۱۳۸۷ شهریور ۳۱, یکشنبه

«در صورت حمله به ایران، ایران، اسراییل را قلع و قمع خواهد کرد»

آفتاب، AP(اسوشيتد پرس) : نتیجه تحقیقات یک گروه متشکل از دو حزب عمده آمریکا نشان می‌دهد که اگر چه رییس جمهور آتی ایالات متحده باید برنامه‌ای به مقتضای زمان، برای انجام عملیات نظامی علیه ایران آماده داشته باشد، اما حتی یک حمله موفقیت‌آمیز نیز احتمالا نمی‌تواند مانع توسعه هسته‌ای ایران گردد. برپایه گزارشی که تحت راهنمایی سناتور جمهوری‌خواه «دنیل کوتز» از ایالت ایندیانا و سناتور دموکرات «چارلز راب» از ایالت ویرجینیا تنظیم شده و به زودی انتشار خواهد یافت، دیپلماسی سخت‌گیرانه و توام با اعمال فشارهای اقتصادی، با هدف فلج کردن صنایع نفت و گاز ایران، به احتمال بسیار زیاد، اثر به مراتب بیشتری از تهاجم نظامی خواهد داشت. در این گزارش آمده است: «عملیات نظامی گزینه‌ای محتمل و شدنی است که البته باید به عنوان آخرین گزینه برای توقف توسعه هسته‌ای ایران به کار گرفته شود». در بخش‌هایی از این گزارش آمده است: «رییس جمهور بعدی ایالات متحده باید متوجه باشد که خطرات عملیات نظامی علیه ایران به مراتب بیش از یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای است که خلیج فارس را در معرض تهدید قرار می‌دهد، چرا که در صورت حمله به ایران، این کشور، اسراییل را قلع و قمع خواهد کرد». این گزارش در ادامه آورده است: «ارتش ایالات متحده قادر است آنچنان عملیات نظامی نابودکننده‌ای را علیه زیرساختهای هسته‌ای و نظامی ایران انجام دهد که فراتر از باور و تصور حاکمان ایران باشد و این اقدام، بی‌تردید فعالیتهای اتمی ایران را به تاخیر خواهد انداخت». «حتی در صورت ادامه دار بودن این حملات به مراکز بازسازی شده و سایت‌هایی که به تازگی شناسایی می‌شوند در یک دوره زمانی، باز هم این قبیل اقدامات تنها می‌توانند باعث ایجاد تاخیر در روند توسعه هسته‌ای ایران ایجاد نمایند و بی‌تردید موجبات افزایش خطر اقدامات تلافی جویانه ایران را نیز فراهم خواهند آورد». این گزارش در ادامه می‌افزاید: «هرگونه اقدام نظامی آمریکا علیه همچنین می‌تواند موجب اتحاد مجدد مردم ایران حول محور «حکومت بی ثبات و به لحاظ ایدئولوژیک بنیادگرای‌شان» شده وحملات گروه‌هایی چون «حزب الله» و «حماس» را علیه اسراییل تحریک به انجام عملیات موشکی نماید». این گزارش همچنین می‌گوید: «اگرچه این عملیات نظامی توسعه هسته‌ای ایران را کند خواهد کرد اما ایران دانش و تکنولوژی هسته‌ای خود را حفظ خواهد کرد. از همین رو ایالات متحده باید آماده حمله پیش‌دستانه به فعالیتها و تاسیسات هسته‌ای کشف نشده ایران به منظور پیش‌گیری از احیا و بازآفرینی برنامه هسته‌ای این کشور باشد». گفتنی است دولت بوش در حالی که می‌گوید با ایران آماده گفتگوی مشروط است، درهمین حال و در تمام این مدت گزینه حمله نظامی را بر روی میز نگه داشته است. رویکرد نامزد جمهوری خواه «جان مک کین» نیز همین گونه است. او بر حفظ گزینه نظامی تاکید دارد. این در حالی است که «باراک اوباما»، نامزد دموکرات‌ها معتقد به گفتگوی بدون پیش شرط است اگرچه او نیز گزینه نظامی را رد نکرده است.مرجع : AP(اسوشيتد پرس) مترجم : فرامرز قاسمی مولف : BARRY SCHWEID, AP Diplomatic Writer

۱۳۸۷ شهریور ۳۰, شنبه

چگونه ایران می تواند حمله آمریکا را دفع کند

دکتر "اولگ آنتونوف"(علومی فنی)، "نزاویسیمویه واینویه آبوزرنیه"، خبرگزاری «ریا نووستی» : بسیاری از کارشناسان معتقدند در صورتیکه جان مک کین جمهوریخواه به میزان زیادی از باراک اوباما رقیب دموکرات خود فاصله گیرد، آمریکا ممکن است تا انتخابات ریاست جمهوری از روش "حمله بدون تماس" به تاسیسات ایرانی یورش برد. البته اگر همقطاران جرج بوش روش دیگری برای تاثیر گذاری بر روند تبلیغات انتخاباتی پیدا نکنند. "حمله بدون تماس" آمریکا توسط تسلیحات فوق دقیق انجام خواهد شد. موشک های بالدار " Tomahawk" بخش اصلی "تسلیحات فوق دقیق" دوربرد است که در جریان جنگ یوگسلاوی نتایج مثبتی از خود نشان داد. جایی که برای پیروزی حتی نیاز به استفاده از نیروی زمینی نبود. بخش دیگر "تسلیحات فوق دقیق" بمب های برنامه ریزی شده هدایت شونده مجهز به سیستم JDAM است که می تواند از ارتفاع بسیار زیاد رها شده و مسیر پروازی آنها به سمت هدف تصحیح گردد. بخش سوم به موشک های هدایت شونده ای اختصاص دارد که می توانند تا اندازه ای مسیر پروازی خود را برای رسیدن به هدف تعیین شده تصحیح کنند. تجهیزات نامبرده برای انهدام تاسیسات هسته ای و صنایع نظامی ایران کفایت می کنند. پرواضح است که آمریکا تلاش خواهد کرد که کلیه توان نظامی-صنعتی جمهوری اسلامی را منهدم سازد. به همین خاطر هواپیماهایی که بمب های سنگین مخرب را حمل می کنند باید وارد محدوده عملکرد سیستم های پدافندی ایران شوند. مراکز و تاسیسات دیگر را به راحتی می توان با موشکی های بالدار هدف قرار داد. آیا سیستم های پدافندی ایران می توانند با موشکی های بالدار Tomahawk و بمب های برنامه ریزی مقابله کنند ؟ باید گفت خیر! آمریکایی ها در جریان "حمله بدون تماس" به ایران حتما از ابزار جنگ الکترونیکی برای از کار انداختن سیستم های پدافندی استفاده خواهند کرد. ابزار پدافندی نمی توانند در برابر چنین تهاجماتی مقاوت جدی از خود نشان دهند. بمب های برنامه ریزی شونده هم که بعد از پرتاب از هواپیما عملا غیر قابل انهدام هستند. خود بمب افکن های آمریکایی در ارتفاع بسیار بالایی پرواز خواهند کرد که در تیررس سیستم های پدافند موشکی نباشد. موشک های بالدار هم مطابق معمول در سطوح پایین پرواز کرده و عملا برای رادارها حتی در صورت نبودن اختلالات الکترونیکی غیر قابل رویت هستند. و در صورت استفاده از ابزار جنگ الکترونیکی اصلا رویت نمی شوند. اگر واقع گرا باشیم نیروی هوایی ایران هم ضعیف تر از این حرفاست. سیستم های پدافندی چه در آمریکا، چه در روسیه و چه در هر کشور دیگری بدون اختلالات الکترونیکی هم چندان قابلیت اجرایی بالایی ندارند. حقیقت تلخ است؛ دقیقتر از پدیده های رادیوفیزیکی و یا رادیوتکنیکی (الکترونیکی) وجود ندارد حال این مسئله به ذائقه برخی خوش می آید یا خیر مشکل خود آنهاست. حال با این توصیفات ایران باید چکار کند؟ سیستم دفاع ضد هوایی که نمی تواند عملا در مقابل تسلیحات فوق دقیق متهاجمان ایستادگی کند؟ فقط یک راه باقی می ماند:عمل کردن بر اساس این اصل که اگر تو در مقامی نیستی که دشمن را منهدم سازی تلاش کن که حداکثر کیفیت و دقت تسلیحاتی آن را کاهش دهی. حال سئوال اینجاست که چگونه می توان از خساراتی اصابت موشک های Tomahawk و یا بمب هایی که از هواپیماها پرتاب شده اند، جلوگیری کرد؟ پاسخ ساده است: با استفاده از همان ابزار جنگ الکترونیکی اما اینبار ابزاری که توسط ایران علیه تسلیحات فوق دقیق آمریکایی بکار گرفته می شود. انحراف موشک های بالدار و بمب های برنامه ریزی شده را باید افزایش داد. چگونه؟ کاهش انحراف تسلیحات فوق دقیق مذکور از هدف تعیین شده با استفاده از سیستم های ردیابی ماهواره ای GPS تامین است. بر روی هر موشک و بمب یک گیرنده GPS تعبیه شده که سیگنال هایی را از سیستم های ماهواره ای ذیربط دریافت می کند. اندازی گیری مختصات جغرافیایی توسط این سیگنال ها منتقل می شوند که ضمنا دقت آنها نزدیک به متر است. قبل از پرتاب مختصات جغرافیایی اهداف (گرا) در تسلیحات فوق دقیق برنامه ریزی می شود. از آنچه که گفته شد می توان یک نتیجه مهم گرفت: برای افزایش انحراف تسلیحات فوق دقیق باید گیرنده GPS را به اصطلاح "خفه" کرد. این کار عملا اجرا شدنی است بعلاوه چنین مسئله ای در اولین روزهای جنگ در عراق (سال 2003 ) اتفاق افتاد. در آنجا فرستنده های روسی به اصطلاح "خفه کننده" GPS وجود داشت. استفاده از آنها باعث شد که تسلیحات فوق دقیق نتوانستند موقعیت کنونی خود را اندازه گیری کنند و به همین خاطر اطلاعاتی جهت تنظیم فرمان هدایت پروازی به آنها نمی رسید. موشک های بالدار به اهداف اصابت نمی کردند و برخی از آنها به سمتی غیر قابل پیشبینی حرکت می کرد. روز پنجم جنگ جنجال بین المللی بزرگی با متهم ساختن روسیه برپا شد. بعد از آن آمریکایی ها طی پنج روز بعد پس از تعیین محل استقرار احتمالی "خفه کن" های روسی و بمباران های گسترده، مناطق استقرار این فرستنده ها را با خاک یکسان کرده و عملیات طبق معمول ادامه پیدا کرد. این مسئله به کل جهانیان نشان داد که چگونه می توان با کمک دستگاه های کم هزینه عملا کارایی تسلیحات فوق دقیق و همزمان تجهیزات جنگی دیگری که از ردیاب های ماهواره ای استفاده می کنند را به صفر نزدیک کرد. از اینجا نتیجه می گیریم که اگر ایران بخواهد تاسیساتش را با کمک "خفه کن" های سیستم GPS از تسلیحات فوق دقیق ایمن سازد، باید یک میدان بزرگ اختلالات الکترومغناطیسی در کل سرزمین خود ایحاد کند. آنوقت است که گیرنده های GPS سوار شده بر روی تسلیحات فوق دقیق و دیگر تجهیزات از کار خواهند افتاد.

اعزام چند هیئت از ایران به کشورهای همسایه درباره احتمال حمله آمریکا

عصرایران - یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورایا سلامی با بیان اینکه کمیسیون نسبتبه احتمال حمله امریکا به ایران از طریق پایگاه های این کشور در کشورهای حاشیه خلیج فارس نگران است، از اعزام چند هیئت ایرانی به این کشورها خبر داد.عوض حیدرپور در گفتگو با خبرنگار عصرایران با بیان اینکه کمیسیون امنیت ملی طی چند جلسه با حضور مسوولان وضعیت امنیتی کشور را بررسی کرده است، بیان داشت: تهدید های امریکا را باور نداریم و احتمال اینکه امریکا مستقماً به ایران حمله نظامی کند صفر است اما کمیسیون امنیت ملی از این بابت نگران است که ممکن است کشورهای حاشیه خلیج فارس پایگاه هایی در اختیار امریکا قرار دهند و امریکا از طریق این پایگاه ها به ایران تعرضاتی داشته باشد.نماینده مردم شهرضا در مجلس ادامه داد: بر همین اساس چند هیئت پارلمانی با هماهنگی وزارت خارجه و دیگر مراجع به برخی از این کشور ها سفر کرده تا نگرانی ایران از این بابت به اطلاع مسوولان کشورهای حاشیه خلیجفارس برسد.عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان با اشاره به سفر اخیر خود به همراه این هیئت به قطر تاکید کرد: قطر یکی از این کشورها است که امریکا در آن پایگاه های نظامی در اختیار دارد و به همین دلیل در گفتگویی که با مقاماتاین کشور داشتیم این نگرانی ها اعلام شد و مسوولان قطری هم به طور صریح اعلام کردند که به هیچ وجه به هیچ کشوری اجازه تعرض به ایران از خاک کشور خود را نمی دهند.وی در خاتمه گفت: سفر به دیگر کشورها نیز در برنامه کاری کمیسیون امنیت ملی قرار دارد.

پایان بی نتیجه مذاکرات ۵+۱

نشست نمایندگان پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان برای اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران بدون دستیابی به توافق به پایان رسید و آنها تنها از طریق بیانیه منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا بر مواضع پیشین خود تاکید کردند.
نمایندگان کشورهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه چین، روسیه و آلمان که در شهر واشنگتن با یکدیگر دیدار کردند، نتوانستند به توافقی برای صدور چهارمین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد دست یابند و بار دیگر "قاطعانه" خواستار همکاری کامل ایران با تحقیقات آژانس بین المللی انرژی اتمی شدند.
این شش کشور اعلام کردند که "بررسی تحریمهای احتمالی بیشتر" جهت متوقف ساختن برنامه هسته ای ایران را ادامه خواهند داد و بر تعهد جمعی خود نسبت به سیاست موسوم به "چماق و هویج" تاکید کردند، اما بر اساس گزارش ها مخالفت چین و روسیه مانع توافق بر سر تهدیدی جدی علیه ایران شد.
این دیدار روز جمعه و پنج روز پس از آن برگزار شد که آژانس بین المللی انرژی اتمی با انتشار تازه ترین گزارش خود از وضعیت برنامه هسته ای ایران، اعلام کرد کماکان نمی تواند به سئوالات در مورد بخش هایی از برنامه هسته ای ایران که احتمالا کاربرد نظامی نیز می تواند داشته باشد، پاسخ دهد و پیشرفت معناداری در ارزیابی فعالیت های هسته ای ایران در گذشته به دست نیامده است.
تنش میان آمریکا و روسیه؛ عامل به دست نیامدن اجماع
اعضاء گروه موسوم به ۵+۱توافق کردند "تشویق ایران به پذیرش مجموعه امتیازات ارائه شده در ماه ژوئن را ادامه دهند" و در عین حال بررسی موازین احتمالی تنبیهی را ادامه دهند.
خبرگزاری رویترز از قول یک دیپلمات اروپایی که حاضر به ذکر نام خود نشده نوشت همه نمایندگان لزوم وجود تحریم های بیشتر را می پذیرند اما توافقی بر سر میزان و زمان بندی موازین تنبیهی بعدی وجود ندارد.
این دیپلمات به رویترز گفته است: "واضح است که روس ها در حال حاضر بطور کامل آماده پیش بردن این طرح نیستند و موضع چینی ها هم تفاوت چندانی با طرز فکر روس ها ندارد."
خبرگزاری فرانسه هم با نقل قول از منابع خود در کاخ سفید نوشته است افزایش تنش میان روسیه و آمریکا بخاطر حمله روسیه به گرجستان، دستیابی به قطعنامه ای جدید علیه ایران را "کمی پیچیده تر" ساخته است.
همزمان به نظر می رسد آلمان نیز در حال حاضر منتظر حاصل تلاشهای اتحادیه اروپا برای حل مسئله است.
خبرگزاری فرانسه از ینس پلوتنر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان نیز نقل کرده است: "دولت آلمان معتقد است که اگر پیشرفتی در مسیر مذاکرات حاصل نشود دوباره اهمیت [اقدام از سوی] شورای امنیت سازمان ملل متحد افزایش خواهد یافت و باید برای تصمیم گیری درباره قطعنامه جدید گفتگو شود."
او افزود: "در حال حاضر یک پیشنهاد قابل توجه از طرف اتحادیه اروپا [به ایران] مطرح است. ما هنوز در گفتگو با ایران هستیم و امیدواریم پاسخ قاطع و مثبتی از طرف ایران به این پیشنهاد بگیریم که تا کنون این اتفاق نیفتاده است."
انتظار اندک از این مذاکرات
شان مک کورمک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پیش از این نشست به خبرنگاران گفته بود که "انتظار هیچ پیشرفت یا کسب نتیجه ای را از این دیدار نباید داشت" و افزود این جلسه جهت انجام "گفتگوهای اولیه" برگزار می شود.
'فرصت ها'
در ملاقات هایی که طی چندین هفته آینده برگزار خواهد شد فرصت هایی داریم که نشان خواهد داد آیا روسیه آماده همکاری در این زمینه ها هست یا نه

مشاور امنیت ملی آمریکاآقای مک کورمک درباره تنش موجود میان آمریکا و روسیه گفته بود: "ما از آنها (روسیه) می خواهیم مانند ما مسائلی را که میان آنها و آمریکا و دیگر کشورهای جهان بر سر گرجستان وجود دارد را کنار بگذارند و در جنبه هایی که امکان آن وجود دارد، همکاری کنند، مثل ایران."
با این حال خبرگزاری رویترز هم از قول یک دیپلمات ارشد اروپایی نوشته است: "روس ها هیچگاه تمایلی به مسئله تحریم ایران نداشته اند و هر قطعنامه ای جهت تحریم، بخاطر مخالفت آنها به سه یا چهار ماه مذاکرات دقیق نیاز داشته است."
او افزود: "اگر ما به قطعنامه دیگری در این باره برسیم، قطعنامه ای بسیار ضعیف خواهد بود."
استفان هدلی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، روز جمعه گفت که هفته های آینده نشان خواهد داد که آیا تنش میان آمریکا و روسیه در مورد گرجستان، تلاش های بین المللی برای حل بحران های جاری بر سر برنامه های اتمی ایران و کره شمالی را پیچیده تر خواهد کرد یا خیر.
با این حال او گفت که دو کشور اشاره کرده اند که مایل به همکاری بر سر برخی مسائل هستند "و ایران یکی از این مسائل است."
او افزود: "در ملاقات هایی که طی چندین هفته آینده برگزار خواهد شد فرصت هایی داریم که نشان خواهد داد آیا روسیه آماده همکاری در این زمینه ها هست یا نه."
درخواست روسیه از ایران
از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری روسی "اینترفکس"، آندره نسترنکو از مقام های وزارت خارجه روسیه از ایران خواسته است به خواسته های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل عمل کند.
وی با اشاره به گزارش تازه آژانس بین المللی انرژی اتمی که دوشنبه منتشر شد گفت: "آن گزارش اشاره می کند که ایران باید تدابیری برای شفاف سازی اتخاذ کند و پروتکل الحاقی موافقتنامه پادمان با آژانس بین المللی انرژی اتمی را اجرا کند."
او گفت "آژانس بدون اینها نمی تواند نسبت به عدم وجود فعالیت های اعلام نشده اتمی در ایران به طور قاطع اطمینان دهد" و افزود که روسیه اجرای این تدابیر از سوی ایران را "مهم" می داند.
'لزوم همکاری ایران'
آن گزارش اشاره می کند که ایران باید تدابیری برای شفاف سازی اتخاذ کند و پروتکل الحاقی موافقتنامه پادمان با آژانس بین المللی انرژی اتمی را اجرا کند

مقام روس
اما ایران در روز جمعه تاکید کرد که تنها در چارچوب موافقتنامه پادمان به همکاری با آژانس ادامه خواهد داد. این کشور اجرای پروتکل الحاقی را در سال 2006 پس از ارجاع پرونده اتمی اش به شورای امنیت سازمان ملل متوقف کرد. این پروتکل امکان بازرسی های سرزده از تاسیسات اتمی را فراهم می کند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا در ایران، حسن قشقاوی سخنگوی وزارت خارجه، گفت که ایران تنها درچارچوب موافقتنامه پادمان حاضر به ادامه مذاکرات در باره فعالیت های هسته ای این کشور است.
وی افزود که ایران حسن نیت نشان داده و در چارچوب مشخص و حقوقی به مذاکرات با آژانس ادامه می دهد و حاضر به خروج از آن نیست.
آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش تازه درباره برنامه اتمی ایران گفت به پیشرفت معناداری در ارزیابی از فعالیت های هسته ای ایران دست نیافته است.
آژانس توضیح داد که نمی تواند به سئوالات در مورد بخش هایی از برنامه هسته ای ایران که احتمالا می تواند کاربرد نظامی نیز داشته باشد، پاسخ دهد.

۱۳۸۷ شهریور ۲۵, دوشنبه

رسانه های اسرائیل: خرید بمب های هوشمند و احتمال حمله به ایران

راديو فردا،میترا فرهمند (اسراییل) : رسانه هاى اسرائيل از خريد تسليحاتى جديدى ميان اين كشور و ايالات متحده، در مورد بمب هاى هوشمند خبر دادند. رسانه هاى اسرائيل اين خريدهاى تسليحاتى را با «احتمال حمله به تاسيسات اتمى ايران» مرتبط دانسته اند. اين معامله ۷۷ ميليون دلارى شامل بمب هاى هوشمند، سكوهاى شليك و تجهيزات همراه مورد نياز آن است. به نوشته روزنامه معاريو، «پنتاگون تاكيد دارد كه اين معامله با تلاش هاى آمريكا براى حفظ ثبات و صلح در خاورميانه تضادى ندارد.» روزنامه هاآرتص نيز روز دوشنبه نوشت: «مى توان چنين ارزيابى كرد كه بمب هاى جديد براى اسرائيل به منظور حمله احتمالى عليه حزب الله لبنان، حماس در غزه و احتمالا عليه سايت هاى اتمى ايران در مناطقى كه غير نظاميان نيز در آن وجود دارند، خريدارى مى شود.» بنا بر گزارش رسانه هاى اسرائيل، تاييديه پنتاگون، وزارت دفاع آمريكا، در مورد انجام اين معامله با اسرائيل در حالى است كه «پيشتر تاكيد شده بود كه بلندپايه ترين مقامات آمريكا از روى نگرانى از احتمال حمله اسرائيل به پايگاه هاى اتمى ايران، فهرست طولانى خريدهاى تسليحاتى عظيم اسرائيل را رد كرده و با آن مخالفت كرده بودند.» به نوشته روزنامه هاى معاريو و هاآرتص، بمب هاى هوشمندى كه پنتاگون فروش آن را به اسرائيل تاييد كرده، از جديدترين نوع آن است و «توانايى تهاجمى نيروى هوايى ارتش اسرائيل و قدرت ضربه زدن به هدف ها را به ميزان زيادى افزايش مى دهد.» هنوز معلوم نيست كه اين بمب هاى هوشمند چه هنگام به اسرائيل تحويل داده مى شود. هاآرتص افزود: «معلوم نيست كه پس از دريافت بمب ها نيز چه هنگام طول مى كشد تا آماده استفاده شوند.» به نوشته جروزالم پست، روزنامه ديگر اسرائيلى، عليرغم موافقت پنتاگون، كنگره آمريكا يك ماه براى مخالفت با اين معامله مهلت دارد.
«سه متر، احتمال خطاى بمب هوشمند» بمب هاى هوشمند كه گفته مى شود به اسرائيل تحويل داده شده اند، ساخت كارخانجات بوئينگ است و جى.بى.يو- ۳۹ ناميده مى شود. كارشناسان نظامى مى گويند: «اين بمب ها، از بهترين تجهيزات در نوع خود هستند و براى حمله به مناطقى كه ساختمان هاى مسكونى نيز در كنار اهداف معين وجود دارند، به كارمى روند و تنها به نقطه مورد نظر اصابت خواهند كرد و كمترين خسارت را به پيرامون وارد مى كند.» اين بمب هاى هوشمند، در نتيجه درس هايى كه از حمله آمريكا در حمله به عراق و كوسوو گرفته شد، ساخته شده اند. هر بمب ۱۱۳ كيلوگرم وزن دارد و وزن كلاهك آن، ۲۳ كيلوگرم است كه با جى.پى.اس، قدرت رهگيرى خودكار، با دقت زياد عمل مى كنند و راه خود را تا رسيدن به اهداف پنهان طى مى كنند. مى توان بمب را از فاصله يكصد تا ۱۱۰ كيلومترى به سوى هدف رها كرد. هواپيماهاى اف- ۱۵ و اف- ۱۶ مى توانند اين بمب ها را حمل و رها كنند. برخى گزارش ها حاكى است كه ارتش اسراييل صدها فروند جنگنده- بمب افكن اف- ۱۵ و اف- ۱۶ دارد. يك مقام امنيتى اسرائيل به روزنامه معاريو گفته است: «اين توانايى ها همراه با هواپيماهاى اف- ۳۵، قدرت اسرائيل را به ميزان كاملا زيادى بالا مى برد.» ايفتاح شپير، رييس پروژه نظامى «ماآزان» در مركز مطالعات امنيت ملى اسرائيل نيز به معاريو مى گويد: «بمب هاى جديد احتمال خسارت و تلفات به پيرامون يك هدف معين را به ميزان رضايت بخشى كاهش مى دهد.» اين بمب مى تواند به بتون با ضخامت نود سانتى متر تا يك متر و نيم نيز نفوذ كند. قطر بمب ۱۹ سانتى متر و پنج صدم است كه بسيار ريز محسوب مى شود و توانايى نفوذ آن به اهداف در محيط هاى شهرى «فوق العاده بالا» برآورد شده است. احتمال خطاى آن نيز تنها سه متر است. آمريكا در سال هاى اخير بمب هاى «سنگر كوب» از نوع جى.بى.يو- ۲۸ نيز به اسرائيل فروخته بود. آن معامله در سال ۲۰۰۵ صورت گرفت، كه آن هم در ارتباط با «تهديدات ناشى از برنامه هاى هسته اى ايران» تعبير شده بود.

توتو: حمله به بیت حانون احتمالا جنایت جنگی است


گزارشی خطاب به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد می گوید که بمباران دو سال پیش شهرک فلسطینی بیت حانون توسط اسرائیل احتمالا در زمره جنایات جنگی قرار می گیرد.
این گزارش که توسط دزموند توتو، اسقف اعظم سابق کیپ تاون و برنده جایزه صلح نوبل، تدوین شده است ادعای اسرائیل را که این حمله نتیجه خطایی بوده که در سیستم توپخانه ای ارتش این کشور رخ داده است، مورد تردید قرار می دهد.
آقای توتو خواستار پرداخت غرامت به بازماندگان قربانیان این حادثه شده است.
نوزده نفر در حمله اسرائیل کشته شدند.
اسقف اعظم سابق کیپ تاون (در آفریقای جنوبی)، در ماه مه به بیت حانون سفر کرد. این سفر بارها به خاطر مخاللفت های اسرائیل به تعویق افتاده بود.
گزارش آقای توتو حاوی شاهدت های هولناک جمع آوری شده از نجات یافته گان حملات توپخانه ای اسرائیل علیه بیت حانون است: اجساد مردگان که در خیابان ها افتاده بودند، بیمارستان ها و درمانگاه هایی که جای نگهداری از شمار زیاد زخمی ها را نداشتند و همچنین مجروحانی که برای رفتن به بیمارستان های اسرائیلی باید پول نقد به نگهبانان پاسگاه های مرزی اسرائیل می دادند.
ارتش اسرائیل می گوید تحقیقاتش نشان می دهد که حمله توپخانه ای به بیت حانون به خاطر خطای فنی بوده است اما گزارش دزموند توتو به این توضیح نگاهی تردید آمیز دارد.
این گزارش می گوید مدارکی وجود دارد که برخورد ارتش اسرائیل بدون توجه به خطر جانی برای غیرنظامیان فلسطینی و همینطور در تناقض با قوانین بین المللی صورت گرفته است.
دزموند توتو خواستار انجام تحقیقات مستقل در این ارتباط شده است.
اسقف اعظم توتو این گزارش را روز پنجشنبه (18 سپتامبر)، به سازمان ملل تحویل خواهد داد و اسرائیل در این جلسه مباحثه فرصت دارد به گفته های آقای توتو واکنش نشان دهد.
آقای توتو به عنوان مامور حقیقت یاب سازمان ملل در ارتباط با مرگ 19 فلسطینی که در جریان حمله اسرائیل به شهرک بیت حانون در شمال غزه در سال 2006 کشته شدند، در ماه مه به منطقه سفر کرده بود.

۱۳۸۷ شهریور ۲۴, یکشنبه

تکذيب خبر ديلی تلگراف در مورد فعاليت غني‌سازي اورانيوم در ايران توسط آژانس بين المللی

سخنگوي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اعلام كرد: تمامي مواد هسته‌يي موجود در تاسيسات فرآوري اورانيوم اصفهان تحت كنترل و نظارت آژانس قرار داد. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مليسا فلمينگ، سخنگوي رسمي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، روز گذشته با انتشار بيانيه‌اي اعلام كرد: تاسيسات سوخت نطنز كه فعاليت غني‌سازي مواد در آن انجام مي‌شود مشمول بازرسي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است و بازرسان تاييد كرده‌اند كه هيچ مواد هسته‌اي در آنجا منحرف نشده است. فلمينگ كه به مطلب نشريه‌ي انگليسي ديلي‌تلگراف واكنش نشان مي‌داد، اعلام كرد: مقاله‌اي كه با عنوان "ايران توسعه‌ي سلاح‌هاي هسته‌اي را از سر مي‌گيرد" توسط "كان كافلين و تيم بوچر" در نشريه‌ي ديلي‌تلگراف منتشر شده ساختگي است و صحت ندارد. سخنگوي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در بيانيه‌ي خود آورده است: گزارش آتي مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در خصوص ايران نشان خواهد داد كه تمامي مواد هسته‌اي در تاسيسات فرآوري اورانيوم در اصفهان (اورانيوم به شكل UF6 كه به عنوان مواد خام براي غني‌سازي توليد شده است) تحت كنترل و نظارت آژانس قرار دارد و بازرسان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي نشانه‌اي مبني بر فقدان هيچ‌گونه مواد هسته‌اي از آن تاسيسات ندارند. فلمينگ اعلام كرد: اورانيم آن‌چنان كه در ديلي‌تلگراف بيان شده در اصفهان غني‌سازي نمي‌شود، بلكه در تاسيسات غني‌سازي سوخت نطنز انجام مي‌پذيرد. اين تاسيسات مشمول بازرسي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است و بازرسان تاييد كرده‌اند كه هيچ مواد هسته‌يي در آنجا منحرف نشده است.

۱۳۸۷ شهریور ۱۷, یکشنبه

ميشل شاسادووسکی: جنگ اخير گرجستان را آمريکا و اسراييل و ناتو برنامه ريزی کرده اند- برگردان: محمد علی اصفهانی

پروفسور ميشل شاسادووسکی (۱) تحليلی دارد از حمله ی دولت آمريکايی ـ اسراييلی ـ ناتويی گرجستان به اوستيای جنوبی. خواندن اين تحليل می تواند در رسيدن به پاسخی منطقی به پاره يی پرسش های مربوط به چند و چون اين حمله ی ناگهاني، انگيزه های آن، دست اندرکاران پس پرده ی آن ، و به خصوص نقش شوم آمريکا و اسراييل و ناتو در آن کمک کند. با اين تحليل ـ از جمله ـ کم و بيش می توان معنای سخنان استراتژ نظامی برجسته ی روسی ژنرال ايواشف که ˝حمله ی گرجستان به اوستيای جنوبي، تمرين حمله ی آمريکا و اسراييل به ايران است˝ (۲) را بهتر متوجه شد. همچنين اظهار نظر اخير تری ميسان، تحليل گر برجسته و مستقل فرانسوي، و بنيانگذار شبکه ی جهانی ˝ولتر برای آزادی بيان˝ را که اقدام سريع روسيه از نظر او کمکی بود به خاموش کردن شعله يی که آمريکا و اسراييل و ناتو برای گستردن جنگ در خاورميانه و حمله ی احتمالی به ايران برافروخته بودند. طبعاً عصر انديشه های قطب گرا، چه در برخورد با سياست جهاني، و چه در برخورد با ساده ترين مسائل و مفاهيمی که به طور روزمرّه با آن ها سر و کار داريم، و به طور کلّی در برخورد با ˝مقولات˝ عامّ و با ˝مقولات˝ خاص به سر آمده است. و از همين رو، نه نوشتن و نه ترجمه ی اين گونه تحليل ها به معنای دعوت از انسان معاصر به بازگشت به عصر سپری شده نيست! چون اين مقاله ی شاسادووسکی نيزمثل بسياری ديگر از مقالات او ـ بنا به خصلت آکادميکش ـ همراه با انواع و اقسم ارجاعات و نقشه ها و غيره و غيره است، در ترجمه به اندکی تلخيص و اندکی جمع و جور کردن ناچار شده ام. ۱۵ شهريور ۱۳۸۷ ۵ سپتامبر ۲۰۰۸ در نيمه شب هفتم اوت، همزمان با مراسم گشايش بازی های المپيک در چين، رييس جمهوری گرجستان، فرمان حمله ی نظامی تمام عيار به پايتخت او ستيای جنوبی را صادر کرد. بمباران هوايی پايتخت اوستيای جنوبی به وسيله ی دولت گرجستان، به صورتی چشمگير، مراکز غير نظامی و شهری را مورد هدف قرار داد. مخصوصاً ساختمان های مسکوني، بيمارستان ها، و دانشگاه را. اين بمباران، مطابق منابع غربي، و همچنين منابع روسي، منجر به قربانی شدن تقريباً هزار و پانصد شهروند عادی اوستيای جنوبي، و فرار سی و چهار هزار نفر ديگر از آن ها به سمت روسيه شد. بايد با دقت بسيار، اهميّت، و چگونگی و کم و کيف و علل برنامه ريزی اين جنگ را مورد تجزيه و تحليل قرار داد. گرجستان، در واقع، يک پايگاه مرزی است برای آمريکا و ناتو در همسايگی بی واسطه ی فدراسيون روسيه و در نزديکی صحنه ی جنگ خاورميانه در آسيای مرکزی. و اوستيای جنوبی نيز يک چهارراه استراتژيک عبور لوله های نفت و گاز است. دولت گرجستان، بدون موافقت واشنگتن، نمی توانست اقدام به چنين حمله يی کند. در اصل، رييس دولت گرجستان، نماينده ی آمريکا ست، و گرجستان نيز کشوری است تحت الحمايه ی آمريکا. چه کسی در پس پشت اين برنامه ی نظامی قرار دارد؟ اين برنامه چه سود هايی برای او خواهد داشت؟ هدف اصلی اين برنامه چيست؟ کاملاً روشن است و در اين ترديدی وجود ندارد که حملات گرجستان را با دقت و با رعايت همه ی ريزه کاری ها، ارتش آمريکا، و ناتو سازماندهی و هماهنگ کرده اند. وزير امور خارجه ی روسيه، سرگئی لاوارف، رسماً بر نقش ˝نظاميان خارجي˝ در اين عمليات بی ثبات کننده ی منطقه تأکيد می کند: ـ همه ی آنچه پيش آمد، تأييد کننده ی اعلام خطر های پی در پی ما طی اين ساليان است در مورد خريد های وسيع سلاح به وسيله ی گرجستان. و حالا نتيجه را داريم می بينيم. داريم می بينيم که اين سلاح ها، و نيرو های ويژه ی گرجستان که به وسيله ی بيگانگان آموزش ديده اند مشغول ايفای چه نقشی هستند. بر عکس آنچه رسانه های غربی وانمود می کنند، مسکو غافلگير نشده است و پيشاپيش منتظر وقوع چنين حادثه يی بوده است. و پيش بينی هم می شد که اين حادثه را همزمان با مراسم گشايش بازی های المپيک به وجود بياورند تا خبر آن تحت الشّعاع آن خبر ديگر قرار گيرد. نيرو های روسی در همان هفتم اوت خودشان را آماده کرده بودند. و از همين روست که می بينيم ضدحمله ی آن ها توانست به سرعت، مسائل را ديگرگون کند و حمله ی گرجستان را در هم بشکند. عملياتی برای تحريک ؟ نظاميان و برنامه ريزان اطلاعاتی و امنيتی آمريکا و ناتو، به طور منظّم و بی وقفه، انواع و اقسام ˝سناريو˝ ها را برای ترتيب دادن حمله ی گرجستان به اوستيای جنوبی مورد بررسی قرار داده اند. و در اين مورد معيّن، اين حمله ی انجام شده، به صورتی آگاهانه و متعمّدانه، چنين طرح ريزی شده بود که آماج های غير نظامي، مورد حمله قرار بگيرند تا تعداد قربانيان در ميان مردم عادي، هرچه بيشتر و افزون تر باشد. (۳) از قبل معلوم بود که پيروزی گرجستان و تسخير مرکز اوستيای جنوبی غير ممکن است. و هدف واقعی هم چيزی جز اين بود. يعنی طراحان نظامی آمريکا و ناتو، از همان آغاز برنامه ريزي، به خوبی می دانستند که در پی چه هستند. ايجاد يک فاجعه ی بزرگ انساني، نه يک پيروزی نظامي، جزء لاينفک و محتوم و طراحی شده ی اين سناريو بود. هدف، اين بود که مرکز اوستيا ويران شود، و در همان حال، تعداد قربانيان عادي، هرچه بيشتر باشد. اگر هدف واقعي، اين می بود که گرجستان، اوستيای جنوبی را تسخير کند، متد کار می بايست کاملاً متفاوت باشد. يعنی می بايست از نيروهای ويژه برای در اختيار گرفتن مراکز دولتي، شبکه های مخابراتي، و تأسيسات اوستيا استفاده شود. در حالی که درست بر عکس، عمل شد: بمباران محلّات معمولی و مجتمع های مسکونی و بيمارستان ها، و نيز دانشگاه. روسيه پاسخ داد. دولت گرجستان را ناتو و آمريکا ˝تشجيع˝ کردند که چنين کند. و هم واشنگتن و هم مرکز ناتو در برکسل، هردو به صورتی بسيار روشن و دقيق می دانستند که ضدحمله ی روسيه چه نتيجه يی به بار خواهد آورد. پرسش، اين است: آيا هدف چنين سناريويي، عالماً و عامداً، وادار کردن روسيه به پاسخگويی بود؟ به قصد يک رويارويی نظامی گسترده با گرجستان و متحدان آن، که منجر به جنگی فراگير و بی مرز شود؟ در ميان نيروهای ائتلاف که کشور عراق را تحت کنترل دارند، بعد از آمريکا و انگلستان، گرجستان صاحب سومين سهميه ی نظاميان خارجی در عراق است. با حدود دو هزار نفر. طبق اطلاعات به دست آمده، هواپيما های نظامی آمريکا در حال خارج کردن اين نفرات از عراق و بازگردانيدنشان به گرجستان به منظور مقابله با روسيه هستند. و از اين کار آمريکا چنين استنباط می شود که واشنگتن قصد دارد که نزاع را گسترش دهد و در اين راه، از نيرو های دولت گرجستان به عنوان گوشت دم توپ در برابر نيرو های روسيه استفاده کند. آمريکا، اسراييل، و ناتو، با هم در اين حمله سهيمند در نيمه ی ماه ژوئيه ی امسال، نيرو های نظامی آمريکا و گرجستان، يک تمرين نظامی مشترک با هم انجام دادند به نام ˝پاسخگويی سريع˝. در اين تمرين، ۱۲۰۰ آمريکايی و ۸۰۰ گرجستانی شرکت داشتند. هنوز به زور، يک هفته از اتمام اين تمرين مشترک نگذشته بود که گرجستان در ۷ اوت به اوستيا حمله کرد. اين تمرين، آشکارا چيزی نبود به جز تمرين نظامی يی ـ بر مبنای تمامی احتمالات ـ برای همراهی و همکاری تنگاتنگ پنتاگون و گرجستان در ماجرای هفتم اوت. جنگ با اوستيای جنوبي، به اين منظور طراحی نشده بود که برنده شود و حاکميت گرجستان را بر اوستيای جنوبی تأمين و تضمين کند. بلکه به منظور بی ثبات کردن منطقه و به راه انداختن رودر رويی ميان آمريکا و ناتو با روسيه طراحی شده بود و به مرحله ی اجرا درآمده بود. فريب نخوريم! آنچه رخ داد، يک جنگ داخلی نبود. آنچه رخ داد جزيی بود از يک کل به هم پيوسته: برپا کردن جنگی وسيع در خاورميانه و در آسيای مرکزي، که جنگ آمريکا و اسراييل و ناتو را عليه ايران آماده سازی می کند. نقش مشاوران اسراييلى درست است که خود ناتو و مشاوران نظامی آمريکا مستقيماً در عمليات شرکت نداشتند، اما آن ها در طراحی و در تدارکات حمله، به صورت فعال حاضر بودند. مطابق منابع اسراييلي، حمله ی گرجستان، با استفاده از تانک ها و توپخانه ها ˝با کمک مشاوران نظامی اسراييل˝ انجام پذيرفته است. اسراييل، همچنين، به گرجستان هواپيما های بدون خلبان ˝هرمس ـ ۴۵۰˝ و ˝اسکای لارک˝ تحويل داده است. مطابق گزارش ششم اوت روزنامه ی گرجستانی Rezonansi که بی بی سی نيز آن را به زبان انگليسی منشر کرده است، گرجستان توانسته است به سلاح های قدرتمند ديگری نيز دست يابد که محصول بهينه سازی هوا پيما های SU -25 و سيستم های توپخانه يی در کشور اسراييل است. روزنامه ی اسراييلی ها آرتص، در دهم اوت امسال، گزارش داد که اسراييل درساختن و بازساختن نيروی نظامي، و آموزش های امنيتی در گرجستان نقشی بزرگ داشته است. اگر ما به اين همه، در متن جنگ خاورميانه نگاه کنيم، بحران اوستيای جنوبی احتمالاً به تصاعد جنگ، و مخصوصاً به رودررويی مستقيم ميان نيروهای روسيه و ناتو می انجامد. در چنان صورتی ما با بزرگترين بحران ميان آمريکا و روسيه بعد از بحران موشکی اکتبر ۱۹۶۲ در کوبا، روبرو خواهيم بود. گرجستان يک ˝پايگاه مرزي˝ آمريکا و ناتوست گرجستان از آوريل ۱۹۹۹ جزء يکی از اتحاد های نظامی ناتو به نام GUAM است. از همان آغاز جنگ يوگوسلاوی. گرجستان همچنين يک قرارداد نظامی دوطرفه با آمريکا امضا کرده است. و اين اتحاد ها باعث حفظ منافع نفتی انگليسی ـ آمريکايی در منطقه ی دريای خزر است، و همچنين کنترل مسير لوله های نفت و گاز. ناتو و آمريکا، علاوه براين، به صورت نظامی در گرجستان حضور دارند. در رابطه يی تنگاتنگ با نيرو های نظامی اين کشور. در همين چند ماه پيش، يعنی در نيمه ی ماه مه امسال، وزير دفاع روسيه اعلام کرده بود که: ˝همراهی نظامی آمريکا، ناتو، و اسراييل، منطقه را بی ثبات خواهد کرد.˝. وزير دفاع روسيه حتی تعداد دقيق انواع سلاح هايی را که آمريکا و ناتو و اسراييل به گرجستان داده بودند اعلام کرده بود. او در ارتباط با سلاح های تحويل داده شده توسط اسراييل به گرجستان، اين سلاح ها را چنين برشمرده بود: ـ هفتاد خمپاره انداز ـ ده سيستم موشکی زمين به هوا ـ هشت هواپيمای بی خلبان ـ و سلاح های ديگر. بر طبق قراداد های نظامی امضا شده، آمريکا، ناتو، و اسراييل، دولت گرجستان را به سلاح های نظامی بسيار پيشرفته، مسلح می کنند، و همچنين به کار آموزش نظامی و امنيتی نيرو های گرجستان مشغولند. درست است که گرجستان هنوز به صورت رسمي، عضو ناتو نيست. اما در عمل، کاملاً در سيستم ناتو ادغام شده است. پيوند با اسراييل در حال حاضر، اسراييل جزيی است از محور نظامی انگليسی ـ آمريکايی يی که منافع غول های نفتی غرب را در خاورميانه و آسيای مرکزی تضمين می کند. اسراييل شريک شبکه ی نفتی موسوم به ‌BTC است که از طريق باکو، ترکيه، و تفليس پايتخت گرجستان، نفت و گاز را به شرق مديترانه منتقل می کند. بيش از ۲۰ درصد نفت اسراييل از کشور آذربايجان تأمين می شود که بخش اعظم راه عبور آن جزء همين شبکه ی BTC قرار دارد. شبکه يی که در اختيار بريتيش پتروليوم است که با در اختيار داشتن چنين شبکه يی به گونه يی ريشه يی و بنيادي، ژئوپلتيک مديترانه شرقی و قفقاز را تغيير داده است. هدف اسراييل فقط اين نيست که نفت دريای خزر را برای مصرف داخلی خودش مورد استفاده قرار دهد. بلکه اسراييل، می خواهد با سهيم بودن در BTC بازتصدير (صدور دوباره به عنوان واسطه) نفت به بازار های آسيايی از طريق بندر ايلات را تحت کنترل خود داشته باشد. يک قرارداد نظامی همه جانبه ميان گرچستان و اسراييل در سال ۱۹۹۹بسته شده است. يعنی تقريباً يک ماه قبل از قرارداد GUAM ميان گرجستان و ناتو. محصول اين نوع قراردادها، سرانجام، تضعيف روسيه در قفقاز و آسيای ميانه است. پاسخ روسيه، و انعکاس آن در رسانه های غربی رسانه های غربي، روسيه را به عنوان تنها مسئول کشته شدن مردم عادی می دانند. اما خود آن ها (مطابق گزرش بی بی سی) قبول دارند که بيشتر قربانيان را کسانی تشکيل می دهند که در همان اول کار، در نتيجه ی حملات هوايی گرجستان به اوستيای جنوبی کشته شده اند. آيا ما در برابر تحريکاتی قرار داريم که به منظور افروختن آتش يک نزاع بزرگتر انجام می پذيرند؟ اين طور که اظهارات ناتو نشان می دهد، اتحاد نظامی غرب، قصد دارد که با کمک تبليغات مدياتيک، واقعه ی اخير را دستاويزی قرار دهد برای رودررويی با روسيه. http://www.ghoghnoos.org تيتر اصلی و لينک مقاله: War in the Caucasus: Towards a Broader Russia-US Military Confrontation? www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=9788 ۱ ـ پروفسور Michel Chossodovsky استاد اقتصاد در دانشگاه اوتاوای کانادا، مدير مرکز مطالعات و بررسی ها در زمينه ی گلوباليزاسيون، و از همکاران دايرﺓ المعارف بريتانيکا ومسئول سايت معتبر Global Research است. کتاب های فراوان اواً ˝گلوباليزاسيون فقر˝، جزء پرفروش ترين کتاب های جهان هستند و به زبان های متعدد ترجمه شده اند. ۲ - جهان در آستانه ی يک نزاع بزرگ قرار گرفته است؛ و آمريکا و کشور های عضو ناتو مشغول فراهم آوردن زمينه ها و امکانات لازم برای يک استراتژی تهاجمی هستند... عمليات ناتو در خاک گرجستان، روسيه را هدف گرفته است، و مردم اوستيای جنوبي، در اين ميان، گرو گان هايی بيش نيستند... ما اين عمليات را به عنوان عمليات تمرين حمله به ايران ارزيابی می کنيم. .. ژنرال ايواشف: حمله گرجستان به اوستيا تمرين حمله آمريکا به ايران است! http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar08/ivachov270808.html ۳ ـ هدف گرفتن متعمدانه ی مردم عادي، در مرام حکومت اسراييل (از سروران دولت فعلی گرجستان و از طرّاحان جنايتی که شاسادووسکی از آن نام می برد) يک شيوه ی شناخته شده ی جنگی است. صرفنظر از نمونه های فراوانی که اسراييل در اجرای اين سياست خود به طور روزمرّه در حق فلسطينيان ـ مخصوصاً کودکان و زنان ـ روا می دارد، يک نمونه ی بارز و گسترده ی اين سياست را در کشتار متعمدانه ی مردم عادی لبنان در جريان تجاوز ۳۳ روزه ی سال ۲۰۰۶ اسراييل به اين کشور می توان ديد که بخش غير نظامی آن به عهده ی کارگزاران لبنانی و عرب و ايرانی اسراييل محوّل شده بود با ترويج اين ايده ی کثيف که ˝تقصيرنيروی مقاومت لبنان بود که اين همه آدم عادی کشته شدند؛ نه تقصير اسراييل که آن جنگ را به حساب آمريکا و برای زايمان خاورميانه ی بزرگ، و استقرار دموکراسی از دمشق تا تهران به راه انداخته بود. رابرت فيسک، در همان زمان، در گزارشي، که به ترجمه ی همين قلم منتشر شد، اين عمل مافوق جنايت را اينچنين ترسيم کرد: اسراييلی ها پی درپی ياوه هايی سرهم می کنند از قبيل عمليات ˝جرّاحي˝، يا بمباران های ˝دقيق˝. خوب، اگر حرف آن ها واقعيّت دارد، پس بايد بگوييم که قتل عام اين همه شهروند عادّي، در حمام خون لبنان ، همه فقط حوادث اتّفاقی است. ولی به اين دليل که امروز، ليست های اهداف مورد نظر اسراييل، به گونه يی روشن و آشکار، شامل هدف های شهری هستند، بيش از پيش، به روشنی ثابت می شود که: حمله های هوايی اسراييل، با اراده ی از پيش تعيين شده ی کشتن بی گناهان انجام می پذيرند... تا به کی ما بايد همچنان اصطلاح ˝جنايت جنگي˝ را به کار ببريم ؟ چند کودک ديگر بايد همچنان در حملات هوايی اسراييل، مثل آدم های تئاتر، به نمايش گذاشته شوند، تا ما اصطلاح وقيح ˝ احساس تأثّر همسان و همسنگ˝ را کنار بگذاريم و شروع به سخن گفتن از تعقيب و تنبيه ˝جنايت عليه بشريّت˝ کنيم ؟ پيکر يک کودک، همچون عروسکی پارچه يی و مندرس: سمبل جنگ اخير لبنان http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar02/fisk_child.html