۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

ما سالگرد تأسيس اسراييل را جشن نمی گيريم - برگردان: محمد علی اصفهانی






















ما سالگرد تأسيس اسراييل را جشن نمی گيريم برجسته ترين چهره های يهودی دانشگاهي، فرهنگی ، ادبی ، هنري، و سياسی انگلستان برگردان: محمد علی اصفهانی در شصتمين سالگرد رسميت بخشيدن به غصب سرزمين فلسطين، و حلال کردن جان و مال و خون انسان فلسطينی بر ˝نژاد برتر˝ و ˝قوم برگزيده˝، يهوديانی آزاده، بار ديگر سکوت را در هم شکستند تا بر اين حقيقت روشن گواهی دهند که ميان انسان تا انسان، فاصله، نه قوم و تبار و مذهب و مسلک و مرام و نژاد، که تنها انسان است و بس. و اين بار، از انگلستان. بيش از صد تن از برجسته ترين چهره های دانشگاهی و فرهنگی و هنری و سياسی يهودی انگلستان در نامه يی به روزنامه ی گاردين، اعلام کرده اند که نمی خواهند و نمی توانند بر اجساد نيمه جان فلسطينيان، بر خانه های ويران شده، بر سفره های تهی مانده از نان، بر نعش های برهم انباشته ی مرد و زن و پير و جوان، و برگلبرگ های پرپر شده و فرو ريخته ی جان کودکان شيرخواره ی فلسطينی از دامان مادرانشان بر خاک، پای بکوبند و دست بيافشانند. ترجمه ی متن اين نامه را همراه با نام ها، و نيز با توضيحاتی که به نظرم لازم می آمد در زير آورده ام. ۲۰ ارديهشت ۱۳۸۷ ۹ مه ۲۰۰۸ در اين ماه مه، سازمان های متعدد يهودي، شصتمين سالگرد تأسيس دولت اسراييل را جشن می گيرند. و اين، در صورتی که صدها سال زجر و آزار يهوديان را که در اوج خود به هولوکاست انجاميد به خاطر داشته باشيم قابل درک است. امّا، ما يهوديانی هستيم که در اين جشن شرکت نخواهيم کرد. زمان آن فرا رسيده است که روايت ديگر را نيز بدانيم. روايت تقاصی که از مردمی ديگر در آن سوی جهان، به جرم يهود ستيزی اروپا، و نسل کشی هيتلر در اين سوی جهان، گرفته شده است. همچنان که ادوارد سعيد می گفت، آنچه هولوکاست با يهوديان کرد، اشغال فلسطين به وسيله ی يهوديان، بر مردم فلسطين روا داشت. در سال ۱۹۴۸، در ماه آوريل، همان ماهی که در آن، کشتار دير ياسين اتفاق افتاد (۱) و همان ماهی که شهروندان عادی فلسطين، در بازار حيفا مورد آن حمله ی معروفِ پر از تلفات قرار گرفتند، اجرای طرح ˝دالت˝ (۲) آغاز شد. اين طرح، طرح ويران کردن قريه های فلسطينی و بيرون انداختن ساکنان اصلی آن ها بود. ما اين را جشن نمی گيريم. در ژوئيه ی ۱۹۴۸، در دل گرمای سوزان تابستان، هفتاد هزار فلسطينی را از رام الله و اللُد بدون آب و بدون غذا به بيابان پرتاب کردند. و در ميان راه، صدها تن از اين فلسطينيان جان باختند. اين به عنوان ˝راه پيمايی مرگ˝ شناخته شده است. (۳) ما اين را جشن نمی گيريم. [ در همان آغاز کار ] هفتصد و پنجاه هزار فلسطينی آواره شدند و چهارصد قريه ی فلسطينی از نقشه ی جهان زدوده و محو شد. و اين، هنوز پايان پاک سازی قومی و نسل کشی نبود و نيست. هزاران فلسطيني، در حالی که شهروند اسراييل بودند، در سال ۱۹۵۶ از ˝الجليل˝ اخراج شدند. و هزار ها فلسطينی ديگر نيز، به هنگامی که اسراييل نوار غزه و کرانه ی رود اردن را اشغال کرد، به سرنوشتی اينچنين گرفتار آمدند. بر مبنای قوانين بين المللی و همچنين بر مبنای قطعنامه ی ۱۹۴ سازمان ملل متحد، پناهندگان از حق بازگشت به سرزمين خود و يا دريافت غرامت برخوردارند. [در حالی که اسراييل اين حق طبيعی و مسلّم پناهندگان فلسطينی را حتّی به صورت ظاهری و شفاهی و واهی هم که باشد به رسميت نشناخته است؛ و بلکه بر عکس، رسماً و کتباً مردودش دانسته است ـ م] ما اين را جشن نمی گيريم. ما نمی خواهيم اين را جشن بگيريم. ما نمی خواهيم تولد دولتی را خجسته بداريم که با تروريسم، با کشتار دسته جمعي، و با دزدی زمين مردم بنا شده است. ما نمی توانيم تولد دولتی را جشن بگيريم که بر پاکسازی قومی و نسل کشي، اصرار می ورزد. که به قوانين بين المللی تجاوز می کند. که بر مردم عادی غزه تنبيه دسته جمعی شنيع و مهيب و هولناکی را تحميل کرده است. که فلسطينيان را از حقوق انسانی آن ها و از آرزو ها و آمال ملّيشان محروم می سازد. ما آن هنگام، جشن خواهيم گرفت که عرب و يهودي، در خاورميانه يی سرشار از صلح و مسالمت، با حقوقی مساوی و همسان، با هم و در کنار هم زندگی کنند. [لطفاً توجّّه کنيد که توضيحات، در پايين صفحه، بعد از نام ها آمده است.] Seymour Alexander Ruth Appleton Steve Arloff Rica Bird Jo Bird Cllr Jonathan Bloch Ilse Boas Prof. Haim Bresheeth Tanya Bronstein Sheila Colman Ruth Clark Sylvia Cohen Judith Cravitz Mike Cushman Angela Dale Ivor Dembina Dr. Linda Edmondson Nancy Elan Liz Elkind Pia Feig Colin Fine Deborah Fink Sylvia Finzi Brian Fisher MBE Frank Fisher Bella Freud Catherine Fried Uri Fruchtmann Stephen Fry David Garfinkel Carolyn Gelenter Claire Glasman Tony Greenstein Heinz Grunewald Michael Halpern Abe Hayeem Rosamine Hayeem Anna Hellman Amy Hordes Joan Horrocks Deborah Hyams Selma James Riva Joffe Yael Oren Kahn Michael Kalmanovitz Paul Kaufman Prof. Adah Kay Yehudit Keshet Prof. Eleonore Kofman Rene Krayer Stevie Krayer Berry Kreel Leah Levane Les Levidow Peter Levin Louis Levy Ros Levy Prof. Yosefa Loshitzky Catherine Lyons Deborah Maccoby Daniel Machover Prof. Emeritus Moshe Machover Miriam Margolyes OBE Mike Marqusee Laura Miller Simon Natas Hilda Meers Martine Miel Laura Miller Arthur Neslen Diana Neslen Orna Neumann Harold Pinter Roland Rance Frances Rivkin Sheila Robin Dr. Brian Robinson Neil Rogall Prof. Steven Rose Mike Rosen Prof. Jonathan Rosenhead Leon Rosselson Michael Sackin Sabby Sagall Ian Saville Alexei Sayle Anna Schuman Sidney Schuman Monika Schwartz Amanda Sebestyen Sam Semoff Linda Shampan Sybil Shine Prof. Frances Stewart Inbar Tamari Ruth Tenne Martin Toch Tirza Waisel Stanley Walinets Martin White Ruth Williams Naomi Wimborne-Idrissi Devra Wiseman Gerry Wolff Sherry Yanowitz توضيحات: عنوان و لينک نامه: We're not celebrating Israel's anniversary www.guardian.co.uk/world/2008/apr/30/israelandthepalestinians ۱ ـ ˝دير ياسين˝، قريه ی کوچکی در فلسطين بود. با جمعيتی در حدو ۱۲۰۰ نفر. در نهم آوريل ۱۹۴۸ اين قريه مورد تهاجم دو گروه تروريستی اسراييلی قرار گرفت که رهبر يکی از آن ها مناخيم بگين نخست وزير بعدتر اسراييل بود؛ و رهبر آن ديگري، اسحاق شمير، باز هم چون آن يکي، نخست وزير بعدتر اسراييل. اين دو گروه تروريستي، به رهبری دو نخست وزير آينده ی اسراييل، دست به قتل عام تمامی مردم اين قريه ی کوچک و فقير زدند؛ و بنا به نوشته ی مطبوعات همان زمان، موفق شدند که ۲۵۴ نفر از آن ها را به قتل برسانند، و مابقی را وحشتزد، زخمي، و لت و پار شده فراری دهند. البته بعد تر، جايزه ی صلح نوبل نيز به رهبر يکی از اين دو گروه ـ مناخيم بگين ـ تقديم شد! ماه آوريل، همچنين يادآور قتل عام سهمگين مردم قريه ی کوچک قانا در جنوب لبنان، به وسيله ی يک نخست وزير ديگر اسراييلی ـ و باز هم برنده ی جايزه ی صلح نوبل ـ يعنی شيمون پرز است در سال ۱۹۹۶. همان قتل عامی که نزار قباني، در منظومه ی بلند خود ˝چهره ی قانا˝ آن را ترسيم می کند: پريده رنگ، همچون سيمای عيسی و هوای دريا در ماه آوريل... باران های خون و اشک... ... بر روی اجسادما وارد قانا شدند و پرچم نازيان را بر فراز سرزمين جنوب بر افراشتند و ايّام آدمسوزی را باز گردانيدند... ... گندمزاران را و درختان زيتون را و بوته های تنباکو را در هم کوبيدند. و آوای بلبلان را. کادموس را در مرکبش در هم کوبيدند دريا را درهم کوبيدند و افواج مرغان دريايی را. حتّی بيمارستان ها را هم در هم کوبيدند حتّی مادران شيرده را و کودکان مدرسه يی را. زيبايی زنان جنوبی را در هم کوبيدند و باغستان های چشم های عسلی را غارت کردند... ده سال بعد نيز، در سال ۲۰۰۶ در جريان تجاوز ۳۳ روزه به لبنان به منظور آماده سازی حمله ی آمريکا به ايران و سوريه، و ˝استقرار دموکراسی از دمشق تا تهران˝، نخست وزير فعلی اسراييل، باز قتل عامی ديگر را در همان قريه ی معصوم مرتکب شد. اين يک البته بر خلاف آن دو نخست وزير ديگر هنوز به دريافت جايزه ی صلح نوبل، مفتخر نشده است. بعد از نابودی تمام مردم غزه، که تروريست به دنيا می آيند و تروريست زندگی می کنند و تروريست می ميرند، مخصوصاً کودکانی که قرار است نسل های آينده ی تروريست ها را تشکيل دهند، شايد با ياری ˝محمودعباس˝ آژان آمريکا و غرب به گفته ی رابرت فيسک، و رييس احتمالی ˝دولت ويشي˝ از نوع فلسطينی آن به گفته ی جان پيلجر، نخست وزير فعلی اسراييل هم بتواند جايزه ی صلح نوبل را از طرف ˝جامعه ی جهاني˝ دريافت کند. که گفته اند: ˝تا سه نشه، بازی نشه˝. در ارتباط با آنچه در اين قسمت آمد، می توانيد به صفحات متعدد ˝خبر و نظر˝ سايت ققنوس، و مخصوصاً به لينک های زير، مراجعه کنيد: http://www.ghoghnoos.org/honar/honarg/honarg01/kabbani_ghana.htmlhttp://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar03/warschawski-l.htmlhttp://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/pilger-gaza.htmlhttp://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar03/welcome.html۲ـ ˝طرح دالت˝ که نام آن از حرف عبری ˝دالت˝ معادل ˝دال˝ در فارسی و عربی گرفته شده است، طرحی است که در فاصله ی پاييز ۱۹۴۷ تا بهار ۱۹۴۸ به وسيله ی يک گروه شبه نظامی يهودی در منطقه ی فلسطين به اجرا در آمد. با هدفِ تصرّف هرچه بيشتر زمين های مردم ساکن فلسطين (مسيحي، يهودي، مسلمان، و ...) به نفع دولتی که قرار بود بر مبنای اصالت برتری نژاد و قوم و مذهب يهود در انتگريست ترين و بنيادگرا ترين تعريف آن، در دل خاورميانه تشکيل شود. ۳ ـ ˝راه پيمايی مرگ˝ يا به زبان انگليسی Death marches در معنای عام آن، به راندن گروه های انسانی به اسارت در آمده، از نقطه يی به نقطه ی ديگر، توسط دشمن، با زور و بدون توجه به وضع و حال آن ها و زنده ماندن يا کشته شدنشان بر اثر مشقت های راه پيمايي، اطلاق می شود. در اينجا نويسندگان نامه، به ˝راه پيمايی مرگ˝ معروف در جريان جنگ جهانی دوم نظر دارند که طی آن، نازی ها ـ که نه عرب بودند؛ نه عرب تبار بودند؛ و نه فلسطينی بودند؛ و نه فلسطينی تبار بودند؛ و نه مسلمان بودند؛ و نه مسلمان تبار بودند ـ در اين سوی جهان، در اروپا، هزاران اسير را ـ که اکثريّتشان را يهوديان تشکيل می دادند ـ از اردوگاه های نزديک به مرزها، به اردوگاه های داخل آلمان بردند. با همان شيوه ی رفتار اسراييليان با هفتاد هزار فلسطيني، در گرمای سوزان تابستان، و در حالی که حتی آب آشاميدنی را نيز اسراييليان ـ به نوشته ی نويسندگان يهودی اين نامه ـ از آنان دريغ می داشتند. تا جايی که صدها تن از آن بی پناهان، که تنها و تنها جرمشان فلسطينی بودن و فلسطينی زاده شدن بود، در راه جان باختند. يعنی به قول قاتلانشان تلف شدند...

۱ نظر:

mojtabahojatoleslami@hotmail.com گفت...

سلام
بیشتر از سی‌ سال پیش خونهای ملت ما درخت استقلال ، ازادی ، جمهوری اسلامی را میوه دا ر کرد ولی‌ متاسفانه رهبران ما غصهٔ پول چینی‌ ها و معاملات با اینها را میخورند و یا اینکه غصهٔ. این فلسطینیها و یا بدتر از همه حزب الهی ها را میخورند . هرکس ریش داره با یک اسلحه ادعای اسلامی بودن میکنه . من هزار با ر برای جمهوری اسلامی حقیقی‌ جان میدهم ولی‌ حاضر نیستم یک قطره خون برای این اسلام خراب کنها بدهم . امیدوارم این رهبران ما در روز سال گرد انقلاب فریاد االله و اکبر های مردم را دلیل بر اغتشاشگری تعبیر نکنند همین الله و اکبر های مردم بود که رهبران ما را بر کار گزا شت . بنده سی‌ سال پیش در مدرسهٔ طلاب قم درس خواندم و دو سال و نیم زندان شاه بودم . الله و اکبر