۱۳۸۶ بهمن ۱۱, پنجشنبه

اعتراض عفو بين الملل به گزارش دولت اسرائيل


































عفو بين الملل، کميته تحقيق را متهم کرده که در اشاره به موضوعات مهمی از جمله آنچه اين سازمان جنايات جنگی سربازان اسرائيلی می خواند، ناکام بوده است.تجاوز 33 روزه اسرائيل به لبنان به بهانه آن آغاز شد که نيروهای حزب الله دو سرباز اسرائيلی را در مرز دو کشور به اسارت گرفتند و اسرائيل نيز به مقابله با اين عمليات و با هدف آزاد کردن اين دو سرباز، عليه اين کشور اعلان جنگ کرد. سازمان عفو بين المل می گويد اسرائيل در جريان اين عمليات نظامی بين شهروندان غيرنظامی لبنانی و جنگجويان حزب الله تفاوتی قائل نشده است. در جريان اين جنگ 33 روزه هزاران لبناني، که بيشتر آنها غيرنظامی بودند، و 160 اسرائيلي، که بيشتر آنها سرباز بودند، کشته شدند. فواد سنيوره، نخست وزير لبنان نيز گفته است گزارش کميته تحقيق دولتی اسرائيل در اشاره به آنچه او جنايت عليه لبنان خواند، ناکام بوده است. در گزارش نهايی کميته تحقيق دولتی اسرائيل درباره عملکرد دولتمردان و نظاميان اين کشور در جريان جنگ 34 روزه با حزب الله لبنان در سال 2006 آمده است که اين جنگ شکستی جدی برای اسرائيل بوده است. الياهو وينوگراد، قاضی بازنشسته و سرپرست تحقيق دولتی روز چهارشنبه (30 ژانويه) در کنفرانسی مطبوعاتی گفت که اين کميته در جريان تحقيقات خود متوجه شده که در تصميم گيری های سياسی و نظامی دولت اسرائيل اشتباهات فاحشی رخ داده است. اما آقای وينوگراد افزود که اهود اولمرت، نخست وزير اسرائيل، آن گونه عمل کرده که فکر می کرده در جهت منافع اسرائيل است. در گزارش مقدماتی که در ماه آوريل سال 2007 منتشر شد نيز آمده بود که هدايت سياسی و نظامی جنگ با حزب الله با ناکارآمدی های جدی صورت گرفته است. گزارش جديد و نهايی در اين باره، به پايان جنگ در لبنان پرداخته و از جمله به حمله ای بحث برانگيز عليه حزب الله پرداخته که ساعاتی پيش از به اجرا درآمدن آتش بس ميان اين جنبش اسلامگرا و اسرائيل صورت گرفت. اهود اولمرت نخست وزير اسرائيل پيشتر تأکيد کرده بود که پس از انتشار اين گزارش استعفا نخواهد داد اما تحليلگران می گويند انتقادات شديد اين گزارش ممکن است ساير اعضای ائتلاف حاکم بر اسرائيل را تحت فشار قرار دهد که از سمت های خود کناره گيری کنند.

اعتراف اسرائیل به شکست جدی در تجاوز به لبنان








بی بی سی : کمیته تحقیق دولتی اسرائیل در گزارش نهایی خود درباره عملکرد دولتمردان و نظامیان این کشور در جریان جنگ 34 روزه با حزب الله لبنان در سال 2006 به این نتیجه رسیده که این جنگ شکستی جدی برای اسرائیل بوده است. الیاهو وینوگراد، قاضی بازنشسته و سرپرست تحقیق دولتی روز چهارشنبه (30 ژانویه) در کنفرانسی مطبوعاتی گفت که این کمیته در جریان تحقیقات خود متوجه شده که در تصمیم گیری های سیاسی و نظامی دولت اسرائیل اشتباهات فاحشی رخ داده است. اما آقای وینوگراد افزود که اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل، آن گونه عمل کرده که فکر می کرده در جهت منافع اسرائیل است.در جریان جنگ سی و چهار روزه در لبنان، ارتش اسرائیل نتوانست جنبش حزب الله لبنان را شکست دهد و دو سرباز به گروگان گرفته شده خود را نجات دهد. این موضوع باعث خشم عمومی در اسرائیل و استعفای وزیر دفاع وقت این کشور شد. در گزارش مقدماتی که در ماه آوریل سال 2007 منتشر شد نیز آمده بود که هدایت سیاسی و نظامی جنگ با حزب الله با ناکارآمدی های جدی صورت گرفته است. گزارش جدید و نهایی در این باره، به پایان جنگ در لبنان پرداخته و از جمله به حمله ای بحث برانگیز علیه حزب الله پرداخته که ساعاتی پیش از به اجرا درآمدن آتش بس میان این جنبش اسلامگرا و اسرائیل صورت گرفت. بیش از هزار لبنانی و 160 اسرائیلی در این جنگ یک ماهه کشته شدند.اهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل پیشتر تأکید کرده بود که پس از انتشار این گزارش استعفا نخواهد داد اما تحلیلگران می گویند انتقادات شدید این گزارش ممکن است سایر اعضای ائتلاف حاکم بر اسرائیل را تحت فشار قرار دهد که از سمت های خود کناره گیری کنند. الیاهو وینوگراد، از قضات ارشد بازنشسته 9 ماه پس از گزارش اولیه و انتقاد آمیز خود از نخست وزیر اسرائیل، نسخه گزارش نهایی را امروز به او تحویل داد. به آقای اولمرت یک ساعت فرصت داده شده بود تا این گزارش را پیش از علنی شدن برای همگان، مطالعه کند. حمله اسرائیل به خاک لبنان در ژوئیه 2006 پس از آن صورت گرفت که حزب الله لبنان دو سرباز اسرائیلی را در مرز مشترک میان دو کشور به گروگان گرفت.

۱۳۸۶ بهمن ۱۰, چهارشنبه

کوزوو: غرب عملا پیشنهاد می دهد که حقوق بین المللی را به دوران استعماری بازگرداند!



برگرفته از سایت دنیای ما
ضربه به جهان، توطئه جدید انگلوساکسون ها
نووستی: آیا آمریکا و اتحادیه اروپا تصمیم بدین خواهند گرفت که نه تنها خود را فراتر از چارچوب حقوق بین الملل قرار داده، بلکه سازمان ملل متحد را نیز به انفجار بکشانند؟ اواخر دسامبر سال 2007 نشست سرنوشت ساز شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با کوزوو برگزار شد. نشست چنین پایان یافت که نمایندگان آمریکا و اتحادیه اروپا اعلام کردند که سازمان ملل متحد توان اتخاذ تصمیمی را ندارد که مورد پذیرش جامعه جهانی باشد و از این رو آمریکا و اتحادیه اروپا درباره سرنوشت کوزوو به کمک نیروهای ناتو و اتحادیه اروپا تصمیم گیری خواهند کرد. در کل باید گفت که صحبت نه فقط درباره کوزوو است، بلکه درباره این است که ناتو و اتحادیه اروپا کشوری مستقل و عضو سازمان ملل متحد یعنی جمهوری صربستان را طبق منافع خود و خارج از چارچوب قواننن بین المللی تقسیم می کنند. وضعیت کنونی، "توطئه مونیخ" در روز 29 سپتامبر سال 1938 را به یاد می آورد که انگلیس، فرانسه، آلمان و ایتالیا، چکسلواکی را بین آلمان، لهستان و مجارستان تقسیم کردند. نمونه مشابهی نیز هم اکنون آماده می شود. غرب برای اولین بار از زمان وجود سازمان ملل متحد این را فهماند که همانند سال 1938 (در آن زمان لیگ ملل وجود داشت)، در رابطه با مشکلات بزرگ بین المللی اهمیتی برای عقیده سازمان ملل متحد قائل نیست.این مطلب روز 17 دسامبر سال گذشته از سوی "ولفگانگ ایشینگر" نماینده آلمان در حل مسئله کوزوو مشخصاً در گزارش او که طی کنفرانس شورای سیاست خارجی آلمان قرائت شد، ذکر شده و او این فهماند که غرب (مشخصاً آمریکا) آماده است که در مسئله استقرار سپر ضد موشکی در اروپا و برنامه هسته ای ایران در مقابل روسیه بطور قابل توجهی کوتاه بیاید، اما در رابطه با استقلال کوزوو هیچ سازشی امکان پذیر نیست. عملاً آمریکا و اتحادیه اروپا به روسیه اولتیماتوم دادند که یا مسکو شرایط آمریکا و لندن را می پذیرد و در موافقت با استفقلال کوزوو رای می دهد و یا انگلوساکسون ها سازمان ملل متحد را به انفجار و نابودی کشانده و حکمفرمایی در روابط بین المللی را از آن آمریکا و اتحادیه اروپا می سازند. بنظر می رسد که مسئله به راه اندازی عملیات نظامی در اروپا خواهد کشید، همانند سال های 1938 و 1939 پس از توطئه مونیخ که لندن و پاریس ضمن تایید آمریکا در سکوت، امیدوار شدند که هیتلر را آرام ساخته و تجاوزات او را علیه روسیه روانه کنند. چرا اینقدر این مسئله برای آمریکا اهمیت دارد که آماده اعزام نظامیان در صورت وخامت اوضاع است و بروکسل نیز اعلام کرده که در صورت حاد شدن اوضاع ناتو وارد عمل می شود؟ چرا در آمریکا آماده اند که برای این حتی سازمان ملل متحد، آفریده فرانکلین روزولت بزرگترین رئیس جمهور آمریکا را نابود کنند؟ آمریکا امیدوارست که همانند جنگ اول و دوم جهانی، خاک این کشور دور از جنگ باقی خواهد ماند و در صورت لزوم نیروهای ناتو را درگیر خواهد کرد. آمریکا عملاً می خواهد اروپا را به سال 1999 باز گرداند، زمانی که یوگسلاوی را بمباران کردند تا حاکمیت خود را بر اروپا مقرر کنند. اما در آن زمان این بدین دلیل رخ داد که "بوریس یلتسین" رئیس جمهور وقت روسیه در شورای امنیت رای موافق داد. اکنون اوضاع بطور کلی تغییر کرده، زیرا مسکو سر عقل آمده و اشتباه استراتژیک خود را درک کرده و بنظر می رسد که قصد تکرار آن را ندارد. اما سوال اصلی این است که چرا آمریکا چنین اولتیماتومی داد؟ بنظر می رسد که آمریکا با دیدن اوضاع در عراق و افغانستان، می بیند که جایگاه ابرقدرتی خود را در جهان از دست می دهد و اکنون در ناامیدی آماده اتخاذ هر گامی است تا موضع پیشین خود را بازگرداند و اروپا را قربانی می کند که هنوز متوجه جدیت این مسئله نیست. اگر بی طرفانه نگاه کنیم، در نظر اول می بینیم که مسئله کوزوو، مناقشه ای ملیتی بین آلبان ها و صربها و روابط متقابل بین صربستان و کوزوو است. اما در حقیقت صحبت بر سر تلاش های آمریکا و انگلستان و برخی قدرت های جهانی برای بازگرداندن حقوق بین الملل به دوره استثماری است، زمانی که در جهان نه قانون و بلکه هر که بیشتر قدرت داشت، حکمفرما بود. در آن زمان هر کشوری که اقتصاد مستحکم تر، ارتش مقتدرتر و تسلیحات بیشتر داشت، می توانست هر منطقه ای را که می خواهد جدا کرده و خاک خود بسازد و یا کلنی خود اعلام کند. در مورد کوزوو، قدرت های غربی چنین می بینند که آلبان ها در کوزوو اکثریت را تشکیل می دهند و حق دارند که استقلال داشته باشند. در مسئله کوزوو، موضع روسیه متعادل تر از سایرین است که اعتراضی نسبت به استقلال کوزوو ندارد، اما معتقد است که این باید با توافق بین دو طرف باشد، یعنی بین صربستان و کوزوو که صربستان نیز کاملاً مخالف اعطای استقلال است. این موضع روسیه مستند بر دو دلیل است، اولاً قطعنامه ای که طبق آن تمامیت ارضی صربستان برسمیت شناخته شده و هنوز لغو نشده است؛ دوماً سند نهایی کنفرانس هلسینکی مصوب 1975 که طبق آن تغییر مرزهای دولتی تنها با توافق طرفین ممکن است که این سند یکی از اسناد پایه در حقوق بین المللی است. اما استدلال آمریکا و اتحادیه اروپا تنها این است که کوزوو موردی منحصر بفرد است و از این رو می توان آن را استثناء دانست؛ اما این را توضیح نمی دهند که به چه دلیل منحصر بفرد است. در روسیه معتقدند که مورد کوزوو باید حلی جامع داشته باشد تا در مورد سایر موارد مشابه، یعنی جمهوری های برسمیت شناخته نشده آبخازی، اوستیای جنوبی، پریدنستروویه، قره باغ و سایر موارد نیز کاربرد داشته باشد. چنین نظریه ای وجود دارد که اگر روسیه استقلال کوزوو را در شورای امنیت سازمان ملل متحد وتو کند، اما علیرغم آن کوزوو استقلال خود را اعلام کند و برخی از کشورهای جهان آن را برسمیت بشناسند، این به مسکو اجازه می دهد که استقلال جمهوری های برسمیت شناخته شده در خاک شوروی سابق را برسمیت بشناسد. روسیه که می گوید مورد کوزوو منحصر بفرد نیست، اشتباه می کند، مورد کوزوو واقعاً منحصر بفرد است! برای اولین بار پس از دوران جنگ، کشورهای غربی می خواهند الگویی در زمینه حقوق بین المللی ایجاد کنند، یعنی زمانی که کشور و یا گروه کشورهای مقتدر به زور از کشورهای ضعیف و یا موقتاً تضعیف شده، آنچه را که می خواهند می گیرند و آن را تحت حکمیت خود قرار می دهند. عملاً غرب پیشنهاد می دهد که حقوق بین المللی را به دوران استعماری بازگرداند. غرب حقیقتاً می خواهد از مورد کوزوو الگویی در عرصه بین المللی درست کند تا سپس از آن در آفریقا، آسیا و اقیانوسیه استفاه کند. و پس از آن زمان اروپا نیز فرا خواهد رسید. در نهایت، باید سخنان "مادلین آلبرایت" وزیر خارجه اسبق آمریکا را به یاد داشت که گفته بود که "سرحد بی عدالتی" این است که سیبری که غنی از منابع طبیعی است، تنها به یک کشور، روسیه، تعلق دارد و باید این بی عدالتی را اصلاح کرد، از روسیه سیبری را گرفت و این منطقه را تحت حکمرانی بین المللی قرار داد. پس از آن ممکن است فرد دیگری نیز پیدا شود و بگوید که این بی عدالتی است که تبت تنها به چین تعلق دارد و این بی عدالتی را باید اصلاح کرد. آری، در جهان از این افراد "کله داغ" در کشورهای مقتدر از نظر نظامی کم نیست. بدین ترتیب اگر به کوزوو بدون موافقت صربستان استقلال اعطا کرد، پیامدهایی طولانی خواهد داشت. نمی توان در جهان به هیچ کس اجازه داد که برخوردی نسنجیده نسبت به اصول پایه حقوق بین الملل داشته باشد. و مگر نه این که روزولت و استالین سازمان ملل متحد را ایجاد کردند تا به هیچ کس اجازه ندهند که در آینده متجاوزین جهانی جدیدی متولد کنند؟

جان بولتون :بوش بايد پيش از پايان دوره رياست جمهوری خود يا رژيم تهران را تغيير دهد و يا اينکه از زور عليه ايران استفاده کند


عصر ايران- سفير سابق آمريکا در سازمان ملل ادعا کرد: "ايران خواهان پيروزی يک دموکرات در انتخابات رياست جمهوری 2008 آمريکاست." جان بولتون از نومحافظه کاران تندرو در گفت و گو با شبکه خبری فاکس نيوز مدعی شد: "روحانيون ايران خواهان آن هستند که يک دموکرات در انتخابات رياست جمهوری آينده پيروز شود تا به اين وسيله مطمئن شوند که آنها می توانند به ساخت سلاح اتمی ادامه دهند!" بولتون افزود: "هرچند تصور نمی کنم اين مساله به طور کافی در ايران بحث شده باشد اما اعتقاد روحانيون ايران يا دست کم خرد جمعی در اين کشور بر پيروزی يک نامزد دموکرات است." سفير سابق آمريکا در سازمان ملل خاطرنشان کرد: "به نظر من آنها (ايرانی ها) اميدوارند يک دولت منعطف تری در کاخ سفيد مشغول کار شود." بولتون همچنين در پاسخ به سئوالی درباره سخنرانی سالانه بوش درباره "مقابله" با ايران در صورت لزوم گفت: "بوش بايد پيش از پايان دوره رياست جمهوری خود يا رژيم تهران را تغيير دهد و يا اينکه از زور عليه ايران استفاده کند." وی اجرای اين پيشنهادات را در راستای توقف برنامه هسته ای ايران دانست. براساس اين گزارش اظهارات بولتون درباره تمايل ايران به انتخاب يک رييس جمهور دموکرات يادآور رخدادی مشابه در انتخابات 2006 کنگره است. در آن زمان سناتور جو ليبرمن، ديک چنی و کاخ سفيد ادعا کردند که القاعده از يک ,کنگره دموکرات, حمايت می کند. بولتون يکی از نومحافظه کاران تندرو در دستگاه ديپلماسی آمريکا به شمار می رود که به مواضع افراطی نسبت به ايران شهرت دارد و پيش از اين خواهان بمباران اين کشور بر سر برنامه هسته ای اش شده است. اين در حالی است که مدارک نهادهای اطلاعاتی و بين المللی بر صلح آميز بودن برنامه هسته ای ايران دلالت دارد.

۱۳۸۶ بهمن ۹, سه‌شنبه

محاصره غزه بدتر از جنایت جنگی












نویسنده : یوری آونری - برگردان : هاتف رحمانی
به نظر مثل فرو ریختن دیوار برلین می رسید. گذرگاه رفح نه تنها شبیه فرو ریزی دیوار برلین به نظر می رسید ، بلکه حتی برای لحظه ای خود دروازه برندنبورگ بود.
غیر ممکن است هنگامی که توده های ستمدیده و گرسنه ی مردم دیواری را که از لای آن آنها را به رگبار بسته اند می شکنند ، چشمان آنها می درخشد و هر کسی راکه با او برخورد می کنند در آغوش می گیرند احساس نشاط نکنی – چنین حسی حتی وقتی هم که ( می دانی ) این دولت خود تو ست که در نخسین مرحله دیوار را برپاکرد دست می دهد.
نوار غزه بزرگترین زندان روی زمین است.شکستن دیوار رفح عملی آزادیخواهانه بود.این عمل ثابت می کند که یک سیاست ضد انسانی همیشه سیاستی احمقانه است:هیچ قدرتی یارای ایستادگی در برابر توده مردمی که از مرزهای نا امیدی عبور کرده اند را ندارد.
این درس ژانویه 2008 غزه است .
* * *
می توان گفتار بولادولامورت سیاستمدار معروف فرانسوی را با اندکی اصلاح تکرار کرد : بدتر از یک جنایت جنگی است ، اشتباهی فاحش است .
، دو اهود – باراک واولمرت – ماه ها پیش محاصره ای را بر نوار غزه تحمیل کردند، و به آن مباهات می کردند.اخیرا آنها دام مرگبار خود را محکم تر نیز کرده اند، آنچنان که به سختی می تواند چیزی به داخل نوارغزه وارد شود. انها محاصره را هفته گذشته ، مطلق کردند- نه غذا، نه دارو. وقتی هم که ارسال سوخت را متوقف کردند محاصره به اوج خود رسید.منطقه وسیعی از غزه در خاموشی فرو رفت محفظه های مخصوص نگهداری کودکان زودرس ، وسایل دیالیز، پمپ های آب و فاضلاب خاموش شد و صدها هزار نفر در سرمای طاقت فرسا بدون وسایل گرمایش ، بدون امکان پخت وپز، در گرسنگی باقی ماندند.
شبکه الجزیره بارها و بارها تصاویر را در خانه های میلیون ها نفر در جهان عرب منتشر کرد.ایستگاه های تلویزیونی هم در سراسر جهان آنها را به نمایش گذاشتند. از کازابلانکا تا امان اعتراضات خشم الود توده ای به راه افتاد و سران رژیم های عربی را به وحشت انداخت. حسنی مبارک با وحشت زدگی به اهود باراک زنگ زد. باراک همان شب ، دست کم مجبور به لغو موقت محاصره سوخت که صبح همان روز تحمیل کرده بود شد. به غیر ازآن (لغوموقت محاصره سوخت)، محاصره به قوت خود باقی بود.
تصور رفتاری بسیار احمقانه دشوار است.
* * *
دلایل ارائه شده برای گرسنگی دادن و منجمد کردن یک و نیم میلیون انسان ، متمرکز شده در زمینی به مساحت 365 کیلومتر مربع ، ادامه تیراندازی به شهرک سدروت و روستاهای اطراف عنوان شده است .
این دلیل ، به دقت گزینش شده است . این دلیل بخش قدیمی و فقیر نشین مردم اسرائیل را متحد می کند.و نوک حمله انتقاد سازمان ملل و کشورهای جهان را کند می سازد ، که در غیر این صورت می توانسته اند آشکارا علیه تنبیه جمعی که بی شک ، جنایتی جنگی زیر لوای قوانین بین المللی است سخن گفته باشند
تصویر روشنی به جهان ارائه شده است: رژیم ترور حماس در غزه ، موشک ها را به سوی شهروندان بیگناه اسرائیل رها می سازد. هیچ دولتی در جهان نمی تواند بمباران شهروندانش را از آن سوی مرز تحمل نماید. ارتش اسرائیل پاسخ نظامی برای موشک های قصام پیدا نکرده است . از این رو غیر از اعمال چنین فشارهای سنگینی بر جمعیت غزه برای آماده کردن آن ها به قیام علیه حماس و وادار کردن انها به توقف موشک باران راه دیگری وجود ندارد.
روزی که کار برق غزه متوقف شد، ناظر ین نظامی ما عرش را سیر می کردند : تنها دو موشک قصام از نوار پرتاب شده بود.پس ( این ترفند ) موثر است ! اهود باراک نابغه است !
اما روز بعد ، 17 قصام فرود آمد، و شادی ها تبخیر شد. سیاستمداران و ژنرال ها ( به اصطلاح) عقلشان را از دست داده بودند: سیاست مداری پیشنهاد کرد " دیوانه وار تر از آن ها رفتار کنیم " دیگری پیشنهاد نمود " مناطق شهری غزه را یدون هیچ تمایزی برای هر قصام پرتاب شده گلوله باران کنیم " پرفسور معروفی ( که اندکی دیوانه تشریف دارد ) پیشنهاد عملی کردن " شر نهایی " را مطرح کرد.
سناریو دولت تکرار یک جنگ دوم لبنان بود(مقتضی است که گزارشی در باره آن در چند روز آینده منتشر گردد). در آن زمان بهانه اسارت دو سرباز اسرائیلی از سوی حزب الله بود، و درحال حاضر، آتش گشودن حماس به شهرک ها و روستاهای مرزی اسرائیل دست آویز است. در آن زمان دولت با عجله تصمیم به آغاز جنگ گرفت ، و امروز دولت با عجله تصمیم تحمیل محاصره کامل را اتخاذ کرد. دولت در آنزمان دستور بمباران سنگین مردم عادی را در راستای وادار کردن مردم به تحت فشار قرار دادن حزب الله صادر کرد، وامروزدولت به ایجاد میصیبت شدید برای مردم عادی در راستای وادار کردن آنها به تحت فشار قرار دادن حماس تصمیم گرفته است.
نتیجه در هر دو مورد مشابه بود:مردم لبنان نه تنها بر علیه حزب الله قیام نکردند،بلکه برعکس مردم تمام مذاهب پشت سر سازمان شیعه متحد شدند.حسن نصرالله به قهرمان تمام جهان عرب تبدیل شد. و امروز هم مردم پشت سر حماس متحد هستند و محمود عباس را به همدستی با دشمن متهم می کنند.مادری که غذایی برای فرزندان خود ندارد اسماعیل هنیه را نفرین نمی کند، بلکه اولمرت ، عباس و مبارک را نفرین می کند.
* * *
با ملاحظه این که مدارا کردن با عذاب ساکنین سدروت که پیوسته زیر آتشند غیر ممکن است آیا چه باید کرد؟
آنچه از افکار عمومی پوشانده می شود آن است که شلیک موشک های قصام از همین فردا صبح می توانند متوقف شوند.
چند ماه قبل حماس پیشنهاد آتش بس کرد. این پیشنهاد این هفته نیز تکرار شد.
معنای آتش بس از نظر حماس عبارت از این است که فلسطینیان شلیک قصام و توپ های خمپاره را متوقف خواهند کرد، و اسرائیل تهاجمات به داخل غزه، ترور های " هدفمند " و محاصره را متوقف خواهد کرد.
چرا دولت ما از این پیشنهاد استقبال نمی کند؟
ساده است : برای اجرای چنین معامله ای ، ما باید مستقیما یا غیر مستقیم با حماس گفتگو کنیم.و این با صراحت همان چیزی است که دولت از انجام آن طفره می رود.
چرا؟ باز هم ساده است :سدروت تنها بهانه است – مثل دو سرباز اسیر که همگی بهانه ای برای چیزهای دیگر بود.هدف واقعی تمام فعالیت ها سرنگونی رژیم حماس در غزه و جلوگیری از اعمال کنترل حماس بر کرانه شرقی است.
به زبان ساده و بی پرده : دولت سرنوشت جمعیت سدروت را در مسلخ اصلی بی فایده قربانی می کند. برای دولت تحریم حماس بسیار مهم تر است -چون در حال حاضر حماس نوک حمله مقاومت فلسطینی ها است – تا پایان دادن به مشقت مردم سدروت. تمام رسانه ها نیز با این بهانه همدستی می کنند.
* * *
پیش از این گفته می شد که نوشتن طنز در کشور ما خطرناک است –چون اغلب طنز ها واقعیت پیدا می کنند.برخی از خوانندگان ممکن است مقاله طنزی را که من ماه ها پیش نوشته ام بیاد بیاورند.من در آن مقاله موقعیت غزه را بعنوان آزمایشگاه علمی طراحی شده برای پی بردن به میزان طاقت افراد ، در هنگام گرسنگی دادن به مردم عادی و تبدیل زندگی آنها به جهنم ، قبل از آن که دست های شان را به علامت تسلیم بلند کنند شرح دادم.
این هفته ، طنز به سیاست رسمی تبدیل شد.مفسر ین محترم به وضوح اظهار می کنند که اهود باراک و سران ارتش براساس قاعده "آزمون و خطا " مشغول کار هستند و روش های خود را به طور روزانه متناسب با نتایج به دست آمده تغییر می دهند.آنها ارسال سوخت به غزه را متوقف کردند،تا مشاهده کنند که این امر چه تاثیری دارد و زمانی که مشاهده کردند عکس العمل بین المللی بسیار منفی است عقب نشینی کردند. آنها حمل دارو را برای مشاهده چگونگی تاثیر ان متوقف کردند و غیره. هدف علمی وسایل را توجیه می کند.
مسئول آزمایش اهود باراک وزیر دفاع است ، مردی که ایده های بسیار و تردید اندکی دارد، مردی که تمام تمایل مغز او اساسا غیر انسانی است . او در حال حاضر ، شاید خطرناک ترین فرد در اسرائیل است ، خطرناک تر از اهود اولمرت و بنیامین ناتانیاهو، خطرناک برای عین هستی اسرائیل در درازمدت.
مرد مسئول اجرا رئیس ستاد ارتش است. ما این هفته شانس شنیدن گفتگو های دو تن از اسلاف او ، ژنرال موشه یالون و شائول موفازرا با فضل فروشی های پر طمزاق روشنفکرانه دریک گردهمایی داشتیم. هردو کشف کرده بودند دیدگاه هایی دارند که آنهارا جایی بین منتهی الیه راست وراست افراطی قرار می دهد. هر دو مغز ابتدایی ترساننده ای دارند.لازم نیست درباره اخلاق وکیفیت روشنفکرانه چانشین بلافصل آنها دان هالوتز کلمه ای هدر دهیم. آگر آنها صدای سه آخرین روسای ستاد ارتش بودند ، درباره رئیس حاضر چه بگوییم که حتی به شفافیت آنها نمی تواند سخن بگوید؟آیا این به معنای افتادن سیب های بیشتری از درخت است؟
تا سه روز پیش، ژنرال ها عقیده داشتند که آزمایش موفقیت آمیز بود. بدبختی نوار غزه به اوج خود رسیده است. صدها هزار نفر با گرسنگی واقعی تهدید می شوند.رئیس صلح بانان سازمان ملل نسبت به یک فاجعه انسانی قریب الوقوع هشدار می داد.تنها ثروتمندان می توانستند ماشین هایشان را برانند ، خانه هایشان را گرم وشکمشان را سیر کنند.جهان به پا خاست واعتراض جمعی خودرا به حرکت در آورد. رهبران کشورهای عربی عبارات توخالی همدردی را بدون بلند کردن انگشتی به صدا درآوردند.
باراک ، که توانایی ریاضی دارد، می تواند زمانی را که در نهایت مردم سقوط می کنند محاسبه نماید .
* * *
و پس از ان چیزهایی رخ داد که هیچ یک از آنان پیش بینی نمی کردند، بر خلاف این حقیقت که آن چیزها در روی زمین حوادثی بسیار قابل پیش بینی بودند
وقتی که یک نفر یک و نیم میلیون مردم را زیر فشار چراغ خوراک پزی قرار می دهد و مدام شعله حرارت را بالا می برد ، انفجار آن حتمی خواهد بود . این همان چیزی بود که در مرز غزه – مصر رخ داد.
در ابتدا انفجار کوچکی بود . انبوه جمعیت به دروازه یورش برد، مردان پلیس مصر آتش گشودند و ده ها نفر زخمی شدند. این تیر اندازی یک هشدار بود.
روز بعد حمله بزرگی شد.رزمندگان فلسطینی دیوار رااز چند جا سوراخ کردند. صد ها هزار نفر ورشکسته به سرزمین مصر وارد شدند و نفس عمیقی کشیدند. محاصره شکسته بود.
مبارک حتی قبل از آن حادثه ، در موقعیت دشواری قرار داشت .صد ها میلیون عرب و یک میلیارد مسلمان، شاهد بودند که ارتش اسرائیل چگونه نوار غزه را از سه جهت : شمال، شرق و دریا مسدود می کرد.چهارمین جهت محاصره از سوی ارتش مصر تدارک شده بود.
رئیس جمهور مصر که مدعی رهبری جهان عرب است ، بعنوان همدست عملیات غیر انسانی به اجرا در آمده از سوی دشمن ستمگر در راستای کسب مرحمت ( و پول) از آمریکاییان ملاحظه می شد . اخوان المسلمین دشمنان داخلی او، ،از این موقعیت برای تحقیر او در چشم مردم خود او استفاده می کردند.
تردید وجود دارد که مبارک می توانست در این موقعیت دوام بیاورد. اما توده های فلسطینی زمانی که او به اتخاذ تصمیم نیاز داشت به او کمک کردند.آنها به جای مبارک تصمیم گرفتند.آنها همانند موج سو نامی ( همه چیز را ) درهم شکستند. حالا مبارک مجبور بود برای سر فرود آوردن دربرابرخواست اسرائیل برای تحمیل مجدد محاصره بر برادران عرب خود تصمیم بگیرد.
اما درباره آزمایش باراک چه؟ قدم بعدی چیست؟ گزینه ها اندکند:
الف: اشغال مجدد غزه . ارتش مثل ایده نیست. ارتش درک می کند که این امر هزاران سرباز را در معرض یک جنگ بی رحم چریکی قرار می دهد که ممکن است به هیچ یک از انتفاضه قبلی شبیه نباشد .
ب: سخت تر کردن مجدد حلقه محاصره و اعمال نهایت فشار بر مبارک ، از جمله استفاده از نفوذ اسرائیل در کنگره امریکا برای محروم کردن مبارک از میلیاردها دلاری که او هرساله برای نیروهای مسلح خود دریافت می کند.
ج: تبدیل لعنت به برکت ، با واگذاری نوار غزه به مبارک ، با این ادعا که این واگذاری هدف پنهان مبارک در تمام طول زمان بود. ( در این صورت ) مصر باید امنیت اسرائیل را تامین نماید، از پرتاب موشک های قصام جلو گیری نماید و سربازان خود را در معرض جنگ چریکی فلسطینیان قراردهد – اسرائیل زمانی چنین اندیشید ،که از بار سنگین این منطقه تهی و فقیر رها بود ، و بعد ازآن بود که زیر بنا توسط اشغالگران اسرائیلی ویران شده بود. شاید مبارک مایل باشد بگوید: خیلی ممنون ، اما تشکر نمی کند
محاصره حیوانی یک جنایت جنگی بود. و بدتر آن که این محاصره اشتباهی احمقانه بود.
January 26 / 27, 2008

منبع: counterpunch
http://www.counterpunch.org/avnery01272008.html

رشوه 5 ميليون دلاری آمريکا به هر نماينده عراقی برای تصويب يک قانون


مهر:يک منبع عراقی از تصميم آمريکا برای پرداخت 5 ميليون دلار رشوه به هر نماينده عراقی با هدف رای دادن به قانون نفت و گاز عراق خبر داد. يک نماينده پارلمان عراق درگفتگو با روزنامه اخبارالخليج بحرين فاش کرد: برخی شرکتهای آمريکايی درمذاکراتی محرمانه با برخی از نمايندگان پارلمان عراق به آنان پيشنهاد رشوه ای 5 ميليون دلاری دادند. به گفته اين نماينده پارلمان عراق که خواست نامش فاش نشود، براساس اين پيشنهاد به هرنماينده ای که به نفع قانون نفت وگاز رای بدهد، 5 ميليون دلار رشوه پرداخت می شود. اين مقام مسئول عراقی درادامه تاکيد کرد: مقدارپولی که اين نمايندگان ازطريق رشوه دريافت می کنند، درمقايسه با امتيازاتی که شرکتهای آمريکايی کسب می کنند، بی ارزش است. وی درادامه با اشاره به اين موضوع که قانون نفت و گاز نياز به رای 138 نماينده برای تصويب دارد، اعلام کرد: آمريکا درتلاش است تا بتواند اين قانون را به شيوه های مختلفی ازجمله خريد راي، ترغيب و يا حتی ترساندن نمايندگان به دست آورد. اين نماينده پارلمان عراق درادامه احتمال داد: درنهايت آمريکا می تواند از برخی نمايندگان تعهد بگيرد که در برابر دريافت مبلغ مذکور به قانون نفت و گاز رای بدهند. اما درعين حال بعضی از نمايندگان هم هستند که به هيچ قيمتی و تحت هيچ فشاری رای خود را نمی فروشند. منبع مذکورهمچنين تصريح کرد: مذاکرات آمريکايی ها که بسيار محرمانه است، با سران فراکسيونهای پارلمانی و با شخصيتهای موثر و با نفوذ در پارلمان انجام می شود تا تضمينی برای کسب رای شمار زيادی از نمايندگان شود. وی افزود: پيش ازاين آمريکايی ها کسب رای فهرست نمايندگان کردستان را تضمين کردند، اما درعين حال تلاش می کنند تا به آراء کافی برسند تا قانون نفت و گاز دراسرع وقت ممکن به تصويب برسد. اين درحالی است که همچنان برخی از نمايندگان پارلمان عراق اصرار دارند تا قانون نفت وگاز به تصويب برسد وهمچنين نمايندگان ديگر خواستار برگزاری همه پرسی عمومی درباره اين قانون هستند. در26 فوريه سال گذشته ميلادي، دولت عراق پيش نويس قانون نفت را تصويب کرد. قانون صنعت نفت عراق برای اجرا شدن نهايی علاوه بر تصويب دولت، بايد به تصويب پارلمان اين کشور نيز برسد؛ از اين رو در ماه می2007 به پارلمان عراق فرستاده شده بود. براساس اين قانون، درآمد حاصل از فروش نفت به طور متناسب درميان تمام استانها و بدون درنظرگرفتن محل استخراج و بر اساس جعيت هراستان تقسيم خواهد شد و يک شورای فدرال نفت و گاز برای نظارت برسياستهای انرژی تاسيس می شود و روند مذاکره درباره انعقاد قرارداد با شرکتهای نفتی را معين، همچنين اکتشاف و توليد نفت را کنترل می کند. ازسوی ديگر، شرکت ملی نفت عراق به عنوان مسئول توليد وصادرات، بارديگر فعال خواهد وازهمه مهم تراينکه اين قانون، به دولت عراق اجازه انعقاد انواع قراردادها ازجمله قراردادهای مشارکت درتوليد با شرکتهای خارجی را داده است. مقامهای سياسی عراق انتظارداشتند که اين قانون تا 31 می درپارلمان تصويب شود، اما چالشهای مطرح شده، امکان تصويب آن را دست کم در زمان ازپيش تعيين شده، نا محتمل کرده است. دولت منطقه ای کردستان عراق اگرچه درآغاز موافقت خود را با کليت آن اعلام کرد، اما با ارائه آن به پارلمان با مفادی درپيوست های آن مخالفت کرده است. کردهای عراق براين باورند که قانون جديد صنعت نفت، قدرت اجرايی بيشتری دراختيار دولت مرکزی قرارخواهد داد و اختيارتصميم گيری و اعمال نظر از کردها را سلب خواهد کرد. کردها 58 کرسی از 275 کرسی پارلمان عراق را دراختيار دارند و مخالفت آنان برای رد قانون صنعت نفت کافی نيست، اما می تواند روند تصويب اين قانون را با مشکل روبرو کند. ازسوی ديگر، بسياری از کارشناسان و تحليلگران با سابقه نفتی عراق بسياری از مفاد آن را به چالش کشيده اند، از جمله درپنجم مارس 2007 درنامه سرگشاده ای که حدود 60 کارشناس نفتی عراقی که همگی از مديران ارشد صنعت نفت عراق بودند، خطاب به پارلمان عراق، خواهان اصلاح قانون نفت و تاخير در تصويب آن شدند. ازنظر اين کارشناسان ، قانون جديد، نفت عراق را از حالت ملی خارج خواهد کرد.

۱۳۸۶ بهمن ۷, یکشنبه

غزه: نه حقوقی، نه ترحمی


تا کنون 72 نفر از مردم منطقه بدلیل کمبود دارو و نداشتن مجوز عبور برای رفتن به مراکز پزشگی فوت کرده اند***« میری واین گارتن» سخنگوی گروه اسرائیلی « پزشکان برای حقوق بشر» می گوید:" در موارد متعددی ما متوجه شده ایم که فلسطینیانی که دارای اجازه امنیتی بوده و جواز رفت و آمد دارند ، برای بازجویی به سرویس مخفی اسرائیل (GSS, Shabak) واقع در منطقه بازرسی Erez فراخوانده شده اند و از آنها خواسته شده است که به شرط دادن اطلاعات در مورد مظنونین، به آنها خدمات پزشکی داده می شود. اگر آنها از دادن اطلاعات خودداری کنند، آنها را به غزه باز می گردانند و به آنها گفته می شود که دیگر جواز رفت و آمد آنها را تمدید نخواهند کرد.
"محمد عمرInter Press Service برگردان المیرا مرادی
غزه: نه حقوقی، نه ترحمی!
مصطفی ال جمال، 76 ساله، این روزها برای پیدا کردن داروهای پسرش خانه به خانه در می زند. « یحیی ال جمال» پسر 53 او در خانه در بستر بیماری افتاده است و در کنارش یک دستگاه اکسیژن فعلا او را زنده نگه داشته است.مصطفی می گوید :" وضعیت پسرم هر لحظه بدتر می شود. ما دو ماه است که منتظر دارو هستیم."سال گذشته، دختر 44 ساله مصطفی، که مادر 6 بچه بود در اثر سرطان سینه درگذشت. او در شرف بهبود بود که اسرائیلی ها دسترسی به دارو را مسدود کردند، تا جائیکه دیگر هیچ تنابنده ای قادر نبود او را زنده نگه دارد.مصطفی دوباره می بیند که همان اتفاق این بار برای پسرش در حال وقوع است. سرطان یحیی از کلیه اش شروع شد، و تا ریه راستش گسترش پیدا کرد و حالا به کبدش رسیده است. دو بار، یکبار در 20 جولای و بار دوم در دوم اکتبر سال گذشته، به یحیی اجازه داده شد تا به مرکز پزشکی «سورسکی» در تل آویو برده شود... در بار دوم مراجعه او به آنجا ، بیمارستان موافقت کرد تا در قبال 35500 شکلس ( معادل 9000 دلار) 28 قرص به او داده شود.انتقال او به یک بیمارستان اسرائیلی می تواند به یحیی دارو و امید را برگرداند، اما مقامات اسرائیلی از دادن اجازه عبور برای امور پزشکی نیز ممانعت بعمل می آورند. داروهایی که قبلا به یحیی داده شده بود، اهدایی نبودند، دولت اسرائیل هزینه داروهای بیماران فلسطینی که در بیمارستان های اسرائیل معالجه می شوند را از محل مالیات هایی که به نمایندگی از طرف مقامات فلسطینی ، از مردم فلسطین دریافت می کند، کسر می کند. دولت اسرائیل بخش عمده مالیات هایی که از فلسطینیان می گیرد را به جای اینکه برای آنها خرج کند ، ذخیره می کند. مقامات فلسطینی هم هر وقت برایشان مقدور باشد، هزینه های دارو و درمان را می پردازند. اینک اسرائیل، غزه را بعنوان " یک جنگ واقعی" اعلام کرده است، مرزهای این منطقه را بسته است و مانع از تردد اهالی منطقه به بیمارستان های اسرائیل، اردن ، مصر و کرانه باختری ( کرانه باختری رود اردن ، مناطق فلسطینی که از سال 1967 به اشغال اسرائیل درآمده است) می شود.اسرائیل مرزهای غزه را بسته است، چون اهالی این منطقه برای تشکیل دولت، به حماس رای دادند، حماسی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد.تلاش های جامعه جهانی و هزاران نفر از خود مردم اسرائیل در داخل کشور سبب شد که به اسرائیل فشار آورده شود تا اجازه دهد چند محموله پزشکی وارد شود. اما هرج و مرج ناشی از محاصره، وضعیت بسیار نابسامانی در کمک رسانی پدید آورده است.خالد رعدی، سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد که :" تا کنون 72 نفر از مردم منطقه بدلیل کمبود دارو و نداشتن مجوز عبور برای رفتن به مراکز پزشکی فوت کرده اند." این درگذشتگان عمدتا از میان زنان، افراد مسن و کودکان بوده اند.رعدی از جامعه جهانی خواست تا بر اسرائیل فشار وارد کنند تا این کشور اجازه دهد اقلام پزشکی مورد نیاز در دسترس بیماران غزه قرار بگیرد.دکتر ایمان ابو کعان، یکی از پزشکان معالج « یحیی ابو جمال» می گوید:" اگر داروی مورد نیاز یحیی به او می رسید، مسئله یحیی اینطور که الان وخیم است، وخیم نمی شد." دکتر کعان می گوید که بیمارستان غزه، یعنی جائیکه او یحیی را معالجه می کند، دارای دو اتاق رادیولوژی برای بیش از 5 بیمار سرطانی است که این کافی نیست. و کمبود تخت بیمارستانی، باعث می شود که بیمارانی که در حالت بازیابی و مراقبت های پس از معالجه هستند، با پتوهایی که خودشان باید از خانه بیاورند، روی زمین بخوابند. از بیماران دیگر که احتیاج به خدمات درمانی دارند، خواسته می شود که بیمارستان را ترک کنند. این بدان معناست که مراقبت های ضروری غالبا امکان پذیر نمی باشند.مقامات اسرائیلی اغلب تلاش می کنند تا با گرفتن "اطلاعات امنیتی" از فلسطینی ها، به آنها اجازه دسترسی به خدمات پزشکی را بدهند.« میری واین گارتن» سخنگوی گروه اسرائیلی « پزشکان برای حقوق بشر» (IPS) می گوید:" در موارد متعددی ما متوجه شده ایم که فلسطینیانی که دارای اجازه امنیتی بوده و جواز رفت و آمد دارند ، برای بازجویی به سرویس مخفی اسرائیل (GSS, Shabak) واقع در منطقه بازرسی Erez فراخوانده شده اند و از آنها خواسته شده است که به شرط دادن اطلاعات در مورد مظنونین، به آنها خدمات پزشکی داده می شود. اگر آنها از دادن اطلاعات خودداری کنند، آنها را به غزه باز می گردانند و به آنها گفته می شود که دیگر جواز رفت و آمد آنها را تمدید نخواهند کرد."« واین گارتن» موارد متعددی از این نمونه ها را ثبت کرده است. او می گوید:" این حرکت تعمدی : " امتناع از دادن خدمات درمانی" و یا نحوه ارائه خفت بار درمان، کاملا غیرعادلانه ، بی رحمانه، غیر انسانی و نقض آشکار « کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه» است.با این اوصاف ، «مصطفی» همچنان در انتظار کمک است. این پدر مصیبت زده می گوید:" ما در طلب چیزی بیشتر از حقمان نیستیم. برای رضای خدا، به ما کمک کنید که بتوانیم به بیمارستان تل آویو برویم. این حق پسرم است که زنده بماند. تمام چیزی که من درخواست دارم، تنها کمی ترحم و شفقت است."

۱۳۸۶ بهمن ۶, شنبه

فدراسیون جهانی کارگری بربریت اسرائیل را در فلسطین محکوم می کند


فدراسيون جهانی اتحاديه های کارگری24 ژانويه 2008

بربريت در فلسطين
محاصره نوا غزه از طرف ارتش اسرائيل عليه مردم فلسطين برای سومين روز ادامه دارد. هفتاد و نه درصد خانواده های غزه در شرايط فقر مطلق بسر می برند.
سه روز پيش، دولت اسرائيل محاصره را کامل کرد، و از آن زمان، تمام اهالی غزه بدون آب، غذا، وسائل درمانی، سوخت و برق مانده اند. اين محاصره بربريت را نشان می دهد. عليه اين محاصره در بسياری از کشورها تظاهرات برگزار می شود.
فدراسيون جهانی اتحاديه های کارگری با همه فلسطينی ها همصدا شده و خواستار پايان دادن فوری به محاصره است. کودکان خردسال، سالمندان، مردم از بيماری ها رنج می برند و زنان در خطرند.
سازمان ملل نمی تواند بيطرف باشد!!
هيأت بزرگی از مقامات مرکزی فدراسيون جهانی اتحاديه های کارگری در تظاهراتی که ديروز در مقابل سفارتخانه اسرائيل در آتن بر پا شد، شرکت کرد. جورج ماوريکوس، دبيرکل فدراسيون جهانی اتحاديه های کارگری خطاب به رسانه ها اعلام کرد: «ما استوار در کنار مردم فلسطين ايستاده ايم. ما از مبارزه عادلانه آنها برای تشکيل دولت خودشان، با بيت المقدس شرقی بعنوان پايتخت آن، حمايت می کنيم. ما خواستار متوقف شدن فوری اين محاصره هستيم.»
دبيرخانه

وزارت خارجه کوبا محاصره غزه را به شدت محکوم کرد


بیانیه وزارت خارجه کوبا در رابطه با محاصره غزه

کوبا 24ژانویه 2008،وزارت خارجه کوبا با نگرانی شدید عملیات فزاینده تجاوزکارا نه اخیر دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین را که ده ها کشته و مجروح بر جای گذاشت تعقیب کرده است .
وزارت خارجه محاصره غزه از سوی تل آویو از جمله قطع برق و قطع ارسال مواد غذایی به روی یک و نیم میلیون شهروند ان غزه را رفتاری غیر قابل قبول ، جنایتکارانه و ناقض حقوق بین المللی و کنوانسیون 1949 ژنو ارزیابی می کند.
وزارت خارجه کوبا اعمال دولت اسرائیل را که نابودی ملت فلسطین ،ا ز جمله کودکان ، زنان و سالخوردگانی را که از اشغال غیر قانونی سرزمینشان رنج می برند هدف قرارداده است و آنها بار دیگر آماج تحمیل تنبیه جمعی غیر انسانی از سوی نیروهای اشغالگر قرار گرفته اند به شدت محکوم می نماید .
وزارت خارجه کوبا خواستار آن است که دولت اسرائیل بلا درنگ به محاصره غیر انسانی غزه پایان دهد و جوامع بین المللی را به بسیج و درخواست حق جدایی ناپذیر مردم فلسطین ، از جمله استقرار دولتی مستقل و دارای حق حاکمیت ملی ، به پایتختی اورشلیم شرقی و خروج بی قید و شرط اسرائیل از تمام سرزمین های عربی اشغال شده از سال 1967، بعنوان یگانه راه دست یابی به عدالت و صلح پایدار برای تمام مردم منطقه فرا می خواند.
منبع: سولیدنت

فرو ریختن " دیوار صهیونیستی " غزه






















ساکنان نوار غزه پس از گذشت 3 روز از انهدام دیوارهای مرزی با مصر، همچنان به داخل خاک کشور همسایه وارد شده و مایحتاج روزانه خود را تهیه می‌کنند. مقام‌های امنیتی مصر که از ابتدای شکسته شدن دیوارهای مرزی به دستور حسنی مبارک رئیس‌جمهوری این کشور از مقاومت در برابر فلسطینیان خودداری کرده بودند، اندک‌اندک روند خارج کردن ساکنان غزه از مصر را آغاز می‌کنند.پلیس و نیروهای امنیتی مرزی با استفاده از آبپاش مانع از ورود بیشتر ساکنان غزه به داخل خاک مصر می‌شوند. پس از انهدام دیوارهای مرزی توسط افراد مسلح ناشناس، ساکنان غزه که چند ماه زندگی در تحریم و حصار را تحمل کرده بودند به منظور خرید مایحتاج خود به داخل خاک مصر هجوم بردند. حسنی مبارک در مصاحبه با رسانه‌های بین‌المللی علت سکوت دولت در برابر این اقدام را گرسنگی فلسطینیان اعلا‌م کرد. در این میان سران رژیم صهیونیستی که به‌شدت نگران قاچاق تسلیحات به داخل نوار غزه هستند از دولت مصر خواستند که هرچه سریع‌تر تدابیر امنیتی شدید را در قبال فلسطینیان اتخاذ کند.نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در حمله گسترده هوایی به مناطق نزدیک مرز غزه با مصر دو ماشین حامل مبارزان حماس را بمباران کردند. در این حادثه 4 عضو حماس جان خود را از دست دادند.بر اساس گزارش سازمان ملل، از روز چهارشنبه تاکنون نیمی از جمعیت یک و نیم میلیون نفری غزه از مرز مشترک مصر با این منطقه عبور کرده‌اند. به گزارش خبرنگار بی‌بی‌سی، جمعیت فلسطینیان حاضر در شهر مرزی رفح در مصر به اندازه‌ای است که این شهر بخشی از نوار غزه محسوب می‌شود. خیابان‌های اصلی این شهر ملمو از دوره‌گردهایی است که همه نوع وسایل مورد نیاز ساکنان تحریمی غزه را به فروش می‌رسانند.موضع نرم دولت مصر در برابر این هجوم بی‌سابقه ساکنان نوار غزه، واکنش سریع وزیر امور خارجه ایالا‌ت متحده کاندولیزا رایس را به دنبال داشت. رایس از مقام‌های امنیتی مصر خواست که هرچه سریع‌تر امنیت را به مناطق مرزی بازگردانند.رایس در مصاحبه‌ای مطبوعاتی در این خصوص گفت: مصر در شرایط سختی گرفتار شده است. مرز مصر با نوار غزه مرزی بین‌المللی محسوب شده و دولت مصر وظیفه برقراری امنیت در این منطقه را بر عهده دارد.سخنگوی وزارت امور خارجه مصر نیز اعلا‌م کرد که شرایط در نقاط مرزی به سرعت به حالت عادی بازخواهد گشت.از صبح روز جمعه، نیروهای امنیتی مصر ممانعت از ورود ساکنان غزه به داخل خاک این کشور را آغاز کردند. بدین ترتیب مسیر حرکت در مرز میان مصر و غزه یکطرفه شده و فلسطینیان تنها می‌توانند به داخل خاک غزه وارد شوند.شکسته شدن مرز میان غزه و مصر و شکیبایی دولت مصر در برابر این حادثه در نهایت بر محبوبیت حماس در غزه افزود. در شرایطی که فشارهای اقتصادی اندک‌اندک کاسه صبر ساکنان غزه را لبریز کرده بود، انهدام دیوارهای مرزی وجهه حماس در نوار غزه را تلطیف کرد.مصر نیز هم‌راستا با رژیم صهیونیستی از زمان پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 میلا‌دی محدودیت‌هایی در حمل و نقل و تجارت در غزه اعمال کرد.رژیم صهیونیستی از بیم ورود مبارزان بیشتر به داخل خاک غزه، وضعیت امنیتی فوق‌العاده اعلا‌م کرده است.
تاريخ ارسال:شنبه 6 بهمن 1386 - 13:33
کد:29363-1386

مرگ آدمیت







مرگ آدمیت
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی، پاکی ، مروت ، ابلهی است!
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
روزگار مرگ انسانیت است:
من ، که از پژمردن یک شاخه گل،
از نگاه ساکت یک کودک بیمار،
از فغان یک قناری در قفس،
از غم یک مرد در زنجیر ، حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام،
زهرم در پیاله، زهر مارم در سبوسبت.
مرگ او را از کجا باور کنم؟
صحبت از پژمردن یک برگ نیست،
وای! جنگل را بیابان می کنند.
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند!
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان می کنند!
صحبت از پژمردن یک برگ نیست.
فرض کن:
مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست.
فرض کن:
یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست.
فرض کن:
جنگل بیابان بود از روز نخست.
در کویر سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور،
صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق،
گفتگوازمرگ انسانیت است
" فریدون مشیری"

۱۳۸۶ بهمن ۵, جمعه

مخالفت آمريكا با تصويب بيانيه عليه اسراييل در شوراى امنيت


ايرنا: ۱۴‬عضو شوراى امنيت، پنجشنبه شب به وقت نيويورك (صبح جمعه به وقت تهران) با يك بيانيه كه جنايات اسراييل در غزه را محكوم مي‌كرد، موافقت كردند اما مخالفت آمريكا با آن باعث شد تا اين بيانيه تصويب نشود. ناظران سياسى در سازمان ملل مي‌گويند كه آمريكا با اين مخالفت خود، در حقيقت نشان داد كه خواهان تداوم جنايات اسراييل در غزه است. تصويب يك بيانيه در شوراى امنيت، به راى مثبت همه ‪ ۱۵‬عضو نيازمند است. "رياض منصور" سفير و نماينده دائم فلسطين در سازمان ملل با حضور در جمع خبرنگاران گفت كه براى راضى كردن آمريكا، اين بيانيه چندين بار دستخوش تغييرات شد اما نماينده واشنگتن همچنان با آن مخالفت كرد. اعضاى شوراى امنيت از روز سه‌شنبه مذاكره براى تاييد اين بيانيه را آغاز كردند اما با وجود حذف بخشهاى عمده و تبديل آن به يك بيانيه خنثي، آمريكا با آن موافقت نكرد. همزمان "نيكلاس برنز" معاون سياسى وزير خارجه آمريكا نيز روز پنجشنبه در اسراييل اعلام كرد كه پيش‌نويس يك قطعنامه ضد ايرانى در ساعات آتى به اعضاى شوراى امنيت ارائه مي‌شود. سفير انگليس در سازمان ملل نيز شامگاه پنجشنبه به وقت محلى تاييد كرد كه متن قطعنامه پيشنهادى عليه ايران روز جمعه در اختيار همه اعضاى شوراى امنيت قرار مي‌گيرد. آمريكا، اسراييل را متحد استراتژيك خود مي‌داند و در سالهاى اخير صدور هر گونه بيانيه و يا قطعنامه عليه اسراييل در مجامع بين‌المللى و از جمله شوراى امنيت را به رغم جنايات وحشتناك آن رژيم، وتو كرده است. موج جديد حملات اسراييل به غزه و كشتار فلسطيني‌ها نيز پس از آن آغاز شد كه "جرج بوش" با سفر به تل آويو، بطور رسمى به مقامهاى اسراييلى براى دست زدن به چنين كشتاري، چراغ سبز نشان داد.

۱۳۸۶ بهمن ۴, پنجشنبه

برای یک خاورمیانهٔ عاری از سلاح‌های هسته‌ای


کنفرانس سراسری آژانس بین المللی انرژی اتمی در ماه سپتامبر ۲۰۰۷ قطعنامه‏ای را دربارهٔ لزوم ایجاد منطقه‏ای عاری از سلاح‏های هسته‏ای در خاورمیانه تصویب کرد. در این قطعنامه، از کشورهائی که هنوز به قرارداد منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای نپیوسته‏اند دعوت شده است که چنین کنند. ایالات متحده آمریکا و اسرائیل برضد این قطعنامه رأی دادند. به‌جز کشور ایرلند که به این قطعنامه رای مثبت داد، تمام کشورهای دیگر عضو اتحادیهٔ اروپا به آن رای ممتنع دادند. بر اساس گفته‌های وزیر امور خارجهٔ بلژیک، رأی ممتنع آن‏ها به این دلیل بوده است که احساس می‏کردند قطعنامهٔ نام‏برده از لحاظ سیاسی به‌نوعی سوء استفاده از سوی برخی از کشورهای عربی است. ظاهراً برای این کشورهای اروپائی، دعوت از اسرائیل برای پیوستن به قرارداد منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای سوء‌استفاده از موقعیت سیاسی است.
نوشته: جرج اسپریت دبیرکل جنبش صلح در بلژیک (ورده)
«پیس مِسِنجِر» (پیام آور صلح)نشریهٔ شورای جهانی صلح
ژانویه ۲۰۰۸تارنگاشت 10 مهرhttp://10mehr.org/
برای یک خاورمیانهء عاری از سلاح‌های هسته‌ای
بنا برتعریف، منطقه‏ای عاری از سلاح‏های هسته‏ای به‏شمار می‏رود که کشورهای آن منطقه خودرا مجبور کنند سلاح‏های هسته‏ای نداشته باشند و آن‏ها را تولید، خریداری یا آزمایش نکنند. قرارداد دربرگیرندهٔ چنین منطقه‏ای شامل پروتکل ویژه‏ای می‏شود که باید از سوی پنج کشور دارای سلاح‏های هسته‏ای عضو قرارداد منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای(ان. پی. تی.)، یعنی چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا امضا شود. در این پروتکل که دارای قدرت اجرایی است، پنج کشور بزرگ هسته‏ای متعهد می‏شوند که ماهیت آن منطقه را محترم شمارند و درصورت درگیری نظامی با کشورهای عضو قرارداد نام‏برده، نه سلاح‏های هسته‏ای به‌کار برند و نه تهدید به استفاده از آن‏ها بکنند.تا این لحظه، مناطق مختلفی در جهان ــــ منطقهٔ آمریکای لاتین، منطقهٔ کارائیب (قرارداد تلاته لوکو) و جنوب اقیانوس آرام (قرارداد راراتونگا) ــــ به عنوان مناطق عاری از سلاح‏های هسته‏ای اعلام شده‌اند. قرارداد پلیندابا برای آفریقا نیز از سوی ایالات متحده آمریکا تحت شرایطی پذیرفته شده است. بریتانیا نمی‌خواهد جزیرهٔ دیگوگارسیا واقع دراقیانوس هند را که به آمریکا ــــ یا بهتر بگوییم به پنتاگون ــــ اجازه داده است، جزو قرارداد اخیر به‌حساب آورد. قرارداد بانکوک، که براساس آن جنوب شرقی آسیا به عنوان منطقهٔ عاری از سلاح‏های هسته‏ای اعلام شده بود، توسط پنج کشور بزرگ هسته‏ای امضا نشده است.قصد از این مقدمهٔ طولانی این بود که مفهوم منطقهٔ عاری از سلاح‏های هسته‏ای، که در محافل دیپلماتیک و سیاسی به‏خوبی شناخته شده است، توضیح داده شود. این مفهوم، به‌عنوان ابزار منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای، درکنار قراردادهای عمومی منع گسترش یا مثلاً قرارداد منع آزمایش هسته‌ای، خود دارای تاریخچه‌ای است.ناظران این مطلب را که قراردادهای نام‏برده اکنون فقط مناطق بی‌دردسر و آرام را در بر می‏گیرد مورد اعتراض قرار می‌دهند، زیرا دیگر مناطق دنیا که از نقاط داغی تشکیل شده است، یا کشورهای دارای سلاح‏های هسته‌ای را در بر می‌گیرد، یا شامل مناطقی با تنش زیاد می‏شود که در آن‏ها کشورهای قدرتمند دنیا از منافع ژئوپولیتیک و اقتصادی مهمی دفاع می‏کنند. به‌راستی، برای خاورمیانه، این قرارداد فقط یک پیمان منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای نخواهد بود، بلکه در درجهٔ نخست، به این علت ‏که اسرائیل سلاح‏های هسته‏ای دراختیار دارد، توافقی دربارهٔ خلع سلاح خواهد بود. به‌عبارت دیگر، یک شیوهٔ کنترل دقیق و کارآ باید به کارگرفته شود تا اعتماد سیاسی ایجاد گردد. عناصر سیاسی و نظامی دیگر مانند وجود همسایه‏هایی چون پاکستان که دارای سلاح‏های هسته‏ای است، یا نبود اعتماد در مورد ایران، پیچیدگی این مساله را افزایش خواهد داد.قرارداد یک منطقهٔ عاری از سلاح‏های هسته‏ای در واقع پیمانی برای امنیت آن منطقه است. این قرارداد را نمی‌توان بدون اطلاع قبلی به‌مرحلهٔ اجرا درآورد. طی فرایند مذاکرات، باید ضمانت‏های لازم ارائه گردد تا به کلیهٔ خواست‏های امنیتی در مورد هریک از کشورهای مربوط پاسخ داده شود. در مورد مسایل امنیتی خاورمیانه، از آن‏جائی که این شیوهٔ عمل چشم‌اندازهای سیاسی را برای خلع سلاح می‌گشاید و مارپیچ منفی جنگ‏های اعلام شده را متوقف می‏سازد، روش بهتری برای جلوگیری از جنگ است.کنفرانس سراسری آژانس بین المللی انرژی اتمی در ماه سپتامبر ۲۰۰۷ قطعنامه‏ای را دربارهٔ لزوم ایجاد منطقه‏ای عاری از سلاح‏های هسته‏ای در خاورمیانه تصویب کرد. در این قطعنامه، از کشورهائی که هنوز به قرارداد منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای نپیوسته‏اند دعوت شده است که چنین کنند. ایالات متحده آمریکا و اسرائیل برضد این قطعنامه رأی دادند. به‌جز کشور ایرلند که به این قطعنامه رای مثبت داد، تمام کشورهای دیگر عضو اتحادیهٔ اروپا به آن رای ممتنع دادند. بر اساس گفته‌های وزیر امور خارجهٔ بلژیک، رأی ممتنع آن‏ها به این دلیل بوده است که احساس می‏کردند قطعنامهٔ نام‏برده از لحاظ سیاسی به‌نوعی سوء استفاده از سوی برخی از کشورهای عربی است. ظاهراً برای این کشورهای اروپائی، دعوت از اسرائیل برای پیوستن به قرارداد منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای سوء‌استفاده از موقعیت سیاسی است. در واقع، بر اساس این توافق نوشته نشده در برخورد دوگانهٔ غرب به معیارهای بین‌المللی، اگر یک کشور دوست تمام قوانین را زیر پا بگذارد مانعی وجود ندارد، ولی یک دشمن اقتصادی یا ایدئولوژیکی، تنها بر اساس اندکی شک و تردید در مورد در اختیار داشتن سلاح هسته‏ای، باید منفرد شود و با آن به‌عنوان یک دولت شرور رفتار گردد.جنبش‏های صلح باید بکوشند به فرصتی که قطعنامهٔ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در اختیار آن‏ها قرار داده است بیاویزند و دولت‏هایشان را به‌صورت علنی مجبور نمایند که بر اساس قطعنامه عمل کنند. یک لحظه تصور کنیم که بروکسل (اتحادیهٔ اروپا) به‌گونه‏ای رسمی بپذیرد که اسرائیل دارای سلاح‏های هسته‏ای است و این امر می‏تواند طی مذاکرات برای صدور قطعنامه در نظر گرفته شود. این فاکت جدید می‏تواند امکانات نوینی را در اختیار تهران قرار دهد که براساس آن‏ها ضمانت‏های واقعی را که تلاش‏های هسته‌ای‏اش فقط غیرنظامی هستند، ارائه دهد. امتیاز اساسی برای اسرائیل، دستیابی به یک قرارداد امنیتی منطقه‌ای است که در آن کشورهای امضاکننده برای حفظ روابط صلح‌آمیز با یک‏دیگر متعهد می‌شوند. آیا اسرائیل برای رفع نگرانی‏های ذهنی‏اش درمورد امنیت کشور، می‌تواند ضمانت بهتری را در خواب ببیند؟ البته چنین سناریویی بدون یافتن یک راه حل اساسی برای فلسطین به‌عنوان کشوری مستقل غیرممکن است.جنبش‏های صلح در سراسر دنیا باید موضع دفاعی خود را در مورد «نه به جنگ با ایران» به یک موضع تهاجمی و یک کارزار مثبت برای رسیدن به توافق سیاسی در خاورمیانه تغییر دهند. افکار عمومی جهان می‌تواند رهبران سیاسی را برای عمل در این راستا زیر فشار قرار دهد. به هرحال، این‏که آیا رهبران سیاسی غرب جرات می‏کنند یا نه، می‏توانند یا اجازه دارند در راستایی عمل کنند که برخلاف سیاست روزانهٔ واقعی آن‌ها است، به‌عنوان پرسش مرکزی باقی می‏ماند. ادامهٔ سیاست منفرد کردن مخالفان، همواره چراغ سبز را به دوستان نشان می‌دهد و امکانات زدن ضربه‏های هسته‏ای را برایشان محفوظ نگه می‌دارد.کسانی که برای یک صلح پایدار در جهان تلاش می‌کنند باید به‌هر صورت که شده این سیاست را تغییر دهند.

۱۳۸۶ بهمن ۳, چهارشنبه

پرزیدنت بوش و ایران از ابوظبی

برداشته شده از سایت دنیای ما
ترجمه : دکتر احمد سیف

حالا که دارم از اسرائیل حرف می زنم. راستی در باره برنامه اتمی اسرائیل چی؟آیا اجازه داریم دراین باره حرف بزنیم یا باید بزور به اعراب و مسلمانها حقنه کنیم که یک اسرائیل با بمب اتمی مسلح شده را بپذیرند ولی درباره ایران، همین وضعیت را رد نمایند. احتمالا آقای بوش، آدم ممکن بود بتواند حرفهایت را اندکی جدی بگیرد اگر درباره خاورمیانه ای که از بمب های اتمی باید آزاد باشد سخن می گفتی. درباره « شعارهای وحشتناک»، این دقیقا کاری است که آقای بوش با این سخن رانی و با سفرش به خاورمیانه کرده است. کوشش برای ترغیب همه منطقه بر علیه یک کشور که به هیچ کشوری حمله نکرده است و کوشش برای آغاز یک جنگ تازه بر علیه ایران برای دزدیدن نفت اش و بعد فروش میلیاردها دلار اسلحه امریکائی به همه کشورهای نفتی منطقه. منبع: وبلاگ یک مالیات دهنده کانادائی و مسایل خاورمیانه (1)برگردان دکتر احمد سیف دنیای ماپرزیدنت بوش و ایران از ابوظبی امروز در مقاله « گلوبال و میل» خواندم که پرزیدنت بوش درسخن رانی اش در ابوظبی گفت: « ایران تروریست های افراطی را تامین مالی کرده و فرایند صلح طلبی درلبنان را نادیده می گیرد و برای طالبان اسلحه می فرستد. با شعارهای وحشتناک می کوشد همسایگانش را تهدید کند، تصمیمات سازمان ملل را زیرپا می گذارد و همه منطقه را با باز نبودن درباره برنامه اتمی اش بی ثبات کرده است». شاید بهتر است که امریکا، نمونه های بد به دست ندهد و قبل از این که به دیگران درس اخلاقی بدهد، بهتر است دست از استاندارد دو گانه خویش بر دارد. بگذارید از زیر پاگذاشتن تصمیمات سازمان ملل شروع کنیم. در وب سایت سازمان ملل می خوانیم: تاریخ 30 اکتبر 2007، جلسه عمومی شورای امنیت، امروز با اکثریت قاطع رای داد که بایکوت تجارتی 45 ساله امریکا بر علیه کوبا باید خاتمه یابد. این شانزدهمین سال است که 192 عضو سازمان ملل خواستار قطع این بایکوت تجارتی بر علیه این جزیره دریای کارائیب شده اند که در سال 1962 بر قرارشد. با یک رکورد تازه، یعنی 184 عضو به نفع حذف بایکوت و تنها 4 کشور برای ادامه آن( اسرائیل، جزایر مارشال، پالائو، و امریکا) و یک عضو هم ( ایالات فدرال میکرونیزیا) که رای نداد، شواری امنیت، قطع نامه ای را تصویب کرد که در آن از تاثیرات مخربی که کوشش برای تداوم و گسترش بایکوت برمردم کوبا و شهروندان کوبائی در دیگر مناطق جهان خواهد داشت ابراز نگرانی شده است. حتی کانادای هارپر هم در این مورد بر علیه امریکا رای داده است. دقیقا کی دارد تصمیمات سازمان ملل را زیر پا می گذارد؟ایالات متحده امریکا.درباره تامین مالی تروریست ها از سوی ایران؟کی کنتراها را در نیکاراگوئه تامین مالی و مسلح کرد؟ شاید آنها تروریست نبودند! کی مجاهدین را تامین مالی کرد؟ مجاهدین البته نام قبلی طالبان است وقتی که با اشغالگران روسی مبارزه می کردند! آیا آنها تروریست نبودند؟حقیقت این است که تروریست هائی که از سوی امریکا تامین مالی می شوند عنوان های زیبائی دارند: « جنگندگان برای آزادی» کنترا ها و مجاهدین، که به این نام خوانده می شوند ولی تروریست هائی که از سوی دیگران به غیر از امریکا تامین مالی می شوند، فقط « تروریست» ، یا « جنایت کارند».کی « لوئی پوسادا کاریلس» را تامین مالی کرده و اکنون از اوحمایت می کند وقتی که او در داخل کوبا و درداخل یک هواپیمای کوبائی بمب گذاشته بود که تعداد زیادی کشته شدند. آقای کاریلس اکنون به آسودگی د رامریکا زندگی می کند.کی اسرائیل را تامین مالی کرده و مسلح می کند وقتی که دریک « عکس العمل اندازه گیری شده» به گروگان گیری دو سرباز اسرائیلی، لبنان را نابود کرد که در نتیجه آن هزارها تن انسان بی گناه کشته شدند؟حالا که دارم از اسرائیل حرف می زنم. راستی در باره برنامه اتمی اسرائیل چی؟آیا اجازه داریم دراین باره حرف بزنیم یا باید بزور به اعراب و مسلمانها حقنه کنیم که یک اسرائیل با بمب اتمی مسلح شده را بپذیرند ولی درباره ایران، همین وضعیت را رد نمایند. احتمالا آقای بوش، آدم ممکن بود بتواند حرفهایت را اندکی جدی بگیرد اگر درباره خاورمیانه ای که از بمب های اتمی باید آزاد باشد سخن می گفتی.درباره « شعارهای وحشتناک»، این دقیقا کاری است که آقای بوش با این سخن رانی و با سفرش به خاورمیانه کرده است. کوشش برای ترغیب همه منطقه بر علیه یک کشور که به هیچ کشوری حمله نکرده است و کوشش برای آغاز یک جنگ تازه بر علیه ایران برای دزدیدن نفت اش و بعد فروش میلیاردها دلار اسلحه امریکائی به همه کشورهای نفتی منطقه. (1) این وبلاگ، فقط به عنوان یک مالیات دهنده امضا می کند:1- http://badforeignpolicy.blogspot.com/2008/01/president-bush-and-iran-from-abu-dhabi.html#links

وزير ترابری اسراييل ايران را تهديد کرد : احتمال حمله به ایران افزایش یافته است



وزير ترابری اسراييل ايران را تهديد کرد : احتمال حمله به ایران افزایش یافته است
شاول موفاز، وزير ترابری اسراييل، روز سه شنبه، ۲۳ ژانويه، گفت:«با کاهش یافتن تلاش های دیپلماتیک، امکان حمله نظامی به ايران افزايش يافته است.»آقای موفاز در کنفرانس «هرزليا» در «موسسه مطالعات سياسی و استراتژی» در اسراييل، اعلام کرد: «قطار هسته ای ايران به سرعت به جلو پيش می رود و دو ساال بيشتر فرصت باقی نمانده تا ايران را متوقف کرد.»به گزارش روزنامه هاراتص، چاپ اسراييل، وزير ترابری این کشور افزود: «بمب اتمی برای ايران هدف نيست، بلکه يک وسيله است. ايران اميدوار است با به دست آوردن بمب اتمی مبدل به ابر قدرت اسلامی شود و منطقه خاورميانه را تحت تسلط خود در آورد.»جمهوری اسلامی ايران، همواره تلاش برای دستيابی به بمب اتمی را رد کرده و گفته است برنامه های هسته ای اين کشور، اهدافی صلح آميز دارد، با اين حال، شورای امنيت سازمان ملل متحد با صدور دو قطعنامه خواستار توقف غنی سازی اورانيوم از سوی ايران شده اند.بريتانيا، فرانسه و آلمان روز سه شنبه اعلام کردند که در صدد هستند پيش نويس قطعنامه جديدی عليه ايران را به شورای امنيت ارايه دهند.در همين حال، جان بولتون، سفير سابق آمريکا در سازمان ملل نيز که در کنفرانس هرزليا در اسراييل شرکت کرده است، در يک سخنرانی در «موسسه مطالعات سياسی و استراتژی» در اسراييل گفت که تقريبا احتمال آنکه جرج بوش، ریيس جمهوری آمريکا، پيش از پايان دوره رياست جمهوری خود در ژانويه ۲۰۰۹، دستور حمله به ايران را صادر کند، وجود ندارد.جان بولتون از هواداران حمله به عراق بوده و گفته می شود که اغلب مواضعی سرسختانه نسبت به جمهوری اسلامی ايران اتخاذ کرده است.به نوشته روزنامه هاراتص، آقای بولتون افزود که تقريبا شانس آنکه دولت بوش دستور حمله به ايران را صادر کند، صفر است.جان بولتون گفت:« گزارش «برآورد اطلاعات ملی» (NIE) درباره برنامه هسته ای ايران هدفی سياسی داشته و به منظور محدود کردن مانور دولت آمريکا در مورد ايران منتشر شده است.»در اوايل دسامبر سال گذشته، اين گزارش اعلام کرد که ايران برنامه توسعه سلاح هسته ای خود را در پاييز سال ۲۰۰۳ متوقف کرده، ولی به غنی سازی ادامه داده است.آقای بولتون گفت که موفقيت شگفت آور حمله اسراييل در سپتامبر گذشته به سوريه می تواند در مورد ايران نيز در آينده تکرار شود.نيروی هوايی اسراييل در ماه سپتامبر به ساختمانی در بخش شمالی سوريه حمله کرد.برخی از رسانه ها اعلام کردند که اين ساختمان در واقع تاسيسات هسته ای بوده که سوری ها با کمک کره شمالی ساخته بودند.دو کشور سوريه و کره شمالی چنين امری را به شدت رد کردند و اسراييل در اين مورد سکوت کرده است.آقای بولتون پيش از حمله اسرائيل در مورد همکاری هسته ای کره شمالی و سوريه هشدار داده بود.جان بولتون گفت: «دولت های آمريکا و اسراييل از اين همکاری اطلاع دارند.» سفير سابق آمريکا در سازمان ملل افزود:« گسترش سلاح های هسته ای در خاورميانه از طريق کره شمالی آغاز خواهد شد. اين کشور پول تقلبی چاپ می کند، مواد مخدر می فروشد و به هر کاری برای به دست آوردن پول دست می زند.»کنفرانس «هرزليا» هر سال در اسراييل با شرکت شخصيت های سياسی اسراييلی و بين المللی برگزار می شود. موضوع اصلی کنفرانس امسال برنامه هسته ای ايران است. اين کنفرانس بين روزهای ۲۰ و ۲۳ ژانويه برگزار شد.

لاوروف: هدف از قطعنامه تازه تحریم بیشتر ایران نیست



خبرنگاران از لاوروف پرسیدند که آیا توافق بر سر قطعنامه ای که بیشتر منظور روسیه را برآورده کرده تا آمریکا، پیروزی به نفع روسیه نیست؟
به گفته وزیرخارجه روسیه، قطعنامه ای که اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان دیروز بر سر تصویب آن علیه ایران به توافق رسیدند، تحریمهای تازه و سختی بر این کشور اعمال نخواهد کرد.
توافق بر سر کلیات اين قطعنامه طی نشست وزیران خارجه آمریکا، روسیه، بریتانیا، فرانسه، چین و آلمان حاصل شد که به کشورهای گروه 1 + 5 معروفند.
سرگئی لاوروف در این نشست که در برلین، پایتخت آلمان برگزار شد شرکت داشت و یک روز پس از پایان نشست، در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت که هدف از قطعنامه ای که مورد توافق قرار گرفته، افزودن بر بار تحریمهای ایران نیست بلکه محتوای این قطعنامه به گونه ای تنظیم خواهد شد که موقعیت آژانس بین المللی انرژی اتمی را در مذاکرات هسته ای با ایران تقویت کند.
به گفته آقای لاوروف، برای آژانس هفت سؤال در ارتباط با فعالیت اتمی ایران مطرح بوده که سه مورد از این سؤالات حل و فصل شده و مذاکرات ایران و آژانس برای پاسخ گفتن به چهار سؤال باقیمانده ادامه دارد که ظرف سه تا چهار هفته آینده این روند پایان خواهد یافت.
وزیرخارجه روسیه به خبرنگاران گفت که در پیش نویس قطعنامه ای که طی نشست برلین مورد توافق قرار گرفت، روند مذاکرات ایران و آژانس در نظر گرفته شده و این پیش نویس به گونه ای تنظیم شده که اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب گروه 1 + 5 برسد، اعضای این گروه تمایل خود را برای مذاکره با ایران به منظور حل کلیه مسائلی که با این کشور دارند، از جمله مسائل تجاری و اقتصادی، ابراز خواهند کرد.
آن گونه که آقای لاوروف گفته، در پیش نویس قطعنامه مورد توافق، تدابیر سختی که ماهیت تحریم گونه علیه ایران داشته باشند در نظر گرفته نشده بلکه صرفاً در آن از کشورها خواسته شده است هشیار باشند که از روابط و دادوستدهایشان با ایران برای انتقال مواد و تجهیزاتی به این کشور که در قطعنامه های پیشین شورای امنیت منع شده و می تواند در فعالیت اتمی کاربرد داشته باشد استفاده نشود.
به گفته آقای لاوروف، در صورت تصویب این قطعنامه در شورای امنیت، تدابیری که در آن اتخاذ شده تا زمانی که آژانس بین المللی انرژی اتمی پاسخ پرسشهای خود را در مورد فعالیت اتمی ایران نیابد، به اجرا گذاشته خواهد شد.
از اظهارات وزیرخارجه روسیه بر می آید که پیش نویس قطعنامه ای که در نشست برلین مورد توافق قرار گرفته هنوز نهائی نشده است، چراکه به گفته وی، متن این پیش نویس مشکلات جدی دارد که باید متخصصان برای رفع آن کار کنند و به همه اعضای شورای امنیت وقت کافی داده شود تا متن را مطالعه کرده، نظر خود را درباره آن ابراز کنند.
در نشست برلین، محتوای کلی پیش نویس قطعنامه مورد توافق قرار گرفت و تدوین پیش نویس نهائی آن به بریتانیا، فرانسه و آلمان سپرده شد که از آغاز شکلگیری مناقشه اتمی ایران، مذاکره مستقیم با این کشور را برای حل این مناقشه آغاز کردند.
آقای لاوروف گفته که روسیه منتظر اظهار نظر دیگر اعضای شورای امنیت (دائم و غیردائم) خواهد ماند و سپس موضع خود را در مورد متن نهائی پیش نویس قطعنامه اعلام خواهد کرد.
توافق گروه 1 + 5 بر سر قطعنامه تازه ای علیه ایران پس از چندین نشست در سطوح مختلف و در حالی صورت می گیرد که ماهها از پایان مهلتی که برای ایران در نظرگرفته شده بود تا به قطعنامه های پیشین شورای امنیت عمل کند می گذرد.

ما مردم فرانسه را به مقابله با خفه کردن مردم غزه فرا می خوانيم!


ما مردم فرانسه را به مقابله با خفه کردن مردم غزه فرا می خوانيم!اطلاعيه ی سازمان «وحدت يهودی فرانسه برای صلح»

برگردان: محمد علی اصفهانی
٭ سرنوشتی جبری که بايد تسليم آن شد وجود ندارد. «اردوی شر» ی در برابر «اردوی خير» ی که يهوديان و اعراب را از هم متمايز کند در کار نيست. خط گسيختگی و شکاف و تمايز، آن خطی نيست که بوش می خواهد بر جهان تحميل کند. بلکه آن خطی است که ميان رعايت حقوق انسان، و نفی حقوق انسان کشيده شده است. آن خطی است که قربانی را از شکنجه گر باز می شناساند. آن خطی است که می گويد که اين کشاکش و دعوا، نه مذهبی است و نه نژادی.

«سازمان وحدت يهودی فرانسه برای صلح»، همچون سازمان «يهوديان اروپايی برای يک صلح عادلانه»، و همچون بسياری از ياران و همفکران و همراهان خود در اسراييل و سراسر جهان، رسواگر آن هايی است که سخن گفتن از حقوق مردم فلسطين و محکوم کردن جنايات روزمره ی دولت نژادپرست اسراييل را يهودستيزی می نامند.متن اطلاعيه ی رسمی ۱۵ ژانويه ی اين سازمان را برای کسانی به فارسی برگردانيده ام که مبارزه به خاطر رهايی ايران را از مبارزه به خاطر رهايی انسان جدا نمی دانند. به خصوص در منطقه ی ما ـ خاورميانه ـ که منافع تمامی مردمان آن، با منافع مردمان تمامی آن، پيوندی فعال، زنده، و ارگانيک دارد. و باز به خصوص در شرايط بسيار تعيين کننده ی کنونی برای ايران خودمان که از سويی لگدکوب دشمن داخلی است؛ و از سويی آماج برتری طلبی های دشمنان خارجی. همان ها که پيوسته ما را به بمباران تهديد می کنند؛ و در تجاوز به ميهن ما «همه ی گزينه ها همچنان بر روی ميز» هاشان قرار دارد. و نيز البته مردمفروشان ايرانی يی که بعضاً بنا به ماهيت هميشگيشان، و بعضاً برای اثبات صداقتشان در توابيت و استغفار از گذشته، در خدمت آنان به انجام وظايف و تکاليف محوله، در همه ی زمينه ها از عملی تا نظری و تبليغی مشغولند...اين اطلاعيه را سازمان «وحدت يهودی فرانسه برای صلح» در شرايطی صادر کرده است که شبی و روزی بر مردم گرسنه و سرمازده ی غزه نگذشته است و نمی گذرد که چند تن از آنان را دولت اسراييل بدون کوچکترين دغدغه ی خاطری در برابر چشمان خانواده هاشان به قتل نرسانده باشد و نرساند، و تکه پاره نکرده باشد و تکه پاره نکند.تعداد کشته شدگان و شهدای فلسطينی نوار غزه، از زمان کنفرانس آناپوليس و ماچ و بوسه های محمود عباس و اهود اولمرت و جرج بوش در کمتر از دو ماه پيش، تا اين لحظه که اين سطور نوشته می شود تقريباً به مرز صدو پانزده نفر رسيده است. صرفنظر از تعداد بی شمار تکه پاره شده ها...کسانی که يا بنا به محاسبات خود، يا از سر کين نسبت به اعراب، و يا به هردليل ديگری که لابد خودشان آن را موجّه می دانند، تمايلی به طرح مسأله ی ستم روزانه يی که بر مردم فلسطين می رود ندارند، مجبور به خواندن اين چند سطر نيستند. هر کسی و هر نوشته يی مخاطبان خودش را دارد...
محمد علی اصفهانی۲۹ دی ۱۳۸۶

يک ميليون و پانصدهزار زن و مرد و کودک که در نوار غزه زندگی می کنند را دارند مجازات می کنند: از يکسو به خاطر آن که فلسطينيان در يک انتخابات دموکراتيک که به وسيله ی اتحاديه ی اروپا کنترل شده است، حماس را برای حکومت انتخاب کرده اند؛ و از سوی ديگر به خاطر آن که در پی قطع رابطه ی حماس و فتح با يکديگر، دولت اسراييل، نوار غزه را يک «موجوديت متخاصم» اعلام کرده است.حق زندگی کردن آزاد و حق سلامت مردم غزه در زير سيطره ی ديکتاتوری اسراييل قرار گرفته است؛ و اين، دولت اسراييل است که تصميم می گيرد چه چيزی می تواند يا نمی تواند وارد سرزمين اين مردم شود يا نشود.علاوه بر اين تجاوز به پايه يی ترين حقوق شناخته شده ی اين مردم، دولت اسراييل، به تهاجم و تاخت و تاز خود در نوار غزه ادامه می دهد. تهاجم و تاخت و تازی که طی آن تا کنون تعداد بی شماری از شهروندان عادی فلسطينی کشته شده اند. دولت اسراييل، همچنين عليرغم ديدار آناپوليس، سياست «حملات هدف گيری شده» [شامل قتل مردم عادی و نيروهای مقاومت فلسطين] را ادامه می دهد.و حالا امروز، اسراييل در حال برنامه ريزی يک عمليات نظامی وسيع و فراگير در سرتاسر همه ی نوار غزه است؛ و اين کار خود را با اطلاق اصطلاح «موجوديت متخاصم» به نوار غزه توجيه می کند. اصطلاحی رذيلانه که هدفش خارج کردن تمام اين سرزمين و تمام ساکنان آن از جغرافيای انسانی، و از فرهنگ واژگان جامعه شناسی و سياست جهانی است. ما بايد ناديده گرفتن حقوق انسان که ملت فلسطين در تماميت خود قربانی آن است را، انهدام دسته جمعی جامعه ی فلسطينی در نوار غزه و همچنين کرانه ی رود اردن را، و خشونتی که مردم فلسطين قربانی آنند را مردود بدانيم.ما بايد بخواهيم که جامعه ی جهانی، وظايف و هنجار ها و قواعد حقوق بين المللی را رعايت کند و در رعايت شدن اين ها، اِعمال قدرت نمايد.چنين کاری توسط همه ی يهوديان و همه ی اعراب و همه ی مردم جهان يعنی تأکيد بر اين که:ـ سرنوشتی جبری که بايد تسليم آن شد وجود ندارد.ـ «اردوی شر» ی در برابر «اردوی خير» ی که يهوديان و اعراب را از هم متمايز کند در کار نيست.ـ خط گسيختگی و شکاف و تمايز، آن خطی نيست که بوش می خواهد بر جهان تحميل کند. بلکه آن خطی است که ميان رعايت حقوق انسان، و نفی حقوق انسان کشيده شده است. آن خطی است که قربانی را از شکنجه گر باز می شناساند. آن خطی است که می گويد که اين کشاکش و دعوا، نه مذهبی است و نه نژادی. بلکه سياسی است و راه حلش نيز پذيرش حقوق بين المللی است.کمک کردن به غزه برای زنده ماندن، يعنی: فرستادن پيام اميد به تمامی مردم فلسطين. يعنی: به مردم فلسطين اين را اعلام کردن که مردم سراسر جهان با او همراه و همدردند؛ و هماوا با او خواهان به رسميت شناخته شدن حقوق او و حرمتگزاری به آن هستند. يعنی: مردود دانستن همه ی اَشکال و صُوَر راسيسم که امروز در پی جدايی افکندن در جهان معاصر و تقسيم آن است. يعنی: يکصدا به ملت فلسطين گفتن که او بايد يک عضو متساوی الحقوق جامعه ی بين المللی به حساب آورده شود.سازمان «وحدت يهودی فرانسه برای صلح»، يک برنامه ی جهانی جمع آوری اعانه برای مردم به گروگان گرفته شده ی فلسطين در غزه را سازمان می دهد.مبلغ جمع آوری شده، به «مرکز فلسطينی حقوق انسانی» در غزه پرداخت خواهد شد.

۱۳۸۶ بهمن ۲, سه‌شنبه

احتمال تجاوز نظامی اسرائیل به ایران



احتمال برخورد نظامی تهران و تل‌آویو
آفتاب: نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد گفته‌‌است که قطعنامه‌های شورای امنیت قادر به توقف برنامه هسته‌ای ایران نخواهند بود. وی همچنین احتمال استفاده ایالات متحده از نیروی نظامی علیه تهران را «ناچیز» توصیف کرده و ابراز عقیده که این موضوع می‌تواند منجر به برخورد نظامی میان تهران و تل‌آویو شود. جان بولتون روز سه‌شنبه در حاشیه کنفرانس دانشگاه هرتزلیه به خبرنگار خبرگزاری فرانسه گفت: «تصویب قطعنامه‌های بیشتر از سوی شورای امنیت هیچ تاثیری بر اراده ایران در ادامه برنامه هسته‌ای‌اش نخواهد داشت». وی در ادامه با اشاره به تلاش‌های آمربکا و متحدان غربی‌اش برای افزایش فشارهای دیپلماتیک بر تهران گفت: «ممکن است آنها بتوانند قطعنامه دیگری را علیه ایران به تصویب برسانند، ولی مطمئنا این قطعنامه از دو قطعنامه قبلی کم‌اثرتر خواهد بود... اینگونه فشارها و تحریم‌ها نخواهد توانست باعث تغییر جهت برنامه هسته‌ای ایران در سال آتی شود». بولتون در ادامه با اشاره به گزارش ارزیابی اطلاعات ملی آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران گفت: «اکنون می‌توان با اطمینان بیشتری گفت که استفاده از نیروی نظامی توسط آمریکا علیه تاسیسات هسته‌ای ایران بسیار غیرمحتمل است». نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل در ادامه با تکرار ادعای احتمال دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای ابراز عقیده کرد که با توجه به عدم تمایل آمریکا برای حمله به تاسیسات اتمی ایران، رژیم صهیونیستی ناگزیر خواهد بود با توجه به شرایط حساس امنیتی اش خود مسئولیت چنین کاری را بر عهده گیرد. بولتون در عین حال خاطر نشان ساخت که واکنش ایران به چنین حمله‌ای احتمالا بسیار شدیدتر از آن چیزی خواهد بود که برخی تصور می کنند. گفتنی است جان بولتون طی سالهای اخیر از جمله برجسته‌ترین چهره‌های نومحافظه‌کاران در صحنه سیاست خارجی آمریکا بوده‌است. وی در سال 2001 با اعمال نفوذ مستقیم دیک چنی، به عنوان معاون وزیر خارجه در امور مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی برگزیده شد و بدون رای اعتماد کنگره و سنا و تنها به صرف استفاده پرزیدنت بوش از اختیارات فراقانونی‌اش نمایندگی دائم آمریکا در سازمان ملل را تصاحب کرد. یکسال بعد زمانی که هیچ شانسی برای گرفتن رای اعتماد از نمایندگان مردم آمریکا را نداشت از سمت خود استفعا داد و به تدریس در دانشگاه آمریکایی جان هاپکینز پرداخت. جان بولتون در کتاب خاطراتش که ماه پیش به چاپ رسید به نقش خود در به شکست کشاندن تلاش‌های کالین‌پاول وزیر امور خارجه سابق آمریکا در حل مساله هسته‌ای ایران از روش‌های صلح‌آمیز اعتراف کرده و انتقادات تندی را متوجه «ضعف اقتدار» کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه و نیکولاس برنز معاون وی نموده‌بود.منبع : http://news.yahoo.com/s/afp/20080121/wl_mideast_afp/mideastisraelirannuclearpoliticsbolton_080121230125

۱۳۸۶ بهمن ۱, دوشنبه

فیلمی از جنایات جنگی آمریکا در عراق

ترجمه فارسی فیلم توسط چریک های فدائی خلق ایران صورت گرفته
برای دیدن فیلم روی آدرس زیر کلیک کنید

محکوم کردن کشتار مردم بی گناه فلسطین که با گلوله و راکت اسرائیل کشته می شوند مشکلی را حل نمی کند




الاهرام:تنها محكوميت، مشكل نوار غزه را حل نمي‌كند


ايسنا:روزنامه‌ى الاهرام نوشت: نشست فوق‌العاده شوراى حقوق بشر وابسته به سازمان ملل كه چهارشنبه جارى برگزار مي‌شود، نبايد تنها به محكوم كردن جنايت‌هاى اسراييل در نوار غزه اكتفا كند. اين روزنامه‌ى چاپ مصر در تحليلى تحت عنوان "محكوميت، مشكل نوار غزه را حل نمي‌كند" مي‌نويسد: "محكوم كردن و اظهارات و اعتراض‌ها به اقدامات اسراييل در نوار غزه از كشتار افراد بي‌گناه و كسانى كه آن‌ها را اعضاى مقاومت توصيف مي‌كند، مشكل ملتى را كه تحت تحريم هستند و جان مي‌دهند و يا با گلوله و راكت‌ها كشته مي‌شوند، حل نمي‌كند. شوراى حقوق بشر وابسته به سازمان ملل بايد موضع عملى اتخاذ كند و نبايد به اعمال فشارهاى آمريكا يا باج خواهي‌هاى اسراييل تن در دهد." در اين تحليل آمده است: "شوراى حقوق بشر وابسته به سازمان ملل بايد بيانيه‌اى را صادر كند كه هيچ اشكالى در آن نباشد، يعنى هر جنايت ضد بشرى بايد بر اساس قانون با مجازات روبرو شود، اين مساله دخالت و تلاش جامعه‌ى بين‌المللى را مي‌طلبد." در اين تحليل عنوان شده است: "در اين صورت تل آويو بايد فورا دست از جنايت‌هايش بردارد والا بايد فورا مساله به شوراى امنيت ارجاع داده شود تا سازمان ملل قطعنامه‌اى را در خصوص تحريم و مجازات‌ها عليه اسراييل صادر كند تا اين جنايت‌هاى اسراييل متوقف شود." در اين تحليل مطرح شده است: "درست است كه هم پيمانان اسراييل و در راس آن آمريكا بر شوراى امنيت تسلط دارند و مانع از صدور قطعنامه‌اى در زمينه‌ى تحريم عليه اسراييل خواهند شد چرا كه آمريكا عملا اين جنايت‌ها را در جهت دفاع اسراييل از خودش مي‌داند اما دست كم جنايت‌هاى اسراييل و بي‌توجهى آمريكا و ديگران در برابر جامعه‌ى جهانى بر ملا خواهد شد و اين مساله دست كم منجر به اعمال فشار غير مستقيم عليه آمريكا و اسراييل در برابر چشمان ملت‌هاى جهان و ملت‌هاى اسراييل و آمريكا خواهد شد." در انتهاى اين تحليل آمده است: "مجمع عمومى سازمان ملل نيز بايد در صورت ناتوانى شوراى امنيت، در جهت صدور قطعنامه‌اى عليه اسراييل وارد عمل شود. واى كاش برادران فلسطينى نيز ما را با توقف اظهارات بيهوده و دادن بهانه به دست اسراييل جهت انجام تجاوزاتش يارى كنند."

قطع سوخت و برق و مواد غذائی و کمک های بشر دوستانه به نوار غزه توسط اسرائیل







غزه در محاصره كامل
خاورميانه:اقدام اسراييل در جلوگيرى از ورود كالاهاى اساسى و سوخت مورد نياز مردم و نيروگاه توليد برق در غزه سبب شده است 180 پمپ بنزين در سراسر نوار غزه تعطيل شود. به گزارش خبرگزاري‌ها غزه در چند ساعت آينده به علت قطع جريان برق با فاجعه روبه‌روست و نيروگاه اصلى برق در غزه كاملاً از كار خواهد افتاد مگرآنكه سوخت آن تأمين شود. از سوى ديگر اتحاديه صنعتگران فلسطينى در نوار غزه در بيانيه‌اى اعلام كرد همه كارخانجات نوار غزه به علت اقدام رژيم صهيونيستى در جلوگيرى از ورود سوخت و قطع جريان برق تعطيل شده‌اند. به گزارش خبرگزارى آلمان از غزه، اتحاديه صنعتگران فلسطينى در نوا رغزه در بيانيه‌اى اعلام كرد: فعاليت همه 3 هزار و 900 كارخانه نوار غزه به علت توقف ورود سوخت به اين منطقه متوقف شده است. آژانس امدادرسانى به پناهندگان فلسطينى (اونروا) اعلام كرد: كمك‌هاى انسان دوستانه اين آژانس به سبب اقدام رژيم صهيونيستى در بستن گذرگاه‌هاى غزه، به اين منطقه نمي‌رسد. به گزارش واحد مركزى خبر از رام‌الله، كريستوفر گانيس، سخنگوى اونروا تاكيد كرد: همه گذرگاه‌ها به غزه مسدود است و هيچ گونه كمك‌هاى بشردوستانه وارد غزه نمي‌شود.وى افزود: بازگشايى گذرگاه‌ها بسيار ضرورى است زيرا درصورت بسته ماندن اين گذرگاه‌ها، اوضاع دست كم 5/1ميليون فلسطينى ناگوار خواهد بود. گانيس تاكيد كرد: بسيارى از كودكان غزه بيمار هستند و مسدود ماندن گذرگاه‌ها سلامتى عمومى مردم غزه را با خطر مواجه خواهد كرد. وى افزود: در روزهاى عادى 15 تا 20 كاميون كالا و نيازمندي‌هاى اساسى وارد نوار غزه مي‌شد و محاصره بيشتر نوار غزه وضع افرادى را كه به دشوارى روزگار مي‌گذرانند را فاجعه بار خواهد كرد. اسرائيل از پنجشنبه شب ارسال سوخت، مواد غذايى و كمك‌هاى بشردوستانه را به غزه و 5/1 ميليون نفر ساكنان آن متوقف كرده است. از صبح شنبه بيشتر محلات شهر بيش از 400 هزار نفره غزه از نعمت برق محروم بودند. در اين حال ذخاير گاز خانگى و سوخت مورد نياز ژنراتورها نيز تمام شده است. اين در حالى است كه كابينه اسرائيل در نشست هفتگى خود تصميم گرفت بي‌اعتنا به درخواست‌هاى بين‌المللى به ويژه سازمان ملل متحد براى جلوگيرى از وقوع بحران انساني، محاصره نوار غزه را همچنان حفظ كند.در حالى كه كشورهاى عربى كاملا در برابر جنايات رژيم صهيونيستى ساكت هستند، برخى نشريات عرب به ابراز همدردى با فلسطيني‌هاى غزه پرداخته‌اند. سردبير نشريه القدس العربيه ادامه حملات نظامى اسرائيل به غزه وكشتار فلسطيني‌ها در اين شهر را مايه ننگى براى ملت‌ها و رهبران عرب دانست. عبدالبارى عطوان گفت: اسرائيل در روز روشن دست به هولوكاست تازه‌اى عليه فلسطيني‌ها در غزه زده است، اين قضيه به‌معناى مرگ تدريجى بيش از 5/1 ميليون فلسطينى در غزه است. وى سپس بامطرح كردن اين پرسش كه آيا اعراب در رگ آنها خون جريان دارد يا نه ؟ گفت چرا آنها دراين رابطه تحركى از خود نشان نمي‌دهند. چرا دبير كل اتحاديه عرب با بر پايى تظاهراتى به سوى گذرگاه رفح حركت نمي‌كند. چرا حسنى مبارك اين گذرگاه را دست‌كم براى انتقال مجروحان وارسال مواد غذايى ودارويى باز گشايى نمي‌كند؟ وى با اشاره به شادمانى رهبران عرب از بوش وساركوزى در ديدار اخير آنها از منطقه گفت كه اين رهبران كه بالاترين مدال‌ها ونشانه‌ها را به بوش وساركوزى هديه كردند چرا از بوش نخواستند در هولوكاست جارى عليه 5/1 ميليون فلسطينى دخالت كند؟ وى گفت: حسنى مبارك هم اكنون به نگهبانى براى اسرائيل تبديل شده است، لذا ما از حسنى مبارك نمي‌خواهيم سلاح يا دارو به فلسطيني‌ها ارسال كند بلكه از او مي‌خواهيم گذرگاه رفح را براى انتقال مجروحان فلسطينى و درمان آنها بازگشايى كند. عبدالبارى عطوان در ادامه باتأكيد مجدد بر اينكه امت عرب دربرابر حوادث جارى درغزه بايد احساس ننگ وشرمسارى كنند گفت كه اعراب بايستى در برابر اين ننگ چادر بر سر كنند. وى با اشاره به اينكه دولت‌ها و رهبران عرب با كنترل آمريكا حركت مي‌كنند، گفت: اعراب طبق اين سياست از پرداختن به مسئله غزه به بهانه حضور حماس در اين منطقه ممنوع هستند. وى تأكيد كرد: آيا حماس يك سازمان فلسطينى انتخاب شده نيست، چرا ما دست به كشتار 5/1 ميليون فلسطينى به بهانه اينكه آنها حماس را در يك انتخابات آزاد برگزيدند مي‌زنيم؟ بي‌توجهى سازمان ملل روزنامه الرياض نيز به نقل از يك ديپلمات عرب نوشت: بان كى مون دبيركل سازمان ملل با جانبدارى و حمايت آشكار از جنايات رژيم صهيونيستي، سازمان ملل را به نابودى مي‌كشاند. به گزارش ايرنا، اين روزنامه چاپ عربستان بدون اشاره به‌نام اين ديپلمات افزود: دبيركل سازمان ملل در واكنش به جنايات رژيم صهيونيستى در نوار غزه و ديگر سرزمين‌هاى فلسطيني، تنها خواستار خويشتندارى اين رژيم شده است. اين روزنامه تأكيد كرد كه جنايات رژيم صهيونيستى عليه مردم بي‌دفاع فلسطين در نوار غزه بعد از نشست آناپوليس بيشتر شده است. الرياض ادامه داد: جان هولمز معاون دبيركل سازمان ملل در امور انسانى نيز در واكنش به كشتار مردم فلسطين توسط اسرائيل، نه تنها اعمال جنايتكارانه رژيم صهيونيستى را محكوم نكرد بلكه آن را نوعى دفاع از خود ناميد.

۱۳۸۶ دی ۳۰, یکشنبه

فیلم های کوتاهی از عراق

تئوري پنجره اورتون (Overton Window) و طرح آماده سازي افكار عمومي براي حمله به ايران


جوزف اورتون (Joseph Overton) يكي از متفكران برجسته آمريكائي است كه در فاصله سالهاي ١٩٩٢ و ٢٠٠٣ تاثير عميقي بر عملكرد فكرانباره هاي (Think Tanks) آمريكائي و نحوه شكل دادن افكار عمومي در آمريكا داشته است.
او كه در مركز سياستگزاري مك كيناك (Mackinac Center for Public Policy) در سمت معاون ارشد به كار تحقيق اشتغال داشت در ماه جون سال ٢٠٠٣ در سن ۴٣ سالگي در يك حادثه سقوط هواپيما جان سپرد. يافته بزرگ اورتون نظريه "پنجره اورتون" (Overton Window of Political Possibilities) بود كه نام وي را بر سر زبانها انداخت.اورتون معتقد بود صرف نظر از اينكه يك فكرانباره، يك سياستمدار و يا يك قانون گذار تا چه حد قدرت متقاعد كردن مردم را براي دفاع از يك سياست خاص و يا يك طرح را داشته باشد، به هر حال مجبور است در يك محدوده خاص دست به عمل و تصميم گيري بزند. اگر يك قطعه چوب را در نظر بگيريد كه دو سر آن را راه حل هاي افراطي و تفريطي در بر بگيرد سياستمداران و سياستگزاران تنها امكان مانور در بخشي از اين طيف كه مورد قبول راي دهندگان است خواهند داشت. خارج از اين طيف هر نوع اقدامي بدليل تقابل با خواست راي دهندگان مي تواند مجازات هاي جدي را در آينده نه چندان دور در بر داشته باشد به اين عبارت كه مردم از دادن راي به فرد و يا جرياني خاطي خودداري كرده و به جناح رقيب روي خواهند آورد.اين "طيف سياست هاي قابل قبول راي دهندگان" را اورتون "پنجره احتمالات سياسي" ناميد. به گفته اورتون در صورتي كه يك طرح و يا يك ايده سياسي و يا اقتصادي خارج از "پنجره اورتون" ( پنجره اي كه راه حل هاي قابل قبول جامعه در چارچوب آن قرار مي گيرد) قرار گيرد هر چقدر هم كه تبليغات حول و حوش آن ترتيب داده شود باز نتيجه دلخواه به دست نخواهد آمد. پس چه بايد كرد؟اورتون مي گويد بايد اين پنجره را تغيير مكان داد تا خواست طراحان و مديران سياسي (و يا اقتصادي) در داخل اين پنجره قرار گيرد.يكي از بهترين توضيحاتي كه مي توان در خصوص تئوري "پنجره اورتون" يافت از سوي ميلتون فريدمن (Milton Friedman) اقتصاددان آمريكايي عنوان گرديده است.[*البته زماني كه فريدمن اين عبارات را نوشت،هنوز تئوري "پنجره اورتون" تدوين نشده بود.]فريدمن در كتاب "كاپيتاليسم و آزادي" (Capitalism and Freedom) مي گويد: "به اعتقاد من وظيفه اساسي ما اين است كه براي تغيير فكر جامعه دست به توليد آلترناتيو بزنيم. سپس اين آلترناتيو را كه در ابتدا ابدا مورد قبول جامعه نيست آنقدر در زندگي مردم زنده نگاهداريم كه يك راه حل سياسي غيرممكن به يك راه حل سياسي اجتناب ناپذير تبديل گردد". به عبارت ديگر دقيقا همانند مثال قطعه چوب كه اورتون از آن استفاده كرد پلان و طرحي را كه در يك سر چوب قرار گرفته و به نظر جامعه به لحاظ سياسي "غيرممكن" مي آيد آهسته آهسته به سمت ديگر به نحوي حركت دهيم كه در پايان مردم آن را اصلا امري "اجتناب ناپذير" تلقي كنند!سلسله مراتبي كه اورتون براي تغيير فكر جامعه و جابجائي پنجره افكار عمومي پيشنهاد مي كند به قرار زير است:
1- طرح غيرقابل تصور است Unthinkableپس از مدتي:
2- طرح افراطي به نظر مي رسد Radicalپس از مدتي:
3- طرح قابل قبول به نظر مي رسد Acceptableپس از مدتي:
4- طرح معقول و بديهي به نظر مي رسد Sensibleپس از مدتي:
5- طرح محبوب و پرطرفدار مي شود Popularو بالاخره پس از مدتي:
6- به يك سياست تبديل مي شود Policyطرح "پنجره اورتون" در رابطه با حمله به ايران تا كنون اينگونه پي گيري شده است:
1- مطرح نمودن طرح حمله به ايران پس از حمله به عراق و افغانستان غيرقابل تصورپس از مدتي:
2- مطرح نمودن طرح حمله به ايران به دليل حمايت از گروههاي حماس و حزب الله ولي از آنجا كه تنها اسرائيل در خطر است... افراطيپس از مدتي:
3- مطرح نمودن حمله به ايران به دليل امكان دستيابي به سلاح هسته اي و كار برد آن توسط تروريستها عليه آمريكا قابل قبولپس از مدتي:
4- مطرح نمودن حمله به ايران به دليل حمله به پرسنل و كشتن سربازان آمريكائي كه براي دفاع از آزادي مردم آمريكا و مبارزه با تروريسم در عراق بسر مي برند معقول و بديهيپس از مدتي:
5- حمله به كمپ هاي شناخته شده "نيروي قدس" شاخه سپاه در داخل خاك ايران و تحريك ايران به نشان دادن واكنش تلافي جويانه عليه منافع آمريكا (پيشنهاد چني كه چندي قبل صورت گرفت) محبوب و پرطرفدار
6- تصويب سياست حمله به ايرانپرزيدنت بوش پنج شنبه هفته گذشته در يك كنفرانس خبري ايران را تهديد نمود كه ادامه حمله به پرسنل آمريكائي عواقب سنگيني در بر خواهد داشت. وي هم چنين گفت كه به رايان كراكر (Ryan Crocker) سفير آمريكا در عراق سفارش كرده است كه در جلسه اي كه با ايرانيان داشته است آنانرا از اين اعلام خطر كاخ سفيد مطلع كند.اين طرح كه در يكي از مقالات قبلي ما از آن به عنوان پروژه "خليج تانكن ٢" نام برديم از لحظه مصاحبه ژنرال برگنر محتمل به نظر مي رسيد. اينك در يك حركت هماهنگ شده افسران ارشد ارتش، دولت، كنگره و سنا، فكرانباره ها و بالاخره رسانه ها در حال آماده ساختن جامعه براي اجراء مرحله ۵ "پنجره اورتون" هستند. با آنكه صراحتا هم توسط مسئولين كابينه بوش و هم توسط نظاميان تصريح گرديده كه مسئول وضع كنوني در عراق القاعده عراق است اما در هفته هاي اخير و پس از مصاحبه حساب شده ژنرال برگنر و انعكاس آن در نيويورك تايمز و سپس تصويب لايحه جوزف ليبرمن در سنا (با راي ٩٧ موافق در مقابل صفر مخالف) جريان مسئوليت شكست آمريكا بطور ناگهاني متوجه دخالت هاي ايران شده است.حمله به ايران بنا به نوشته واشنگتن پست بطور فعال از سوي عناصر بانفوذ "لابي اسرائيل از جمله ويليام كريستول (William Kristol) سردبير هفته نامه "ويكلي استاندارد"، مايكل روبين (Michael Rubin) از عناصر برجسته فكرانباره آمريكن اينترپرايز و متفكر پرنفوذ نورمن پود هورتز (Norman Podhoretz) سردبير سابق نشريه پرواسرائيلي كامنتري (Commentary) تبليغ و پي گيري مي شود.هم چنانكه در واشنگتن پست آمده و ما نيز بارها نوشته ايم اينكه حمله نظامي به ايران تحقق خواهد پذيرفت يا نه سئوالي است كه حتي افراد درون كاخ سفيد نيز در اين لحظه نمي دانند زيرا كه جناح مقابل كه به هر حال از قدرت و نفوذ برخوردار است از جمله خانم رايس و رابرت گيتس به شدت با اين طرح مخالفند. ولي يك چيز نزد همه آناليست هاي آمريكائي از چپ و راست قطعي است. جناحي كه ظرف هفت سال گذشته دست بالا را در سياست خارجي آمريكا داشته مشتمل بر لابي اسرائيل، نمايندگان كمپاني هاي نفتي و نمايندگان مسيحيان اوانجليست و فكرانباره هاي پرنفوذ قاطعا تصميم به اجراي اين طرح دارند.


* شهير شهيد ثالث