۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

10 دروغ، برای برافروختن 10 جنگ




ميشل کُلُن


برگردان: محمد علی اصفهانی


Michel Collon (ميشل کُلُن) در هفدهم ماه مه، طی مقاله يی کوتاه، به دَه دروغ رسانه يي، که آمريکا برای بر افروختن دَه جنگ در چهارگوشه ی جهان به آن ها متوسل شده است، اشاره کرده است. اشاره يی که توجّه به آن، به خصوص در شرايط کنونی برای ما ضرورتی مضاعف دارد. ميشل کُلُن، روزنامه نگار، نويسنده، و فيلمسازی بلژيکی است از تبار ˝چپ راديکال˝. او از سازماندهندگان اعزام ناظران عادی به مناطق درگيری در جنگ بالکان، و در جنگ عراق است. کُلُن، همچنين عضو حرکت معروف Axis for Peace (محور تقارن برای صلح) است که به همت تری ميسان روزنامه نگار و نويسنده و تحليل گر برجسته ی فرانسوي، و شبکه ی معروف فرانسوی ـ جهانی ولتر، برای مقابله با سياست های تجاوزگرانه ی آمريکا، از مجموعه يی از ,اليت, ها ی سراسر جهان، تشکيل شده است. او به زبان فرانسه می نويسد؛ و از ميان کتاب های فراوان او که به زبان های متعدد ديگر نيز ترجمه شده اند، از جمله می توان به عنوان نمونه به کتاب هايی اشاره کرد همچون: راهنمای عملی مقابله با دستکاری افکار عمومي، يوگوسلاوی و جنگ های آينده، ناتو در حال فتح و اشغال همه ی جهان است، قوانين اقتصادی يی که جنگ ها را به وجود می آورند، جنگ گلوبال، آغاز شده است، و ... کُلُن، در اين مقاله توضيح می دهد که در عصر ارتباطات جمعی گسترده، قبل از آغاز هر جنگي، از دروغ های رسانه يی برای آماده سازی افکار عمومي، استفاده می شود. و اين که: آمريکا، از طريق وسايل ارتباط جمعي، بار ها و بار ها جنگ هايی را که تصميم به برافروختنشان گرفته بود و گرفته است با دروغ هايی که بعداً رسوا شده اند و می شوند، ˝موجّه و مشروع˝، جلوه داده است و می دهد. و آن گاه، ميشل کُلُن، دَه نمونه از اين دروغ های رسانه يی را با اختصار تمام، اينچنين بر می شمارد:


٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
يک: ويتنام: ۱۹۷۵ ـ ۱۹۶۴
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دروغ رسانه ها: در روز های دوم و سوم ماه اوت، نيرو های ويتنام شمالي، در خليج تانکن به کشتی های آمريکا يی حمله کردند.
آنچه بعداً معلوم شد: هرگز چنين حمله يی در کار نبوده است. همه ی قضيه را کاخ سفيد ساخته و پرداخته بود.
(۱) هدف اصلی: مانع استقلال ويتنام شدن. فرمانروايی آمريکا را بر منطقه تضمين کردن.
نتيجه ی کار: ميليون ها قربانی. تولد نوزادان ناقص الخلقه برای نسل ها و نسل ها، بر اثر استفاده ی آمريکا ازAgent orange
(2)مشکلات فوق العاده اجتماعی
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دو: Grenade : ۱۹۸۳
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دروغ رسانه ها: در اين جزيره ی کوچک کاراييب، يک پايگاه نظامی برای شوروی ساخته شده است که زندگی پزشکان آمريکايی را به خطر می اندازد.

آنچه بعداً معلوم شد: اين موضوع، کاملاً دروغ است. جزء به جزء، و قطعه به قطعه ی اين دروغ را پرزيدنت ريگان از خودش ساخته است.

هدف اصلی: مانع رفرم های اجتماعی و دموکراتيک نخست وزير کشور، Bishop (که سرانجام به قتل رسيد) شدن.

نتيجه ی کار: سرکوب وحشيانه. دوباره به چنگ واشنگتن گرفتار شدن کشور.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
سه: پاناما: ۱۹۸۹
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دروغ رسانه ها: ضروری است که برای دستگيری ˝نوريگا˝، رييس جمهوری پاناما، دست به کار شد. چون او مشغول کار قاچاق مواد مخدّر است.


آنچه بعداً معلوم شد: نوريگا ـ که خودش مزدور و ساخته و پرداخته ی سيا بود ـ در پايان تاريخ قرارداد مربوط به کانال پاناما، خواهان حق حاکميت پاناما بر اين کانال بود. چيزی که سيا نمی توانست آن را تحمل کند.


هدف اصلی: ادامه ی کنترل آمريکا بر اين مسير ارتباطی استراتژيک.


نتيجه ی کار: بمبارانی که به وسيله ی آمريکا انجام شد، بين دو هزار تا چهار هزار شهروند عادی را به قتل رسانيد. بدون آن که رسانه ها اين موضوع را به روی خود بياورند.

٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
چهار: عراق: ۱۹۹۱
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: عراقی ها وسايل ويژه ی نگاهداری کودکان را از يک زايشگاه در ˝کويت سيتي˝ به سرقت برده اند.


آنچه بعداً معلوم شد: امير کويت، به يک کمپانی بسيار بزرگ و مشهور روابط عمومی به نام Hill & Knowlton برای سر هم کردن اين دروغ، پول پرداخته بود.


(۳) هدف اصلی: ايجاد مانع بر سر مبارزه ی کارساز با اسراييل. جلوگيری از استقلال خاورميانه از آمريکا.


نتيجه ی کار: کشته شدن تعداد بی شماری انسان در جريان جنگ. برقراری يک تحريم کامل و بی وقفه برای ساليان دراز. تحريم حتی دارو و درمان.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
پنج: سومالی: ۱۹۹۳
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: آقای برنارد کوشنر، خودش را به عنوان يک قهرمان ˝دخالت های انسان دوستانه˝، در صحنه ی تئاتر جهانی به نمايش می گذارد.


(۴) آنچه بعداً معلوم شد: چهار مؤسسه ی آمريکايي، يک چهارم زمين های دارای منابع نفت را در سومالی خريداری کرده بودند.


هدف اصلی: کشوری را که به لحاظ نظامي، دارای موقعيت استراتژيک است تحت کنترل خود در آوردن. نتيجه ی کار: آمريکا نتوانست به هدف خود دست يابد؛ ولی منطقه را در هرج و مرجی طولانی و همچنان مستمر، فرو برد.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
شش: بوسنی: ۱۹۹۵ ـ ۱۹۹۲
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: کمپانی آمريکايی روابط عمومی Ruder Finn و برنارد کوشنر، نمايشی به راه انداختند مبنی بر اين که ˝صرب˝ ها اردوگاه های مرگ، برپا کرده اند.


آنچه بعداً معلوم شد: کمپانی آمريکايي، و برنارد کوشنر، دروغ می گفتند. اردوگاه مورد اشاره ی آن ها، اردوگاه زندانيانی بود که در آنجا برای تبادل اسرا نگاه داشته شده بودند. رييس جمهوری بوسني، ˝عزت بگويچ˝، اين موضوع را مورد تأييد قرار داد.


هدف اصلی: حکومت وقت يوگوسلاوي، که به نظر آمريکا بيش از اندازه به سمت چپ گرايش داشت، می بايست درهم بشکند. سيستم اجتماعی آن می بايست منهدم شود. منطقه می بايست تحت نفوذ کمپانی های چند مليتی قرار بگيرد. دانوب و راه های استراتژيک بالکان می بايست تحت کنترل در آيند. نتيجه ی کار: چهار سال جنگ مصيبت بار و وحشتناک ميان همه ی مليت های موجود (مسلمان، صرب، و کروآت). تحريک ها و آتش افروزی ها به وسيله ی برلن انجام می شد، و به وسيله ی واشنگتن دامنه می يافت.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
هفت: يوگوسلاوی: ۱۹۹۹
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه يی: صرب ها در مورد آلبانی های کوسوو مرتکب نسل کشی شده اند.


آنچه بعداً معلوم شد: ناتو چنين دروغی را از خودش ساخته بود. و اين موضوع را سخنگوی رسمی ناتو، Jamie Shea تأييد کرد.


هدف اصلی: تحميل کردن فرمانروايی ناتو بر بالکان. ناتو را ژاندارم جهان کردن. يک پايگاه نظامی آمريکايی در کوسوو برپا ساختن.


نتيجه ی کار: دوهزار قربانی بر اثر بمباران های ناتو. نسل کشی در کوسوو به وسيله ی UCK (ارتش آزاد سازی کوسوو) با حمايت و پوشش ناتو.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
هشت: افغانستان: ۲۰۰۱
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه يی: بوش می خواهد انتقام ۱۱ سپتامبر را بگيرد؛ و بن لادن را دستگير کند.


آنچه بعداً معلوم شد: در افغانستان، کوچکترين نشانه يی از وجود شبکه ی برپا کننده ی حمله ی ۱۱ سپتامبر به دست نيامد. در هر حال، طالبان اعلام آمادگی کرده بودند که بن لادن را تحويل بدهند.


هدف اصلی: مرکز استراتژيک آسيا می بايست تحت استيلا قرار بگيرد. يک خط لوله برای کنترل منابع استراتژيک آسيای جنوبی می بايست کشيده شود. نتيجه ی کار: اشغال بسيار دراز مدت و همچنان مستمر افغانستان. رشد روزافزون توليد و قاچاق ترياک.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
نُه: عراق: ۲۰۰۳
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: صدام، سلاح های انهدام جمعی خطرناک در اختيار دارد. اين را کالين پاول، در حالی که يک لوله ی آزمايشگاه هم در دست داشت اعلام کرد.


آنچه بعداً معلوم شد: کاخ سفيد به سرويس های خود دستور داده بود که گزارش ها را تحريف کنند؛ و يا از خودشان گزارش های دروغ بسازند.


هدف اصلی: تمام نفت عراق می بايست در اختيار آمريکا قرار بگيرد تا او بر رقيبان خودش همچون اروپا، ژاپن، چين و ... برتری داشته باشد، و بتواند با شانتاژ، از آن ها اخّاذی کند و باج سبيل بطلبد. نتيجه ی کار: عراق، غرق در بربريت شد. زنان به گذشته و تاريکی و ارتجاع، باز رانده شدند.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دَه: ونزوئلا ـ اکوادر: ۲۰۰۸
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: چاوز حامی تروريسم است. سلاح وارد می کند. ديکتاتور است. (البته به نظر می رسد که بهانه ی مناسب و مرجّح، هنوز انتخاب نشده باشد.) آنچه تا اين لحظه، دروغ بودنش معلوم شده است: چاوز، برروی مردم خود آتش می گشايد. چاوز، ضد يهودی است. چاوز، ميليتاريست است... اما، اهريمن نمايی از چاوز، همچنان ادامه دارد.


هدف اصلی: کمپانی های چند مليتی آمريکا می خواهند کنترل خود را بر نفت و ثروت های ديگر آمريکای لاتين حفظ کنند. آمريکا از تحولات اجتماعی رهايی بخش و دموکراتيک در آمريکای لاتين می ترسد و می خواهد مانعشان شود.


(۵) نتيجه ی کار: واشينگتن، مشغول يک جنگ گلوبال عليه آمريکای لاتين است: کودتا ها. خرابکاری های اقتصادی. شانتاژ. گسترش پايگاه های نظامی در نزديکی منابع ثروت طبيعی...


به طور خلاصه پيش از آن که هر جنگی شروع شود، با دروغ های رسانه يي، زمينه اش را آماده می کنند. و هنوز خيلی مانده است تا ليست ما کامل شود! جلوگيری کردن از جنگ، با برداشتن نقاب ـ به گونه يی هرچه سريع تر و هر چه گسترده تر ـ از چهره ی دروغ سازی های رسانه يی است که امکان پذير خواهد بود. بسيار از شما سپاسگزار می شوم اگر که اين متن را ترجمه و پخش کنيد. در جنگ خبر ها، نيروی واقعي، شما هستيد!


ميشل کُلُن


۱۷ مه ۲۰۰۸ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ


عنوان و لينک مقاله: Dix guerres, dix m�diamensonges www.mondialisation.ca/index.php?context=va&aid=9007


1-ماجرای موسوم به ˝درگيری های تنگه ی هرمز˝ در چند ماه پيش را، ناظران مختلف، با همين ماجرای ˝درگيری های خليج تانکن˝ مقايسه کرده اند.


مقاله ی آلن درنو درهمين رابطه، که در همان زمان به ترجمه ی همين قلم با عنوان ˝ از خليج تانکِن در ۱۹۶۴ تا خليج فارس در ۲۰۰۸ ˝ منتشر شد: http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/iran-tonkin.html


2ـ Agent Orange نامی است که به يک ترکيب شيميايی خطرناک و سرطانزای ضد گياهی داده شده است که آمريکا در سال های جنگ ويتنام از آن عليه مردم ويتنام استفاده کرد؛ و تا هم اکنون، آثار آن و بازمانده های آن در جان نسل های پياپی ويتنامي، به طور مستمر، از ويتناميان، قربانی می گيرد ـ م.


۳ ـ ماجرا به صورت اختصار، از اين قرار است که بعد از اشغال کويت به وسيله ی صدام حسين در سال ۱۹۹۰ آمريکا برای شروع جنگ [جنگ اول با عراق ] نياز داشت که افکار عمومی جهان را آماده کند. امير فراری کويت، با پرداختن ده ميليون دلار به کمپانی Hill & Knowlton ترتيبی داد که خانمی که گويا دختر خود اين امير بود، در کنگره ی آمريکا حاضر شود و برای نمايندگان کنگره، شهادت بدهد که خودش ديده است که سربازان عراقي، برای سرقت وسايل ويژه ی نگاه داری کودکان، کودکان را به روی زمين پرت کرده اند و وسايل را برده اند. فيلم اين ادای شهادت در کنگره ی آمريکا، بلافاصله در ابعاد وسيع در تلويزيون های جهان پخش شد تا مردم را تحت تأثير قرار دهد ـ م.


۴ ـ برنارد کوشنر، پس از خيانت به حزب خود، حزب سوسياليست فرانسه (که گرفتار بحرانی شديد است) و پذيرش پست وزارت امور خارجه در کابينه ی رييس جمهوری راستگرای به شدّت متمايل به جرج بوش، ماهيت خود را با تهديد بی شرمانه ی ملت ايران، بيشتر از پيش به نمايش گذاشت. قسمتی از نوشته ی بسيار پر لطافت خانم آنيِس مايار در اين رابطه: من نمی توانم اين را برتابم که حکمرانانی که به مشروعيّتی فخر می فروشند که در يک دموکراسی فاسد و تباه شده در هلهله ی جشن و پايکوبی اهريمنی زور و ثروت و رسانه های ارتباط جمعی کسب کرده اند، خود را مجاز بدانند که هزار مرگ و هزار رنج و درد را به نام من، به ديگران وعده دهند... امروز، ديگر ماسک از چهره ی برنارد کوشنر فرو افتاده است. او از قول ما، و به نام ما، بدترين بد را به مردمی وعده می دهد که اصلی ترين گناهشان نشستن بر سر ذخاير سرشاری است از آن سرمايه ی سياهی که در تمام کره ی زمين، همه ديوانه وار هوسش را دارند... اين دعوا ها که عدّه يی می کوشند تا در کلّه ی ما فروکنندشان و به خورد ما بدهندشان، دعوا های ما نيست. اين همه، دعوا های گردن کلفت های چند مليّتی انرژی و سلاح است، که زباله دانی هايی به نام رسانه های ارتباط جمعی را، و عروسک های خيمه شب بازی را، در همه جای جهان، تغذيه می کنند... متن کامل نوشته ی آنيس مايار: http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar04/nameh-iran.html۵ ـ و بالاخره، بعد از اين همه تلخي، برای تغيير ذائقه: اورتگا به تهران رفت: پس زنده باد امپرياليسم! http://www.ghoghnoos.org/honar/tanz/tanz01/zendeh-baad.html
31 اردیبهشت 1387

هیچ نظری موجود نیست: