی لوی سخنگوی وزارت خارجه آن کشور درواکنش به راه اندازی نخستین نیروگاه اتمی ایران گفت" راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر غیرقابل قبول است وباید فشاربیشتری برای توقف غنی سازی اورانیوم به ایران واردشود." او همچنین افزود" راه اندازی نیروگاه بوشهر . جایزه دادن به یک حکومت اطاعت ناپذیر وسرکش است ." وتفسیرنویس سایت وزارت خارجه اسرائیل نیز دراین زمینه نوشت " هراندازه مهندسین اصلی کوشش کنند مهندسان ایرانی را از آموزش تکنولوژی راه اندازی کوره های اتمی دور نگاه دارند نیروگاه بوشهر بتدریج به یک کانون یادگیری تکنولوژی هسته ای مبدل خواهد شد " اینجاست که باید گفت :

1 - مقامات اسرائیلی چرا وچگونه بخود اجازه می دهند باابرازناخشنودی از پیروزی یک ملت دررسیدن به آرزوی برحق خود آنرا "غیرقابل قبول"توصیف کنند ؟ آیا چنین برخوردی حاکی از تنگ نظری و انحصارطلبی آنان نیست؟ با این توضیح که صاحب اصلی این نیروگاه ملت ایران است نه حکومت مذهبی حاکم براین کشور.

2 پا فشاری رهبران اسرائیل به توقف غنی سازی اورانیوم در داخل ایران ودعوت از" زورمندان" به اعمال فشاربیشتر به این کشور جز کوشش برای "وابسته نگاه داشتن ملت ایران تعبیر دیگری ندارد. چگونه ممکن است از کشوری که میلیاردها دلار هزینه احداث نیروگاه اتمی کرده . فشارهای سیاسی واقتصادی وتهدیدهای نظامی فرساینده را تحمل نموده است انتظار داشت که برای تامین سوخت آن تا ابد محتاج دیگران باشد؟

3 – دلشوره تفسیر نویس سایت وزارت خارجه اسرائیل بخاطر آموزش مهندسان ایرانی وخودکفا شدن آنان برای اداره نیروگاه های هسته ای را چگونه می توان تعبیرکرد؟ آیا غیرازاین است که آشکارا می گویند مهندسان ایرانی حق عبور از"خط قرمز" وپا ی گذاشتن به قلمرو دانش های نوین را نباید داشته باشند؟

کدام ملتی می تواند چنین خفتی را برخود هموارکند که ازملت ایران چنین انتظاری را دارید؟

4 – سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل می گوید" راه اندازی نیروگاه بوشهر جایزه دادن به یک دولت اطاعت ناپذیر وسرکش است ".این درحالی است دولت اسرائیل خود در راس "اطاعت ناپذیری" و"سرکشی " قراردارد. که خوداری از پیوستن به پیمان " منع گسترش سلاح های اتمی " ونادیده گرفتن توصیه ها واعلامیه های سازمان ملل متحد درجریان کشتارمردم غزه و آتش گشودن برروی کشتی کمک رسانی به آنان درآبهای بین المللی اگر سرکشی واطاعت ناپذیری نیست پس چیست ؟.

قوانین چه درسطح کشور ها وچه درسطح بین المللی محترم ولازم الاجراست بشرط آنکه یکنواخت وبدون تبعیض اعما ل شوند. واین حقیقتی است که دولتمردان اسرائیل نا گزیر از پذرفتن آن هستند. کشوری که نخست وزیر آن از ملاقات با آقای " یوکیا آمانو" رئیس آژانس بین المللی اتمی خودداری و از پیوستن به پیمان منع گسترش سلاح های اتمی شانه خالی می کند نمی تواند ازدیگران انتظار" اطاعت پذیری" وسر براهی داشته باشد.
 حسن کیوده
 25 اگوست

۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

جان بولتون: اسرائیل تا جمعه برای حمله به ایران وقت دارد




در آستانه راه‌اندازی نیروگاه بوشهر برخی مقام‌های آمریکایی به اسرائیل هشدار داده‌اند که فرصت حمله به ایران را از دست ندهد.

جان بولتون: اسرائیل تا جمعه برای حمله به ایران وقت دارد

جان بولتون، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل، در مصاحبه با رادیو اسرائیل گفت: با توجه به آن که روسیه و ایران اعلام کرده‌اند که روز جمعه (29 مرداد) نیروگاه بوشهر را راه‌اندازی خواهند کرد، بنابراین اسرائیل تنها سه روز فرصت دارد به ایران حمله کند.

آقای بولتون ساعاتی پیش از گفت‌وگو با رادیو اسرائیل، در مصاحبه با شبکه خبری فاکس نیوز اعلام کرد که اسرائیل تنها هشت روز فرصت دارد به ایران حمله کند.

آقای بولتون در مصاحبه با فاکس نیوز هشدار داد که برای اسرائیل خیلی دیر خواهد بود که پس از هشت روز دیگر به نیروگاه بوشهر حمله کند زیرا هرگونه حمله به این نیروگاه موجب پراکنده شدن تشعشعات هسته‌ای و آسیب آن روی غیرنظامیان ایرانی خواهد شد.

این سیاستمدار جنجالی آمریکایی گفت: بنابراین اگر اسرائیل قصد حمله به نیروگاه بوشهر را دارد باید این اقدام را درمدت هشت روز آینده انجام دهد.

آقای بولتون از راه‌اندازی نیروگاه بوشهر به عنوان «سلاح ایران» نام برد و تاکید کرد که اگر اسرائیل به ایران حمله نکند آن‌گاه این کشور به سلاحی دست خواهد یافت که هیچ‌یک از مخالفان اسرائیل یا دشمنان آمریکا در خاورمیانه آن سلاح را ندارند.

جان بولتون درعین حال گفت که از نظر او اسرائیل در هشت روز آینده به ایران حمله نخواهد کرد اما نگران است که اسرائیل این فرصت حمله را از دست بدهد.

سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل از نقش روسیه در ساخت نیروگاه بوشهر انتقاد کرد و گفت که «دولتمردان روسیه اغلب آمریکا و ایران را به جان هم می‌اندازند.»

این در شرایطی است که ایران احتمال حمله ازسوی دشمنان دیرینه خود به نیروگاه بوشهر را رد کرده است.

آمریکا و متحدانش نسبت به اهداف برنامه هسته‌ای ایران ابراز تردید کرده و گفته‌اند که ایران تحت پوشش نیروگاه بوشهر قصد دستیابی به سلاح اتمی را دارد. ایران این ادعا را رد کرده و هدف از اجرای برنامه هسته‌ای را تامین برق و انرژی اعلام کرده است.

براساس گزارش خبرگزاری مهر مرحله مقدماتی راه‌اندازی نیروگاه بوشهر که مشتمل بر انتقال سوخت هسته‌ای به استخر این نیروگاه است روز شنبه 30 مرداد ماه با حضور هیئت روسی به سرپرستی سرگئی کرینکو، مدیرکل روس اتم و علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران عملیاتی می‌شود

تهدید ایران؛ بستن تنگه هرمز و گروگان‌گیری

علی شادمانی، رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح ایران، از «بستن تنگه هرمز» به عنوان نخستین واکنش ایران به حمله احتمالی علیه نیروگاه بوشهر نام برد.

حدد 40 درصد از نفت حمل شده در تانکرهای نفتی جهان از تنگه استراتژیک هرمز عبور می‌کند که خلیج فارس را به دریای عمان وصل می‌کند.

سردار شادمانی در توضیح دومین اقدام ایران گفت: در اقدام دوم طرحی داریم که نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه‌های افغانستان و عراق را به گروگان درخواهیم آورد و اجازه هیچ‌گونه حرکتی را به آنها نخواهیم داد.

این مقام ایران از اسرائیل به عنوان «حیات خلوت آمریکا» نام برد و گفت: اگر کوچک‌ترین تجاوزی به ایران شود، این حیات خلوت را در آسایش نخواهیم گذاشت.

رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، هم گفت که چنین تهدیدهایی برای حمله به ایران تکراری و بی‌معنی شده‌اند که به گفته او «توسط سران رژیم صهیونیستی» بیان شده‌اند.



آقای مهمان‌پرست در یک کنفرانس مطبوعاتی در تهران اعلام کرد: بر اساس مقررات بين‌المللی، نمی‌توان به تاسيساتی كه دارای سوخت واقعی هسته‌‌ای باشد صدمه‌ای وارد كرد و به دليل تبعات فراوان انسانی كه دارد اين موضوع تاكيد شده است.

گمانه‌زنی گلدبرگ

جفری گلدبرگ، نویسنده سرشناس مجله آمریکایی آتلانتیک، توصیه جان بولتون به اسرائیل برای حمله به ایران در هشت روز آینده را امکان‌پذیر نمی‌داند.

آقای گلدبرگ که هفته پیش مقاله‌ای مفصل در مورد محاسبات استراتژیک اسرائیل درمورد حمله به ایران نوشت، در شماره روز سه‌شنبه 17 اوت مجله آتلانتیک نوشته است: بعید است که ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، با نظر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، موافقت کند و در اقدامی شتا‌ب‌زده به ایران حمله کند.

به باور گلدبرگ از نظر دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، ایران هسته‌ای یک چالش برای امنیت ملی آمریکا است اما ازنظر اسرائیل، ایران هسته‌ای تهدیدی برای موجودیت ملی اسرائیل است. بنابراین باید دید که کدام‌یک از این دو تهدید ایران را از تبدیل شدن به قدرت هسته‌ای بازمی‌دارد و در این صورت کدام یک از دو طرف به ایران حمله خواهند کرد.

جفری گلدبرگ نوشته است که آقای نتانیاهو منتظر است تا ببیند آیا روش‌های غیرنظامی غرب مانع برنامه هسته‌ای ایران می‌شود یا خیر و درعین حال تا پایان سال 2010 خود را برای دستور به حمله نظامی یک جانبه به تاسیسات هسته‌ای ایران آماده کرده است.

قرار است هشت کارشناس در زمینه‌های خاورمیانه، سیاست ملی آمریکا و منع گسترش هسته‌ای دیدگاه‌های خود را درمورد پیش‌بینی گلدبرگ درمورد حمله اسرائیل به ایران اعلام کنند.

۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبه

کشتار مردم افغانستان، هم تاکتيک، هم استراتژی

ا. م. شيری


تلويزيون خبری «يورونيوز»، روز جمعه، ٦ اوت ۲۰۱۰ گزارش داد: «فرماندهی نظامی ناتو در افغانستان به کشته شدن دهها تن از غير نظاميان افغانستان در روز پنجشنبه در استان ننگرهار، اذعان کرد و قول داد به بازماندگان مقتولين، غرامت پرداخت نمايد». همين تلويزيون در ادامه می افزايد: «تعداد دقيق کشته شدگان معلوم نيست و اين عده در جريان حمله هوائی نيروهای ناتو به ماشينهای حامل مردم غيرنظامی که برای شرکت در مراسم تدفين چهارده تن از کشته شدگان در اثر حمله هوائی نيروهای «ائتلاف» به روستای همسايه عزيمت می کردند، کشته شدند».



لازم به يادآوريست که نيروهای اشغالگر امپرياليسم، روز جمعه گذشته نيز ٤۸ غير نظامی افغان را در هلمند کشتند. البته، اين اتفاقات، موارد استثنائی و منحصربفردی نيستند. نيروهای امپرياليستی در طول دو دهه اخير، در طول دوره اشغال افغانستان، عراق، يوگسلاوي، فلسطين، پاکستان و ديگر کشورهای جهان، تا کنون صدها بار چنين جنايتی را تکرار کرده، و بدنبال هر بارانيدن بمب به مراسم عزا و عروسی مردم، کشتار انسانها در دهات و روستای نيمه مخروبه، «قول» رسيدگی داده اند ولي، باز تکرار کرده اند.

اين حوادث و صدها حادثه مشابه آنها نشان می دهند که کشتار منظم و سيستماتيک مستعمرات و کشورهای اشغالي، نه از روی اشتباه، بلکه، يک تاکيتک هدفمند در خدمت استراتژی امپرياليسم جهاني، برای استقرار و حضور نظامی دائمی در آن کشورها، کاهش جمعيت آنها در بلند مدت و گسيل داشتن سيل تاراجگران امپرياليستی برای غصب کامل سرزمينهای مردم غارت شده دنياست. بويژه اينکه، اين رويکرد امپرياليسم و فاجعه کشتار سيستماتيک مردم بومی در چهار منطقه جهان ــ اتازوني، استراليا، آفريقای جنوبی و اسرائيل ــ قرين«موفقيت» هم بوده است. کشور ايالات متحده آمريکا، بدست برده داران و اربابان مهاجر اروپائی و با کشتار حساب شده مردم اتازونی تشکيل گرديد و جمعيت بومی ۱۲ ميليونی آن، در طول سيصد سال به ۲٦۰ هزار نفر تقليل داده شد. در استراليا، مستعمره کنونی انگليس، مردم بومی را قتل عام نموده، کودکان را از والدين شان جدا و در جهت اهداف خود تربيت کردند. تاراجگران اروپائی در آفريقای جنوبی نيز جنايات مشابهی را مرتکب شده، رژيم آپارتايد را تشکيل دادند که در سال نود قرن گذشته به موجوديت آن پايان داده شد. تشکيل کشور اسرائيل (اسرائيل يعنی برگزيدگان خدا) و کشتار و بيرون راندن برنامه ريزی شده مردم بومی از سرزمينهای آباء و اجدادی خويش، يکی از ديگر از دهشنتاکترين و رسواترين جنايات سرمايه داری امپرياليستی بشمار می رود که هنوز هم هر روز بيش از روز پيش اوج می گيرد و گسترش می يابد. اين سياست وحشيانه امروز در افغانستان به اجرا گذاشته می شود. طی سالهای اشغال اين کشور، ميليونها افغانی مجبور به ترک ميهن خويش شده است. آمار دقيق کشته شدگان قطعا معلوم نيست. کشتارهای روزمره غيرنظاميان، تراز و توازن ميان ميزان زاد و ولد با ميزان مرگ طبيعی را به نفع مرگ بر هم زده است. اگر به اين وضعيت، آمار متولدان ناقص الخلقه و بيمار هم اضافه شود، عمق فاجعه مردم افغانستان و ابعاد هولناک استراتژی شوم امپرياليسم هر چه بيشتر عيان می شود.

سياست دو دهه اخير امپرياليسم با تجزيه اتحاد شوروی آغاز و با تجزيه يوگسلاوی تحت عنوان بالکانيزه کردن، تا افغانستان و عراق و پس از روی کار آمدن باراک اوباما رئيس جمهوری آمريکا، تا بمباران مستمر پاکستان ادامه يافت.

با اين تفاسير، مشکل بتوان باور کرد به اين کشتارها نقطه پايان گذارده شود. بخصوص اينکه، آدمکشان حرفه ای امپرياليسم، بدنبال ارتکاب هر جنايتي، بمنظور انحراف افکار عمومی از ابعاد هولناک جنايت خويش، «مزه» تازه ای را قاطی اين تلخی ها می کنند تا آنها را در سايه قرار دهند. فراموش نبايد کرد که با شروع جنگهای امپرياليستی دو دهه اخير، اخبار ساختگی شيوع بيماريهای جنون گاوي، سياه زخم، آنفلوآنزای پرندگان و آنفلوآنزای خوکی به مهمترين عناوين خبری رسانه های عمده جهان تبديل گرديدند و همه آنها بعد از انقضای تاريخ مصرف و وارد ساختن خسارات اقتصادي، مالی و انسانی جبران ناپذير، يکی بعد از ديگری بفراموشی کامل سپرده شدند.

در پی رسوائی چنين تبليغات مسموم و انحرافي، «انديشمندان»، «نظريه پردازان» و سياستمداران امپرياليسم، بفکر طرح موضوعات مناسب تری افتاده و بدنبال ارتکاب هر جنايتي، مسئله تسليحات اتمی کره شمالی «گرسنه» و برنامه هسته ای ايران را بموضوع روز تبديل می کنند. به همين جهت هم بود که در روزهای کشتار مردم بی دفاع و بی پناه افغانستان، «پرونده هسته ای ايران» و احتمال حمله نظامی به کشور ما به موضوع روز تبديل شد و دريادار مک مولن، با بی حيائی تمام اين مسئله را منتفی ندانست. در اين ميان جالب توجه است، که بسياری از اپوزيسيون دست آموز به اصطلاح ايرانی نيز که تا کنون در مقابل اشغال افغانستان همچون مردگان چهل روزه سکوت کرده اند، به يک باره همزمان با کشتار مردم زير ستم مضاعف اين کشور، همصدا با ياوه سرايان امپرياليسم، حاکميت رژيم منحط جمهوری اسلامی را دستاويز قرار داده، برای انحراف اذهان مردم ايران از ابعاد جنايات امپرياليسم در کشور همسايه ما، به تهديد و شانتاژ ميهن و مردم ما پرداختند. در اين ميان، گروهی بنام هيئت سياسی- اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)، در رابطه با «پرونده هسته ای ايران» و همچنين بمناسبت سالگرد کشتار زندانيان اسير بدستور جلادالله خميني، اعلاميه صادر نموده، با کلی «اما و اگر و به شرطی که»، برای تظلم خواهی از دولتهای امپرياليستی که کشورهای بسياری را به حمام خون تبديل کرده اند، پناه برده، «دين» طبقاتی خود را در مقابل امپرياليسم ادا می کند. هوچی گران «پيک نت» مثل هميشه، در رابطه با حمله نظامی به ايران، افاضه فرمودند: «پای مرغتان را ببنديد و همسايه را دزد نکنيد». يعنی اگر آقای رفسنجانی را بجای خامنه ای و آقای موسوی را بجای احمدی نژادی بگذارند، هم مسئله انقلاب ايران حل می شود و هم آمريکا به ايران حمله نمی کند. تلويزيون «تيشک»، وابسته به حزب دموکرات کردستان ايران، سنگ تمام گذاشته و با اعلام وفاداری به «دموکراسی» رسوای امپرياليستي، امکانات خود را در اختيار مأموران و جيره خواران علنی امپرياليسم، ــ نوری زاده، رفعت و امثالهم ــ قرار داده و خوشحالی خود را از حمله عنقريب امپرياليسم آمريکا به ايران پنهان نکرد(به مصاحبه تلويزيون تيشک با احمد رفعت و يا «شخصيت»هائی را که اين تلويزيون به آرم خود تبديل کرده است، توجه کنيد). البته، اين سياهه بلندتر است و اين موارد فقط بعنوان نمونه، آورده شدند.

همه اين جماعت و همتايان آنها، زحمت انديشيدن عاقلانه و تفکر سنجيده را بخود نمی دهند تا در مقابل مردم کشور خويش و جهان، اين مسائل را حداقل مطرح سازند که:

ــ امپرياليستهای آمريکا و اروپا و ديگر سگهای زنجيری آنها به چه حقی در افغانستان حضور نظامی دارند که مردم را بطور سيستماتيک می کشند؛

ــ به چه حقی آمريکا صدها پايگاه نظامی در کشورهای مختلف داير نموده و جهان را بمناطق تحت فرماندهی نظامی خود تبديل کرده و يا ناوگان دريائی آمريکا چرا بايد در خليج فارس و دريای عمان حضور داشته باشد؛

ــ اين القاعده و طالبان امپرياليسم ساخته، چگونه «جن و پری»هائی هستند که آدمکشان قدرتمندترين کشور جهان و چهل کشور همپيمانش، در طول قريب ده سال نتوانستند از عهده آنها بر آيند و علی الظاهر، برغم کشتار و تعقيب مستمر، يک روز از عراق سر در می آورند، روز ديگر از يمن و به ديگر روز از آفريقا و يا هر جای ديگری که امپرياليستها بخواهند؛

ــ با توجه به اقدامات و اعمال امروزی دولتها و نيروهای امپرياليستی در نقاط مختلف جهان، از جمله در افغانستان، اظهارات مقامات اين دولتها پيرامون مقولات و ارزشهای بزرگ انساني، همچون دموکراسی و حقوق بشر، هم از منظر حقوقی و سياسي، هم از لحاظ اخلاقی و معنوي، چيزی جز توهين و تحقير بشريت نيست؛

ــ با توجه به اينکه تعريف ساده تروريسم عبارت از: ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم و کشتار غير نظاميان می باشد، اقدامات و عمليات دولتهای امپرياليستی در افغانستان و ديگر کشورهای اشغالی را، هيچ چيزی غير از تروريسم دولتی نمی توان ناميد.

کشتار روزمره مردم افغانستان و ديگر مناطق جنگي، مسئله انحلال پيمان تجاوزگر ناتو و «يانکی گو هوم» را به موضوع مبرم امروز تبديل کرده است و بدون تحقق اين دو، نه استقلال و آزادی کشورها ممکن است و نه برقراری دموکراسی و حقوق بشر!


۸ مرداد ۱۳۸۹

۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه


جنایتی فجیع ترازنسل کشی

به گفته کارشناسان زیست محیطی" تولد نوزاد کامل درعراق تاسه نسل غیرممکن است چرا که درجریان جنگ های 1991-2003 نیروی هوائی آمریکا بالغ برهشتاد وچهارهزار تن بمب برسرساکنان جنوب عراق ریخته که در بعضی از آنها اورانیوم غنی شده بکار رفته بود .روزنامه الدستور به نقل از دکتر عبدالباقی کارشناس علوم وفن آوری عراق می نویسد"وجود یکصد نقطه آلوده به مواد سرطان زادرجنوب آن کشور شناسائی شده است که طی چندسال آینده به مرکز وشمال عراق توسعه خواهدیافت.

فجیع ترازنسل کشی :


نسل کشی (2) به خشونت جنایت آمیزی اطلاق می شود که یک گروه یادولت زورمند بقصد نابودی کامل به جمعیت یاملتی ضعیف تر از خود اعمال می کند .حمله بی دلیل وغیرقانونی به عراق به بهانه جلوگیری از دستیابی صدام حسین به سلاح های کشتارجمعی علیرغم گزارشات صریح " هانز بلیکس" مدیرکل اسبق آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی براینکه هیچگونه مدرکی دال بروجود مراکز تولید سلاح هسته ای وشیمیائی بدست نیا مده است( نگاه کنید به کتاب خلع سلاح عراق نوشته هانس بلیکس) (1) وبا نادیده گرفتن توصیه های محافل علمی ودانشگاهی جهان دایربرخود داری از دست زدن به یک جنگ غیرقانونی ونابرابر. آقای جرج واکربوش رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا که توانسته بود رهبران "فرصت طلب" و "زودباور" بعضی ازکشورها ی سود جورا همراه خود سازد فرمان حمله به عراق را صادر کرد ویکی ازننگین ترین فحایع تاریخ را به بار آورد. رژیم صدام حسین سقوط کرد ومقاومت کار سازی از سوی ارتش ونیروهای انتظامی آن کشور بعمل نیامد اما بمباران مناطق جنوب همچنان ادامه داشت ودر همان روزها بود که هشتاد چهارهزارتن بمب" کثیف" برسرساکنان بی دفاع ووحشت زده جنوب عراق ریخته شد تاجائی که به گفته دانشمدان عراقی تولد نوزادسالم را تاسه نسل درآن کشور غیرممکن ساخت اینجاست که باید گفت حمله آمریکا ومتحدانش به عراق نه فقط یک جنگ وحتی نه یک "نسل کشی "که جنایتی "فجیع تر" ازآنها بود چراکه صرف نظر قتل عام غیر نظامیان .عرقی .سه نسل آینده را قربانی گرفت .قربانیانی که هنوزچشم بدنیا بازنکرده اند. طرفه اینکه کسانی می خوهند این جنایات همچنان ادامه پیداکند واز شنیدن خبر خروج سربازان آمریکائی از عراق ناخشنودهستند.


نگرانی جنگ افروزان:


روزدوشنبه دوم اوت رئیس جمهوری آمریکا طی سخرانی خود درجمع "کهنه سربازان معلول" اعلام کرد که نیروهای آمریکا تا روز بیست ونهم ماه جاری عراق را ترک خواهند کرد. اوافزود باصدور این دستور به تعهدی که درجریان تبلیغات انتخاباتی بعهده گرفته بودعمل می کند. براین اساس چنین بنظر می رسد که آقای اوبامابرخلاف پاره ای گمانه زنی ها مایل نیست پای خودرا جای پای جرج واکر بوش بگذارد درمقابل اهرم های فشارناتوانی نشان دهد .اما گفتنی است که این تصمیم آقای اوباما همان اندازه که تحسین جامعه جهانی رابرانگیخته به همان اندازه موجب نگرانی دولتمردان اسرائیلی گردیده است تا جائی که روسه شنبه سوم اوت " سایت فارسی "وزارت خارجه اسرائیل طی مطلبی تحت عنوان "نگرانی اسرائیل وکشورهای عرب نسبت به تصمیم پرزیدنت او.باما درمورد خروج ازعراق " نوشت " اعلام تصمیم پرزیدنت اوباما درمورد خروج همه سربازان رزمنده آمریکائی ازعراق درظرف چهارهفته آینده بنا ارزیابی برخی تحلیلگران اسرائیلی موجب نگرانی دولت اورشلیم وبرخی دولت های عرب منطقه می شود"

براستی آیا حیرت انگیز نیست که دولتمردان یک کشور ازخروج نیروهای اشغالگر از یک کشور اشغال شده ناخشنود می شوند وابراز نگرانی می کنند؟
حسن کیوده
سوم اوت 2010

(1) Disarming Iraq

(2) Genocide