۱۳۸۷ اسفند ۱۰, شنبه

آمریکا، اسرائیل و کانادا نشست ضد نژادپرستی را تحریم کردند.


در نشست دوربان در سال 2001، سیاستهای اسرائیل را نژادپرسانه اعلام کرده بودند.

یک مقام دولت آمریکا گفت که این کشور همراه با اسرائیل و کانادا، نشست سازمان ملل درباره نژادپرستی را تحریم می کند.
این نشست قرار است بیستم تا بیست و چهارم آوریل امسال در شهر ژنو سوئیس برگزار شود.
این مقام آمریکایی گفت این کشور تنها در صورتی در نشست "دوربان دو" شرکت می کند که در پیش نویس سند نهایی آن تغییراتی صورت گیرد.
اسرائیل از این موضع دولت آمریکا ستایش کرده است. زیپی لیونی، وزیر امور خارجه اسرائیل گفته است که این نشست ضد اسرائیلی و ضد یهودی است.
او خواهان آن شده که سایر کشورها رویه آمریکا را در تحریم این نشست در پیش گیرند.
از مدتها پیش در گروه های مقدماتی بر سر این پیش نویس بحث هایی صورت گرفته است. در این پیش نویس دولت اسرائیل مورد انتقاد شدیدی قرار گرفته است.
نشست اول دوربان هشت سال پیش در شهر دوربان آفریقای جنوبی برگزار شد و در قطعنامه نهایی آن از اسرائیل انتقاداتی مطرح شد و صهیونیسم را به نژادپرستی تشبیه کرد. در آن سال، اسرائیل و آمریکا در روز چهارم این نشست در اعتراض به متن پیش نویس قطعنامه نهایی از نشست خارج شدند.
دولت جورج بوش، رئیس جمهوری پیشین آمریکا از قبل اعلام کرده بود که این کشور در نشست دوم دوربان و مذاکرات مقدماتی مربوط به آن شرکت نمی کند اما دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری جدید آمریکا پس از روی کار آمدن اعلام کرد که این کشور در بحث مقدماتی این نشست که اواسط فوریه امسال در ژنو برگزار شد، شرکت می کند.
مقام های وزارت امور خارجه آمریکا که در این مذاکرات شرکت کرده اند با مفاد پیش نویس مطرح شده مخالفت کرده و خواهان تغییر آن شدند. این مقام ها تاکید کرده اند که آمریکا دیگر در بحث های مربوط به "دوربان دو" شرکت نخواهند کرد.
برخی خبرگزاری ها به نقل از مقام های آمریکایی گفته اند که این کشور بر برخی کشورهای اروپایی برای تحریم این نشست فشار وارد می کند. احتمال تحریم نشست از سوی بریتانیا و فرانسه وجود دارد.
در متنی که آمریکا به آن معترض است، به اسرائیل و سیاست های این کشور که "نژادپرستانه" خوانده شده، اشاره شده است.

۱۳۸۷ اسفند ۲, جمعه

تعطیلی پایگاه نظامی آمریکا در قرقیزستان



تعطیلی پایگاه نظامی آمریکا
پارلمان قرقیزستان در جلسه دیروز خود به اتفاق آرا(73 رای موافق در مقابل یک رای مخالف) به بسته شدن پایگاه نظامی آمریکا در بیشکک رای موافق داد. پايگاه هوايي ماناس در بيشكك پايتخت قرقيزستان يكي از كليدی‌ترين پايگاه‌هايي است كه امريكا از آن برای ارسال تداركات نظامي و غير نظامي به افغانستان استفاده می کند.

۱۳۸۷ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

ما هنوز درشرایط جنگی بسر می بریم
حماس طالبان نیست این از تراوشات مغزی اسرائیلی ها برای توجیه تجاوز به غزه است

چهارشنبه 4 فوریه، احمد یوسف عضو هیات رهبری سازمان حماس و معاون وزیر امورخارجه این سازمان طی مصاحبه ای با خبرگزاری مطبوعاتی سوئد (TT ) اظهارداشت « اسرائیل به دروغ تبلیغ میکند که ضربه خوردکننده ای بررهبری حماس وارد ساخته است. امروز درنوارغزه درتحت حاکمیت حماس نه هرج مرج وجوددارد و نه آنارشی وغارت اموال مردم. برخی ها هم به ما انتقاد دارند نظیر اقلیت کوچک مسیحی درغزه که این یک امر طبیعی است.افراد دارای عقاید مختلف هستند، لیکن بیشترمردم ازما حمایت میکنند و به ما احترام میگذارند. مردم می فهمند که مشکل دراینجا حماس نیست بلکه اسرائیلی ها هستند.
ما ازپرتاب موشک علیه دشمن متجاوز دفاع میکنیم و هیچ پیمان آتش بسی هنوز برقرارنیست. اسرائیل مرزها رابسته و این خود اعلان جنگ به ماست. به عبارت دیگر ما کماکان درجنگ بسر می بریم.»

سئوال: آیا شما خواهان محو دولت اسرائیل هستید؟
جواب: خیر، ما خواهان یک دولت آزاد و مستقل فلسطین درچهارچوب مرزهای 1967 هستیم. ما از 80 درصد از سرزمین فلسطین چشمپوشی میکنیم و به 20 درصد ازسرزمینمان رضایت میدهیم. آیا این کافی نیست؟

سئوال: عده ای براین نظرند که چیزی که شما درغزه آفریدید یک دولت طالبان ست؟
جواب: آیا ما به مردم میگوئیم چگونه لباس بپوشند و تحصیل بکنند و یا نکنند؟ این حرفها بی معنی است و از مغزاسرائیلی ها تراوش میکند. آنها با طرح این مسائل میکوشند به سیاست غیر عادلانه و تجاوزکارانه شان مشروعیت بخشند. آیا من شبیه به یک طالبان هستم؟

سئوال: آیا شما درکارتان درغزه موفق بوده اید؟
جواب: اگر ما امکان و شانس این را پیدا کنیم که آزادانه عمل نمائیم، غزه را به یک سنگاپور و یا دوبی تبدیل خواهیم کرد. اما درشرایطی که ما آمریکا را همواره درمقابل خودداریم ودرمحاصره و تجاوز شدید اسرائیل بسرمی بریم، چه انتظاری می توان ازما داشت. اینکه تاکنون دوام آورده ایم ، بیشر به یک معجزه شبیه است.

۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه

شکست تجاوز نظامی به غزه

شکست تجاوز نظامی به غزه
نوشته جمیل خرطبیل

برگردان احمد مزارعی

ما بعنوان روشنفکران ملی و آگاه که در میانمان ملی گراها، مذهبیون، لائیک ها، مارکسیست ها و سوسیالیست ها وجود دارند، اعلام می کنیم:تصمیم آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل مبنی بر نابود کردن مقاومت مردم فلسطین که با شرکت «حکومت اسلوی ها» [منظور الفتح، امضا کننده موافقتنامه مفتضح اسلو، کشورهای معتدل عرب و در راس آنها مصر و عربستان، با محاصره حماس که نوک پیکان مقاومت ملت ماست، و در انتخابات پارلمانی و بشکلی کاملا دمکراتیک بر سر کار آمد، شروع شد و با توطئه هایی از قبیل مستعفی کردن نخست وزیر اسماعیل هنیه (۱) و سپس به محاصره در آوردن غزه به مدت دو سال همراه بود. در این دو سال دو خط موازی هم حرکت کردند: الف : تجاوزات روزمره اسرائیل که با طبیعتی این چنینی که تنها بر نیروی نظامی تکیه می کند و ب : حکومت اسلوی های» و دایتون (۲) برای برهم زدن اوضاع در منطقه غزه و از آن سو موج گسترده تبلیغات بر علیه حماس که در آن بسیاری از قلم بدستان مزدور و فاسد نیز شرکت داشتند.اما هنگامیکه همه این توطئه ها با شکست روبرو شد این بار دشمنان مردم فلسطین کوشیدند تا سطح توطئه را بالا برده و کار را یکسره کنند. تهاجم وحشیانه به غزه، که ۲۳ روز بطول انجامید اسرائیل و همراهانش از «اسلوی ها» و عرب های خائن نتوانستند به اهداف دور و نزدیک و یا ظاهر و مخفی خود دست یابند و همه توطئه ها در مقابل مقاومت پولادین ملت ما در هم شکسته شد. حجم عظیم جنایت و کشتار و استخدام همه گونه اسلحه های ممنوعه در غزه، ما را وا می دارد تا از این پس مقوله « اسلحه ممنوعه بین المللی» را به سخره بگیریم. آیا اسلحه هایی که ممنوعه نیستند، کمتر از آن ممنوعه ها نابود می کند و کشتار آن کمتر است؟ و آیا ریختن هزاران تن اسلحه بر سر مردم، و تخریب تمام خانه ها و موسسات عمومی با سلاح های به اصلاح غیر ممنوعه آزاد است؟ناتوانی توطئه های بین المللی مبنی بر شکست دادن مقاومت ملت فلسطین و طرفداران شرافتمند آن به نفع پروژه آمریکا و اسرائیل، و سپس تحریف و تخریب این مسئله مهم و تقلیل دادن آن به مسائلی از قبیل جدل میان فلسطین و صهیونیسم و سپس جنگ میان اسرائیل و حماس، و باز هم تقلیل دادن این مهم به مسئله غزه و محاصره و در نهایت بحث برداشتن محاصره و ارسال کمک های انسانی زیر نظر ناظران بین المللی و منع ورود اسلحه قاچاق به غزه . اینها چیزی نیستند مگر فریبکاری های سیاسی که سیاست مداران پسمانده آمریکا و صهیونیسم با شرکت مزدوران و نوکران حقیر عرب و فلسطینی آنان رواج داده می شود. هدف همه اینها پنهان نگهداشتن مقاومت مردم فلسطین و کل مسئله فلسطین است. به محاصره در آوردن دریایی، هوایی و زمینی غزه برای منع ورود اسلحه « قاچاق» ما را وا می دارد که بر روی این کلمه قاچاق اندکی تامل کنیم. این اصطلاح حتی از بعضی تلویزیونهای کشورهای عربی نیز تبلیغ می شود. اما باید بگویم که این عمل به مثابه جنایتی ضد اخلاقی و ضد انسانی در حق مردم فلسطین است. این حق مردم فلسطین است که برای دفاع از خود به انواع اسلحه مجهز شوند و هر کسی ذره ای شرف و انسانیت داشته باشد باید این حق مردم فلسطین را تائید کند. اما آنچه که در اینجا موجب تمسخر و در عین حال انزجار است این است که طرفداران صلح و دمکراسی و حقوق بشر از اسرائیل که انبار عظیمی از انواع سلاح های مدرن، شیمیایی و اتمی در اختیار دارد، و چهارمین قدرت نظامی جهان به حساب می آید سخنی به میان نمی آورند. هیچکدامشان نمی گویند که این کشور هم باید تحت مراقبت ناظران بین المللی قرار گیرد. همه به یاد داریم که هنگام بمباران گسترده غزه که کلمات عاجز از شرح آنست ، آمریکا اعلام کرد که دولت اسرائیل حق دفاع از خود را دارد و در همان روزها انواع اسلحه و ذخیره جنگی در برابر چشم جهانیان به اسرائیل فرستاد.در تبلیغات گسترده بین المللی اینگونه وانمود می شود که دولت اسرائیل کشوری است مسالمت جو که جنایتکارانی که به انواع اسلحه های خطرناک مجهزند ، می خواهند به این کشور حمله برند و گویا این دولت به مثابه بره تازه متولد شده و ضعیفی است که نیاز به حمایت بین المللی دارد، آنهم حمایت کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، آلمان ، انگلستان و مصر. این تبلیغات چیان حقیر از طرف کشورهای استعماری برای ما روشن می کنند که دشمنان ما چه کسانی هستند و ما هیچگاه نباید در کنار آنها باشیم و به آنها امیدی داشته باشیم. آنچه که آمریکا، اسرائیل ، «اسلوی ها» و دولت های عربی وابسته به آنها و با تمام قدرتشان و به کاربردن جنگ که عالیترین مرحله خشونت سیاسی بود نتوانستند به آن دست یابند، از این پس از طریق سیاست های آرام سازی، ارسال ناظران بین المللی، کنترل کمک های انسانی، باز کردن و یا باز نکردن گذرگاهها نیز نخواهند توانست سیاست های خود را به ملت های ما تحمیل کنند. حتی اگر « اسلوی های» خائن نیز با تمام توان با آنها همکاری کنند.ملت ما و مقاومتی که از میان آنان برخاسته به اندازه کافی درایت و کفایت سیاسی دارد و ما مطلقا نگران رهبری این مقاومت و انقلاب مردم فلسطین نیستیم زیرا انسانهایی بسیار شرافتمند و در راس آنان سازمان حماس قرار داررد که صداقت مبارزاتی خود را در عمل به توده های فلسطینی به اثبات رسانده اند.
ما بعنوان روشنفکران ملی و آگاه که در میانمان ملی گراها، مذهبیون، لائیک ها، مارکسیست ها و سوسیالیست ها وجود دارند، اعلام می کنیم:
۱- دولت صهیونیستی اسرائیل پایگاهی است استعماری که در خدمت امپریالیست های غربی و در راس آنها امپریالیسم آمریکا قرار دارد و هدف آن عقب نگاهداشتن ملت های منطقه و غارت ثروت های آنان است .
2- ما ایمان و باور مطلق به آزادی کل سرزمین فلسطین از رودخانه تا دریا داریم. سرزمین فلسطین متعلق به همه مردم فلسطین است .
3- نه صلح ، نه شناسائی و نه مذاکره با حکومت صهیونیستی اسرائیل انجام نخواهد یافت. پروژه هایی از قبیل تشکیل دو دولت و یا یک دولت و انواع پروژه های این چنینی نخواهد توانست دولت اسرائیل را از بحران نجات دهد و برای آنان مشروعیت ایجاد کند و این در زمانی ست که مقاومت ملت ما در حال رشد و گسترش است .
4- ما همچنان پایبندی خود را به بیانیه ملی فلسطین در سال ۱۹۶۸ اعلام می داریم .
5- «اسلوی ها» در رام الله (۳) تنها نماینده خود و اطرافیان خود هستند و هیچ رابطه ای با فلسطین و مردم آن ندارند. آنان ابزاری در دست آمریکا و صهیونیستها برای سرکوب مقاومت مردم ما هستند.
۶- از گروههای ۷ گانه مقاومت که در جریان جنگ غزه مبارزه و کوشش کردند تا از مردم فلسطین حمایت کنند، می خواهیم که رهبری دمکراتیک و تازه ای را تشکیل دهند تا زمینه مبارزه برای مرحله آتی را بوجود آورند.
۷- جوهر اصلی هدف ما آزادی فلسطین است و ما به چنین دولتی پوشالی نیاز نداریم . دولتی که ابزار دست دشمنان ملت ماست. در مرحله اول ما به تشکیلاتی نیاز داریم که بتواند ملت ما را در مبارزه خود برعلیه اسرائیل سازماندهی کند . تشکیلاتی که بتواند پایگاههای اقتصادی ایجاد کند که مردم ما اینچنین نیازمند دولت اسرائیل نباشند.
۸- استفاده از منطقه غزه بعنوان پایگاه محکمی برای آزادسازی سایر مناطق اشغالی از جمله سرزمین های اشغالی در سال ۱۹۴۸ می توان استفاده کرد.
۹- ملت باید در منطقه غرب رودن اردن نیز بر علیه «اسلوی ها» دست به مبارزه زده و آنها را ساقط کنند. ملت ما باید آنها را به اتهام خیانت بزرگ به محاکمه بکشانند . غرب رود اردن نیز همچون منطقه غزه فعال شود.
۱۰- ملت فلسطین چه در داخل و چه در خارج یک واحد جدایی ناپذیرند، اما اسلوی ها آنان را تقسیم کرده و میان آنها تفرقه انداختند و این نقض بیانیه ملی در سال ۱۹۶۸ است، لذا وحدت بخشیدن به ملت ما و به مبارزه کل مردم فلسطین بر اساس مقاومت و آزادی کامل فلسطین وظیفه مبرم همه ماست .
۱۱- نقش مبارزاتی ملت ما در مناطق اشغالی سال ۱۹۴۸ و در خارج از آن همچون مبارزات ملت ما در غرب رود اردن و غزه مبارزه ای در جهت آزادی کامل فلسطین است، اما هرکدام از اینها را باید بنا به موقعیت مکانی خود و امکانات ذاتی هر منطقه در نظر گرفت.
۱۲- قضییه فلسطین، در عین حال قضییه همه اعراب است . بر این اساس ما از دولت ها و ملت های عرب و همچنین احزاب ملی این کشورها می خواهیم که با تمام توان خود در کنار انقلاب مردم ما بیاستند و به آن کمک کنند. مسئولیت آنان در راه آزادی فلسطین کمتر از مسئولیت مردم فلسطین نیست. انقللاب فلسطین جزیی از انقلاب همه ملت عرب است .
۱۳- قضییه و مشکل فلسطین بر اساس عقل و انسانیت بنا شده و باید از این نظرگاه مورد قیاس قرار گیرد. بر نیروهای عدالتخواه جهان است که از مبارزات مردم ما حمایت نموده و در کنار مردم فلسطین قرار بگیرند.
توضیحات مترجم:۱- دولت اسرائیل با دستگیری و زندانی کردن بیشتر وزرای حماس و تعدادی از اعضای پارلمان فلسطین که متعلق به حماس بودند زمینه فلج کردن حماسی ها را فراهم ساخت و ابومازن با یک حرکت فرصت طلبانه و ضد دمکراتیک اسماعیل هنیه را از نخست وزیری برکنار و شخص دیگری را به جای وی برگزید. ابومازن به جای اینکه با سیاست دستگیری و زندانی کردن افرادی که مصوونیت سیاسی داشتند به مبارزه برخیزد، بشکل زبونانه ای از این عمل دولت اسرائیل پشتیبانی نموده و خود به قدرت رسید. حتی رئیس مجلس شورای ملی فلسطین آقای “احمد دویک ” نیز با توطئه ابومازن و اسرائیلی ها به زندان انداخته شد و هم اکنون اینان در زندانند. این چه دولت پوشالی است که سربازان اسرائیلی هرگاه اراده کنند می توانند در مرکز این دولت و پارلمان و نخست وزیری هر که را که بخواهند دستگیر و زندانی کنند. آیا این چنین دولتی می تواند مبشر آزادی برای ملت فلسطین باشد؟
۲- پس از پیروزی حماس در انتخابات سال ۲۰۰۶، اروپائی ها و آمریکائیان متحدا به مبارزه بر علیه حماسی ها دست زدند. بویژه دولت آمریکا ژنرال ” کی دایتون” را با یک میلیارد دلار بودجه به اسرائیل فرستاد تا در آنجا با کمک ” محمد دهلان” رئیس سابق پلیس فلسطین برنامه سرنگونی دولت حماس را عملی نماید. برای این منظور آنها عده ای از فلسطینی ها را به اردن فرستاده تا دوره های آموزشی برای کودتا در غزه از سر بگذرانند. آنان سپس از اردن به غزه منتقل شده و آماده کودتا شده اند. اما طرح این کودتا بوسیله “هانی الحسن”، یکی از اعضای کمیته مرکزی الفتح افشا شد و چند روز بعد در یک زدو خورد کوتاه در غزه پلیس حماس موفق به خنثی کردن کودتا شد و عده ای از توطئه گران کشته و یا به زندان انداخته شدند. اما مطبوعات وابسته به آمریکا و اسرائیل چنین تبلیغات براه انداختند که گویا حماسی ها در غزه قدرت را در دستان خود به زور قبضه نموده اند. «حسنین ال هیکل» ، سردبیر روزنامه الاهرام در دهمین روز جنگ غزه طی مصاحبه ای با الجزیره اعلام داشت:- آمریکائی ها؛ ستون پنجمی را در غزه بوجود آوردند تا دولت حماس را سرنگون کنند- اسرائیل و آمریکا با محاصره غزه حماس را در برابر دو راهی قرار دادند یا آنکه از گرسنگی بمیرند و یا تسلیم خواسته های اسرائیل شوند. اما حماس راه سوم یعنی مقاومت را برگزید و من بطور جدی از آنان حمایت می کنم .
۳- هنگامیکه کنفرانس حمایت از غزه در قطر در روزهای اوایل جنگ اخیر در دوحه پایتخت قطر برگزار گردید، قرار بود که ابومازن نیز در آن کنفرانس شرکت نماید. شیخ قطر در مصاحبه تلویزیونی خود در قطر چنین گفت: ما یک هواپیمای اختصاصی را به رام الله فرستادیم تا ابومازن و هئیت همراه را با خود به دوحه بیاورد. مسافرت انان به تاخیر افتاد. من تلفنی با ابومازن صحبت کرده و ایشان پاسخ دادند که تا یکساعت دیگر ما خواهیم آمد. اما بیش از یکساعت و نیم گذشت و خبری نشد. من مجددا به ابومازن تماس گرفتم . وی چنین گفت :” اگر من بخواهم به قطر مسافرت کنم، سر مرا از گوش تا گوش خواهند برید.” پس از آن ما با خالد مشعل و ۷ سازمان مقاوم فلسطینی تماس گرفتیم و از آنان دعوت بعمل آوردیم تا به کنفرانس بیایند. زیرا این کنفرانس به خاطر آنان و کمک به مردم فلسطین تشکیل شده بود.

مرگ زودهنگام فلسطينيان آلوده به فسفر سفيد

پرس تی وی: منابع پزشکی مستقر در سرزمين های اشغالی از مرگ زودهنگام و دفعی فلسطينيان آلوده به اثرات ناشی از انفجار بمب های فسفر سفيد خبر دادند. بر اساس آخرين گزارش ها، پزشکان فلسطينی مستقر در بيمارستان های غزه به تازگی گزارش هايی را، مبنی بر وخامت حال عمومی بيمارانی که در جريان جنگ غزه دچار سوختگی های ناشی از انفجار بمب های فسفر سفيد شده اند، منتشر کرده اند. بر پايه اين گزارش ها ، شماری از بيمارانی که حتی بر بدن شان زخم ها و سوختگی های عميق و وسيع نيز ديده نمی شود، پس از گذشت يک هفته تا 10 روز جان خود را از دست داده اند. يکی از جراحان غيرفلسطينی داوطلب به روزنامه هاآرتص گفت، ما تا کنون سوختگی های ناشی از انفجار بمب های فسفری را نديده بوديم، در حقيقت در کتب پزشکی از اين گونه سوختگی ها به عنوان جراحات ناشی از بی دقتی و سهل انگاری در انجام آزمايش های شيميايی در آزمايشگاه ها و پايگاه های نظامی نام برده شده است. در همين حال روزنامه هاآرتص سه گزارش از گروه های پزشکی اسرائيلی دريافت کرده است که نشان می دهد، علت سوختگی حادثه ديدگان استفاده ارتش اسرائيل از بمب های حاوی فسفر سفيد بوده است.