۱۳۸۷ خرداد ۱۰, جمعه

عبدالقدیرخان فروش دانش اتمی به ایران را تکذیب کرد


عبدالقدیرخان، سازنده نخستین بمب اتم پاکستان در گفتگو با روزنامه بریتانیایی گاردین گفته که اعترافات او مبنی بر فروش دانش اتمی به ایران، کره شمالی و لیبی، زیر فشار و بزور از وی گرفته شده است.
چهار سال پیش که مناقشه بین المللی بر سر فعالیت اتمی ایران تازه آغاز شده بود، عبدالقدیرخان بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و با لحنی گرفته و پشیمان اعتراف کرد که فناوری مربوط به غنی سازی اورانیوم را که می تواند در ساخت بمب اتمی کاربرد داشته باشد به ایران، کره شمالی و لیبی فروخته است.
عبدالقدیرخان پس از این اعترافات و با اینکه قهرمانی ملی در پاکستان به شمار می رفت و پدر بمب اتمی لقب گرفته بود، در ویلای شخصی اش در منطقه ییلاقی مارگله در حومه اسلام آباد، در حبس خانگی قرار گرفت که هنوز هم ادامه دارد.
او اکنون در حالی اعترافات خود را پس گرفته که مخالفان ژنرال مشرف، رئیس جمهور پاکستان دولت این کشور را در دست گرفته اند و از نفوذ ژنرال مشرف به میزان زیادی کاسته شده است.
عبدالقدیرخان در نخستین مصاحبه ای که طی چهار سال گذشته با رسانه های خارجی انجام داده، گفته که تحت فشار ژنرال مشرف مجبور به اعترافاتی شده بود که حقیقت ندارد.
عبدالقدیرخان به گاردین گفته که تجهیزات غنی سازی اورانیوم در بازارهای غربی براحتی قابل دسترسی اند و ایران و کره شمالی و هر کسی که پولی بپردازد براحتی می تواند به این تجهیزات دست بیابد.
خبرنگار گاردین از عبدالقدیرخان پرسیده که آیا او خود را قربانی نظامیان حاکم بر پاکستان نمی داند؟ به این معنی که تجهیزات اتمی از طریق ژنرالهای پاکستانی به ایران و کره شمالی فروخته شده و به نام او تمام شده است.
اما عبدالقدیرخان حاضر به پاسخ به این پرسش نشده و گفته باید این حرفها را فراموش کرد.
بخشی از اتهاماتی که علیه ایران مطرح شد و مستنداتی که آژانس بین المللی اتمی برای مشکوک شدن به فعالیت اتمی این کشور مطرح کرد، مبتنی بر اعترافات عبدالقدیرخان و اسناد حاکی از همکاری وی با برنامه اتمی ایران بود اما اکنون عبدالقدیرخان آنچه را در ارتباط با فعالیت اتمی ایران به وی نسبت داده شده بود یکسره رد می کند.
در عین حال، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز در گزارشی که زمستان گذشته به شورای امنیت سازمان ملل متحد داد تصریح کرد که پرسشها و ابهاماتی که درباره گذشته فعالیت اتمی ایران داشته رفع شده و پرسشهایی که باقی مانده به فعالیت کنونی اتمی ایران باز می گردد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها از دولت پاکستان درخواست کرد که به بازرسانش اجازه دهد با عبدالقدیرخان گفتگو کنند و اتهاماتی را که به وی نسبت داده شده بررسی کنند، اما این اجازه هیچ وقت داده نشد.
عبدالقدیرخان نیز در گفتگو با گاردین تصریح کرده که به هیچ وجه حاضر به همکاری با بازرسان آژانس نیست.

115 سرباز آمريکايی در سال 2007 ضمن خدمت با خودکشی جان خود را گرفتند


براساس گزارش ارتش آمريکا در سال 2007 نزديک به 1000 سرباز آمريکايی دست به خودکشی زدند که تعداد 115 نفر از آنان جان سپردند لازم به تذکر است که اين آمار فقط شامل سربازانی که هنوز خدمت می کردند می باشد. براساس گزارشی که دو ماه پيش منتشر شده بود تعداد سربازانی که دوره خدمت را به پايان رسانده و در جنگ عراق و افغانستان شرکت داشتند تعداد خودکشی ها باز هم بيشتر می باشد

۱۳۸۷ خرداد ۹, پنجشنبه

تظاهرات علیه سفر کوندالیزا رایس به سوئد و کنفرانس عراق








کوندا برگرد به خونه ات !
علیه جنایتکارجنگی اعتراض کنید!

5 سال ازحمله جنایتکارانه و فاشیستی عراق توسط امپریالیسم امریکا میگذرد. این حمله با دروغهایی نظیر " سلاح کشتارجمعی" و ارتباط دولت عراق با سازمانهای تروریستی آغاز گردید. لیکن اساس قضیه مربوط میشد به کنترل منابع نفتی عراق توسط آمریکا.
کوندالیزا رایس یکی از مسئولین اصلی دولت آمریکا در فجایع زیر شریک است:
- قتل یک میلیون عراقی و دهها هزار مجروح
- ویرانی زیرساخت های عراق و تمام شهرها
- نزدیک به 5 میلیون پناهنده و آواره

دولت سوئد اکنون میزبان وزیر امورخارجه امریکا، کوندالیزا رایس ، جنایتکار جنگی و نخست وزیر دست نشانده استعماری عراق است. این کنفرانس درمورد اشغال خونین و غیر قانونی عراق نیست. درمورد خروج بی قید و شرط قوای متجاوز ازعراق نیست. درحقیقت این کنفرانس درمورد قانونی جلوه دادن سیاست امپریالیستی آمریکا و اشغال عراق است.

دولت سوئد آگاهانه درمورد واژه اشغال و غیرقانونی بودن تجاوز به عراق سکوت میکند و درجهت منافع آمریکا از " سیاست بازسازی عراق" سخن می گوید. سوئد به واقع بعنوان سگ کوچولوی "پودل " آمریکا دراروپا عمل میکند.

بنا به دلایل فوق ما علیه کوندالیزاریس، جنایتکار جنگی و اشغال عراق اعتراض میکنیم ومی خواهیم که آمریکا و متحدینش فورا و بی قید و شرط عراق را ترک کنند و به خلق عراق غرامت بپردازند. این تنها راه ممکن برای متوقف کردن حمام خون و رنج و مصیبت درعراق است.

به کنفرانس قتل اعتراض کنید!
تظاهرات، پنجشنبه 29 مه ساعت 18 در میدان سرگل استکهلم

۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

يکی از بزرگترين جنايات مربوط به حقوق بشر بر روی زمين، گرسنگی دادن و زندانی کردن ۶/۱ ميليون فلسطينی است


بی بی سی:

جيمی کارتر از روسای جمهور سابق آمريکا می گويد حداقل يکصد و پنجاه سلاح اتمی در اختيار اسرائيل است. اسرائيل هيچگاه شايعات مربوط به توليد سلاح هسته ای به وسيله اين کشور را تاييد نکرده است ولی پس از آن که يک تکنيسين اتمی اسرائيلی برنامه های هسته ای کشورش را در دهه هشتاد افشا کرد، اين تصور وجود دارد که اين کشور به اين تسليحات مجهز است. آقای کارتر که در يک جشنواره ادبی در ولز صحبت می کرد، همچنين از نحوه برخورد اسرائيل با فلسطينی ها به عنوان "يکی از بزرگترين جنايات مربوط به حقوق بشر در زمين" نام برد. سخنان آقای کارتر درباره توانايی اتمی اسرائيل در پاسخ به سوالی درباره سياست خارجی آمريکا در برابر برنامه هسته ای ايران عنوان کرد. جيمی کارتر گفت: "ايالات متحده بيشتر از ۱۲ هزار سلاح هسته ای دارد، شوروی به همين اندازه نسليحات اتمی داشت، بريتانيا و فرانسه چند صد سلاح هسته ای دارد و اسرائيل ۱۵۰ سلاح هسته ای يا بيشتر از اين تعداد در اختيار دارد." بيشتر کارشناسان بر اساس اطلاعاتی که در دهه ۸۰ به وسيله مردخای وانونو، تکنسين سابق راکتور هسته ای ديمونا در اختيار روزنامه ساندی تايمز قرار گرفته بود، تخمين می زنند اسرائيل بين ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک هسته ای در اختيار دارد. ايالات متحده پيش از اين در واکنش به گزارش های مربوط به تسليحات اتمی اسرائيل، بدون تاييد يا انکار اين گزارش ها از سياست کلی اين کشور درباره مبهم نگاه داشتن وضع هسته ای آن پيروی کرده است. ايهود اولمرت، نخست وزير اسرائيل در يک سخنرانی در دسامبر 2006، به قرار داشتن اين کشور در فهرست کشورهای دارای سلاح های هسته ای اشاره کرده بود. اين سخنان يک هفته پس از آن بيان شد که رابرت گيتس وزير دفاع ايالات متحده در سخنانی در مجلس سنا اشاره مشابهی به توانايی اتمی اسرائيل کرده بود. آهارون زيوی فارکاش، رئيس سابق اطلاعات نظامی اسرائيل در واکنش به سخنان آقای کارتر آن را غيرمسوولانه خواند. به گفته او اين سخنان به تلاش هايی که برای متوقف کردن غنی سازی هسته ای در ايران انجام می شود، لطمه می زند. وضع فلسطينی ها جيمی کارتر همچنين در سخنان خود از حمايتش بر اسرائيل به عنوان يک کشور تاکيد ولی از سياست داخلی و خارجی آن انتقاد کرد. او گفت:" يکی از بزرگترين جنايات مربوط به حقوق بشر بر روی زمين، گرسنگی دادن و زندانی کردن ۶/۱ ميليون فلسطينی است." آقای کارتر در سخنان خود همچنين به آماری اشاره کرد که نشان می داد تغذيه بعضی کودکان فلسطينی از کودکان مناطق جنوب صحرای بزرگ آفريقا بدتر است. او همچنين موضع گيری کشورهای اروپايی در برابر اسرائيل را منفعلانه دانست. جيمی کارتر که جايزه صلح نوبل را در سال ۲۰۰۲ دريافت کرد، در سال ۱۹۷۹ بين مصر و اسرائيل برای امضای اولين معاهده صلح بين اعراب و اين کشور ميانجی گری کرده بود. او در ماه آوريل به سوريه سفر کرد تا در دمشق با خالد مشعل، از رهبران گروه فلسطينی حماس ديدار کند.

۱۳۸۷ خرداد ۶, دوشنبه

جیمی کارتر: اسرائیل ۱۵۰ بمب اتمی دارد


دويچه وله : اظهارات جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا، درباره‌ی زرادخانه‌ی اتمی اسرائیل شگفت‌انگیز است و با روال سکوت سیاستمداران بلندمرتبه‌ی غربی درباره‌ی این موضوع نمی‌خواند. کارتر طرفدار مذاکره‌ی مستقیم آمریکا با دولت ایران است.به گزارش روزنامه‌ی "تایمز" لندن، کارتر در یک نمایشگاهِ کتاب‌های سیاسی در انگلستان این موضوع را که اسرائیل ۱۵۰ بمب اتمی دارد، بر زبان رانده است. جیمی کارتر، که از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰ رئیس جمهور آمریکا (از حزب دموکرات) بوده، به عنوان منتقد سیاستهای اسرائیل شهرت دارد. اسرائیل که گفته می‌شود از دهه‌ی ۱۹۵۰ یک برنامه‌ی اتمی نظامی را پیش برده است، خود هیچگاه در مورد زرادخانه‌ی اتمی‌اش اظهار نظری نکرده؛ نه داشتن بمب اتمی را با صراحت انکار کرده، نه این موضوع را تصدیق کرده است.کارتر، در سخنرانی خود در روز یکشنبه (۲۵ مه) همچنین خواهان آن شده است که دولت آمریکا به مذاکره‌ی مستقیم با دولت ایران بپردازد. کارتر گفته است که تهران طبعاً چیزی در مورد برنامه‌ی اتمی نظامی خود نخواهد گفت، اما به نظر او باید با حکومت ایران وارد مذاکره‌ی مستقیم شد، تا مانع از گسترش سلاح‌‌های اتمی در منطقه گردید.

۱۳۸۷ خرداد ۵, یکشنبه

عراق با خريد ٣ ميليارد دلار اسلحه، بزرگ ترين خريدار سلاح از آمريكاست







ايسنا:مقام هاى آمريكايى اعلام كردند: عراق تبديل به يكى از بزرگ ترين كشورهاى خريدار سلاح هاى آمريكايى شده است.



به نوشته روزنامه يو.اس.اى.تودى - چاپ آمريكا - جوزف بينكرت، معاون وزير دفاع آمريكا در امور امنيت جهانى اظهار داشت: عراق در سال گذشته متعهد به خريد سلاح ها و تجهيزات آمريكايى به ارزش تقريبى ٣ ميليارد دلار شد. بينكرت افزود: اين چنين قراردادهايى براى خريد سلاح هايى از نوع the M - 16 ، 4 - M و خودروهاى زرهى از نوع هاموى به تحكيم آينده روابط آمريكا و عراق كمك مى كند! وى افزود: عراق يكى از بزرگ ترين كشورهاى خريدارى كننده سلاح هاى آمريكايى شده است در حالى كه پيش از اين سلاح هاى ساخت شوروى سابق را كه چندان پيشرفته نبودند، خريدارى مى كرد.

۱۳۸۷ خرداد ۳, جمعه

روسیه و چین سپر موشکی آمریکا را محکوم کردند


روسیه و چین طرح سپر دفاع موشکی آمریکا را محکوم کردند، و گفتند این طرح تلاش های بین المللی برای خلع سلاح را تضعیف خواهد کرد.
دیمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه، که در اولین سفر رسمی خارجی خود به پکن سفر کرده است بیانیه مشترکی را با هو جین تائو، رئیس جمهور چین، امضا کرد.
هم روسیه و هم چین در گذشته با این طرح مخالفت کرده اند، اما این نخستین بار است که به اتفاق هم این طرح را محکوم می کنند.
آمریکا که قصد دارد یک پایگاه رادار در جمهوری چک و یک مقر سپر موشکی در لهستان برپا کند، می گوید این سیستم آمریکا و متحدانش را در برابر موشک هایی که از کشورهایی مثل ایران و کره شمالی شلیک شوند، محافظت خواهد کرد.
با این حال این طرح روابط آمریکا - روسیه را سرد کرده، چون مسکو بیم آن را دارد که از این سیستم علیه روسیه استفاده شود.
'آسیب به اعتماد'
بیانیه مشترک آقایان مدودف و هو جین تائو در اولین روز از سفر دو روزه رهبر روسیه به چین صادر شد. این نخستین سفر خارجی آقای مدودف از زمان بر عهده گرفتن مقام ریاست جمهوری در 7 مه جاری است. آقای مدودف در راه چین به قزاقستان سفر کرد.
در بیانیه مشترک دو رئیس جمهور آمده است: "هر دو طرف باور دارند که ایجاد یک سیستم دفاع موشکی جهانی، شامل گسترش چنین سیستم هایی در مناطق خاصی از جهان، یا طرح هایی برای چنین همکاری هایی، کمکی به حمایت از تعادل و ثبات استراتژیک نمی کند، و به تلاش های بین المللی برای کنترل سلاح و روند منع گسترش آسیب می زند."
در ادامه این بیانیه آمده است: "این طرح به تقویت اعتماد بین کشورها و ثبات منطقه ای آسیب می زند. از این جهت [دو کشور] نگرانی خود را ابراز می کنند."
روسیه ماه پیش درخواست کرد که دسترسی دائمی به پایگاه های آمریکا که قرار است در اروپای شرقی ساخته شود، داشته باشد. روسیه می گوید باید بتواند فعالیت های این پایگاه ها را زیر نظر داشته باشد.
ژاپن، همسایه چین، نیز در راه اندازی سیستم های دفاع موشکی بر روی کشتی با آمریکا همکاری می کند.

اظهارات مقام آمریکایی درباره محاصره دریایی ایران


خبرگزاری «نووستی» : آمریکا قصد محاصره دریایی ایران برای وادار سازی این کشور به توقف غنی سازی اورانیوم را ندارد. این مطلب را "جف مورل" دبیر مطبوعاتی پنتاگون روز چهارشنبه به خبرنگاران اعلام نمود. مورل در پاسخ به سوالی درباره نظر واشنگتن نسبت به ایده نخست وزیر اسرائیل که هفته گذشته در دیدار با نمایندگان کنگره آمریکا در اورشلیم مطرح شد، گفت: دولت آمریکا این را به روشنی اعلام کرده که قصد دارد به اعمال فشار بر ایران برای متقاعد سازی آن به تغییر رفتار خود ادامه دهد. و ما این را در چند عرصه انجام می دهیم: دیپلماسی، اقتصادی و نظامی. من وارد جزئیات این نمی شوم که چگونه ما می توانیم فشار نظامی را افزایش دهیم. من اطلاعی درباره برنامه های محاصره دریایی ایران ندارم. در عین حال همانطور که ما از ابتدای مقابلات با ایران در رابطه با مشکل هسته ای اعلام کرده ایم، تمامی گزینه های احتمالی نظامی روی میز باقی می مانند. زمانی که خبرنگاران از مورل خواستند که توضیح دهد منظور از تشدید فشار نظامی چیست، او خاطر نشان نمود: "در حال حاضر ما این کار را در عراق انجام می دهیم. ما قصد داریم به همین روش نیز به ایرانیان بپردازیم که فعالیت تخریبی در عراق انجام می دهند. قصد داریم به عوامل ایرانی در عراق بپردازیم که در عرضه سلاح ایرانی به عراق شرکت دارند، گروهک های نظامی که ایران از آنها در عراق حمایت می کند و با کمک آنها به تضعیف دولت عراق و بدست آوردن نفوذ بیشتر بر همسایه خود امیدوارست را نابود کنیم". به گفته مورل، حضور ناوهای هواپیمابر آمریکایی در منطقه خلیج فارس نیز یکی از اشکال اعمال فشار بر ایران است.

۱۳۸۷ خرداد ۲, پنجشنبه

وزير امور خارجه اسرائيل : صلح با سوریه منوط به قطع روابط آن با ايران ،حماس و حزب الله است



وزیر امور خارجه اسرائیل بار دیگر هرگونه صلح با سوریه را به قطع روابط این کشور با جریانهای مقاومت از جمله ایران، حماس و حزب الله مشروط دانست.به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری رویترز، "زیپی لیونی" مدعی شد :"اگر سوریه خواهان صلح با دولت یهودی است، پس باید فاصله خود را با ایران حفظ کرده و رابطه خود را با گروههای همچون حماس و حزب الله قطع کند."وی ادعا کرد:"اسرائیل خواهان زندگی در صلح و آرامش با همسایگان است، اما سوریه باید درک کند که کاملاً ایران، حزب الله و حماس را کنار گذاشته و آنها را محکوم کند.وی که پیش ازدیدار با برنارد کوشنر وزیر امور خارجه فرانسه در اسرائیل صحبت می کرد، با اظهار اينکه ایران حامی گروههای فلسطینی و حزب الله است؛ روابط ایران و سوریه را "مسئله ساز" توصیف کرد. اسرائیل برای گفتگوهای صلح با سوریه و بازپس دادن بلندیهای اشغالی این کشور به دمشق بر آن است تا شکافی را در ائتلاف سوریه با ایران ایجاد کند.چندی پیش دکتر "سمیر الطاقی" دیپلمات ارشد سوری و مشاور رئیس جمهوری سابق سوریه در گفتگو با تلویزیون المنار گفت: سوریه حتی در چارچوب یک توافق صلح احتمالی با اسرائیل برای بازپس گیری جولان هم روابط خود را با ایران قطع نخواهد کرد.وی که برای سالها مشاور حافظ اسد رئیس جمهوری سابق سوریه بوده و در حال حاضر مدیر مرکز مطالعات بین المللی در دمشق و همچنین یکی از فعالان گفتگو بین تل آویو و دمشق به شمار می رود، گفت:"این سادگی است که تصور شود سوریه احمقانه رفتار خواهد کرد و ائتلاف استراتژیک خود را با ایران و حزب الله کنار خواهد گذاشت؛ اتحادی که تنها محدود به مناقشه اعراب و اسرائیل نمی شود بلکه ارتباطی با مسائل ژئوپولیتیکی دارد".این در حالی است که ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائيل شب گذشته ادعا کرد که این رژیم آمادگی دارد برای امضای توافقنامه صلح با سوریه امتیاراتی ارائه کند. نخست وزیر اسرائيل ضمن تشکر از نقش میانجیگرانه ترکیه در از سرگیری مذاکرات صلح با سوریه، از تماسهای محرمانه در این زمینه که بیش از چند سال در جریان است، خبر داد.لازم به ذکر است دفتر نخست وزیری اسرائيل و وزارت امور خارجه سوریه روز گذشته ضمن تایید مذاکرات قبلی خود با میانجیگری ترکیه، بر آغاز مذاکرات مستقیم تاکید کردند.

۱۳۸۷ خرداد ۱, چهارشنبه

سه شيء نورانى بر فراز خرمشهر


تابناک: صبح امروز، نزديك ساعت 5:30 بامداد، سه شيء نورانى بر فراز شهر خرمشهر در منطقه "كود شيخ" ديده شد. اين سه شيء به مدت بيش از سه دقيقه در آسمان بودند كه يكى از آنها به صورت چشمك‌زن ملاحظه شد. آگاهان نظامى بر اين باورند كه اشياى نوراني، مربوط به بالن‌هاى جاسوسى آمريکايی ها است. تاكنون در منطقه آبادان و خرمشهر، دو بالن از اشغالگران عراق سرنگون شده است. شيء نورانى سال گذشته در يك مورد در خرمشهر و در مورد ديگر در منطقه اروندكنار در خطوط مرزى اين دو منطقه ديده شده است. يادآور مي‌شود، هفته گذشته نيز در كنار آسمان مرزى ايران و بر فراز خاك عراق، يك فروند هواپيماى غول ‌پيكر با چراغ‌هاى روشن بزرگ كه در ارتفاع بسيار پرواز مي‌كرد، ديده شد.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

10 دروغ، برای برافروختن 10 جنگ




ميشل کُلُن


برگردان: محمد علی اصفهانی


Michel Collon (ميشل کُلُن) در هفدهم ماه مه، طی مقاله يی کوتاه، به دَه دروغ رسانه يي، که آمريکا برای بر افروختن دَه جنگ در چهارگوشه ی جهان به آن ها متوسل شده است، اشاره کرده است. اشاره يی که توجّه به آن، به خصوص در شرايط کنونی برای ما ضرورتی مضاعف دارد. ميشل کُلُن، روزنامه نگار، نويسنده، و فيلمسازی بلژيکی است از تبار ˝چپ راديکال˝. او از سازماندهندگان اعزام ناظران عادی به مناطق درگيری در جنگ بالکان، و در جنگ عراق است. کُلُن، همچنين عضو حرکت معروف Axis for Peace (محور تقارن برای صلح) است که به همت تری ميسان روزنامه نگار و نويسنده و تحليل گر برجسته ی فرانسوي، و شبکه ی معروف فرانسوی ـ جهانی ولتر، برای مقابله با سياست های تجاوزگرانه ی آمريکا، از مجموعه يی از ,اليت, ها ی سراسر جهان، تشکيل شده است. او به زبان فرانسه می نويسد؛ و از ميان کتاب های فراوان او که به زبان های متعدد ديگر نيز ترجمه شده اند، از جمله می توان به عنوان نمونه به کتاب هايی اشاره کرد همچون: راهنمای عملی مقابله با دستکاری افکار عمومي، يوگوسلاوی و جنگ های آينده، ناتو در حال فتح و اشغال همه ی جهان است، قوانين اقتصادی يی که جنگ ها را به وجود می آورند، جنگ گلوبال، آغاز شده است، و ... کُلُن، در اين مقاله توضيح می دهد که در عصر ارتباطات جمعی گسترده، قبل از آغاز هر جنگي، از دروغ های رسانه يی برای آماده سازی افکار عمومي، استفاده می شود. و اين که: آمريکا، از طريق وسايل ارتباط جمعي، بار ها و بار ها جنگ هايی را که تصميم به برافروختنشان گرفته بود و گرفته است با دروغ هايی که بعداً رسوا شده اند و می شوند، ˝موجّه و مشروع˝، جلوه داده است و می دهد. و آن گاه، ميشل کُلُن، دَه نمونه از اين دروغ های رسانه يی را با اختصار تمام، اينچنين بر می شمارد:


٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
يک: ويتنام: ۱۹۷۵ ـ ۱۹۶۴
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دروغ رسانه ها: در روز های دوم و سوم ماه اوت، نيرو های ويتنام شمالي، در خليج تانکن به کشتی های آمريکا يی حمله کردند.
آنچه بعداً معلوم شد: هرگز چنين حمله يی در کار نبوده است. همه ی قضيه را کاخ سفيد ساخته و پرداخته بود.
(۱) هدف اصلی: مانع استقلال ويتنام شدن. فرمانروايی آمريکا را بر منطقه تضمين کردن.
نتيجه ی کار: ميليون ها قربانی. تولد نوزادان ناقص الخلقه برای نسل ها و نسل ها، بر اثر استفاده ی آمريکا ازAgent orange
(2)مشکلات فوق العاده اجتماعی
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دو: Grenade : ۱۹۸۳
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دروغ رسانه ها: در اين جزيره ی کوچک کاراييب، يک پايگاه نظامی برای شوروی ساخته شده است که زندگی پزشکان آمريکايی را به خطر می اندازد.

آنچه بعداً معلوم شد: اين موضوع، کاملاً دروغ است. جزء به جزء، و قطعه به قطعه ی اين دروغ را پرزيدنت ريگان از خودش ساخته است.

هدف اصلی: مانع رفرم های اجتماعی و دموکراتيک نخست وزير کشور، Bishop (که سرانجام به قتل رسيد) شدن.

نتيجه ی کار: سرکوب وحشيانه. دوباره به چنگ واشنگتن گرفتار شدن کشور.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
سه: پاناما: ۱۹۸۹
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دروغ رسانه ها: ضروری است که برای دستگيری ˝نوريگا˝، رييس جمهوری پاناما، دست به کار شد. چون او مشغول کار قاچاق مواد مخدّر است.


آنچه بعداً معلوم شد: نوريگا ـ که خودش مزدور و ساخته و پرداخته ی سيا بود ـ در پايان تاريخ قرارداد مربوط به کانال پاناما، خواهان حق حاکميت پاناما بر اين کانال بود. چيزی که سيا نمی توانست آن را تحمل کند.


هدف اصلی: ادامه ی کنترل آمريکا بر اين مسير ارتباطی استراتژيک.


نتيجه ی کار: بمبارانی که به وسيله ی آمريکا انجام شد، بين دو هزار تا چهار هزار شهروند عادی را به قتل رسانيد. بدون آن که رسانه ها اين موضوع را به روی خود بياورند.

٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
چهار: عراق: ۱۹۹۱
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: عراقی ها وسايل ويژه ی نگاهداری کودکان را از يک زايشگاه در ˝کويت سيتي˝ به سرقت برده اند.


آنچه بعداً معلوم شد: امير کويت، به يک کمپانی بسيار بزرگ و مشهور روابط عمومی به نام Hill & Knowlton برای سر هم کردن اين دروغ، پول پرداخته بود.


(۳) هدف اصلی: ايجاد مانع بر سر مبارزه ی کارساز با اسراييل. جلوگيری از استقلال خاورميانه از آمريکا.


نتيجه ی کار: کشته شدن تعداد بی شماری انسان در جريان جنگ. برقراری يک تحريم کامل و بی وقفه برای ساليان دراز. تحريم حتی دارو و درمان.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
پنج: سومالی: ۱۹۹۳
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: آقای برنارد کوشنر، خودش را به عنوان يک قهرمان ˝دخالت های انسان دوستانه˝، در صحنه ی تئاتر جهانی به نمايش می گذارد.


(۴) آنچه بعداً معلوم شد: چهار مؤسسه ی آمريکايي، يک چهارم زمين های دارای منابع نفت را در سومالی خريداری کرده بودند.


هدف اصلی: کشوری را که به لحاظ نظامي، دارای موقعيت استراتژيک است تحت کنترل خود در آوردن. نتيجه ی کار: آمريکا نتوانست به هدف خود دست يابد؛ ولی منطقه را در هرج و مرجی طولانی و همچنان مستمر، فرو برد.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
شش: بوسنی: ۱۹۹۵ ـ ۱۹۹۲
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: کمپانی آمريکايی روابط عمومی Ruder Finn و برنارد کوشنر، نمايشی به راه انداختند مبنی بر اين که ˝صرب˝ ها اردوگاه های مرگ، برپا کرده اند.


آنچه بعداً معلوم شد: کمپانی آمريکايي، و برنارد کوشنر، دروغ می گفتند. اردوگاه مورد اشاره ی آن ها، اردوگاه زندانيانی بود که در آنجا برای تبادل اسرا نگاه داشته شده بودند. رييس جمهوری بوسني، ˝عزت بگويچ˝، اين موضوع را مورد تأييد قرار داد.


هدف اصلی: حکومت وقت يوگوسلاوي، که به نظر آمريکا بيش از اندازه به سمت چپ گرايش داشت، می بايست درهم بشکند. سيستم اجتماعی آن می بايست منهدم شود. منطقه می بايست تحت نفوذ کمپانی های چند مليتی قرار بگيرد. دانوب و راه های استراتژيک بالکان می بايست تحت کنترل در آيند. نتيجه ی کار: چهار سال جنگ مصيبت بار و وحشتناک ميان همه ی مليت های موجود (مسلمان، صرب، و کروآت). تحريک ها و آتش افروزی ها به وسيله ی برلن انجام می شد، و به وسيله ی واشنگتن دامنه می يافت.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
هفت: يوگوسلاوی: ۱۹۹۹
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه يی: صرب ها در مورد آلبانی های کوسوو مرتکب نسل کشی شده اند.


آنچه بعداً معلوم شد: ناتو چنين دروغی را از خودش ساخته بود. و اين موضوع را سخنگوی رسمی ناتو، Jamie Shea تأييد کرد.


هدف اصلی: تحميل کردن فرمانروايی ناتو بر بالکان. ناتو را ژاندارم جهان کردن. يک پايگاه نظامی آمريکايی در کوسوو برپا ساختن.


نتيجه ی کار: دوهزار قربانی بر اثر بمباران های ناتو. نسل کشی در کوسوو به وسيله ی UCK (ارتش آزاد سازی کوسوو) با حمايت و پوشش ناتو.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
هشت: افغانستان: ۲۰۰۱
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه يی: بوش می خواهد انتقام ۱۱ سپتامبر را بگيرد؛ و بن لادن را دستگير کند.


آنچه بعداً معلوم شد: در افغانستان، کوچکترين نشانه يی از وجود شبکه ی برپا کننده ی حمله ی ۱۱ سپتامبر به دست نيامد. در هر حال، طالبان اعلام آمادگی کرده بودند که بن لادن را تحويل بدهند.


هدف اصلی: مرکز استراتژيک آسيا می بايست تحت استيلا قرار بگيرد. يک خط لوله برای کنترل منابع استراتژيک آسيای جنوبی می بايست کشيده شود. نتيجه ی کار: اشغال بسيار دراز مدت و همچنان مستمر افغانستان. رشد روزافزون توليد و قاچاق ترياک.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
نُه: عراق: ۲۰۰۳
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: صدام، سلاح های انهدام جمعی خطرناک در اختيار دارد. اين را کالين پاول، در حالی که يک لوله ی آزمايشگاه هم در دست داشت اعلام کرد.


آنچه بعداً معلوم شد: کاخ سفيد به سرويس های خود دستور داده بود که گزارش ها را تحريف کنند؛ و يا از خودشان گزارش های دروغ بسازند.


هدف اصلی: تمام نفت عراق می بايست در اختيار آمريکا قرار بگيرد تا او بر رقيبان خودش همچون اروپا، ژاپن، چين و ... برتری داشته باشد، و بتواند با شانتاژ، از آن ها اخّاذی کند و باج سبيل بطلبد. نتيجه ی کار: عراق، غرق در بربريت شد. زنان به گذشته و تاريکی و ارتجاع، باز رانده شدند.
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭
دَه: ونزوئلا ـ اکوادر: ۲۰۰۸
٭ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ٭


دروغ رسانه ها: چاوز حامی تروريسم است. سلاح وارد می کند. ديکتاتور است. (البته به نظر می رسد که بهانه ی مناسب و مرجّح، هنوز انتخاب نشده باشد.) آنچه تا اين لحظه، دروغ بودنش معلوم شده است: چاوز، برروی مردم خود آتش می گشايد. چاوز، ضد يهودی است. چاوز، ميليتاريست است... اما، اهريمن نمايی از چاوز، همچنان ادامه دارد.


هدف اصلی: کمپانی های چند مليتی آمريکا می خواهند کنترل خود را بر نفت و ثروت های ديگر آمريکای لاتين حفظ کنند. آمريکا از تحولات اجتماعی رهايی بخش و دموکراتيک در آمريکای لاتين می ترسد و می خواهد مانعشان شود.


(۵) نتيجه ی کار: واشينگتن، مشغول يک جنگ گلوبال عليه آمريکای لاتين است: کودتا ها. خرابکاری های اقتصادی. شانتاژ. گسترش پايگاه های نظامی در نزديکی منابع ثروت طبيعی...


به طور خلاصه پيش از آن که هر جنگی شروع شود، با دروغ های رسانه يي، زمينه اش را آماده می کنند. و هنوز خيلی مانده است تا ليست ما کامل شود! جلوگيری کردن از جنگ، با برداشتن نقاب ـ به گونه يی هرچه سريع تر و هر چه گسترده تر ـ از چهره ی دروغ سازی های رسانه يی است که امکان پذير خواهد بود. بسيار از شما سپاسگزار می شوم اگر که اين متن را ترجمه و پخش کنيد. در جنگ خبر ها، نيروی واقعي، شما هستيد!


ميشل کُلُن


۱۷ مه ۲۰۰۸ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ


عنوان و لينک مقاله: Dix guerres, dix m�diamensonges www.mondialisation.ca/index.php?context=va&aid=9007


1-ماجرای موسوم به ˝درگيری های تنگه ی هرمز˝ در چند ماه پيش را، ناظران مختلف، با همين ماجرای ˝درگيری های خليج تانکن˝ مقايسه کرده اند.


مقاله ی آلن درنو درهمين رابطه، که در همان زمان به ترجمه ی همين قلم با عنوان ˝ از خليج تانکِن در ۱۹۶۴ تا خليج فارس در ۲۰۰۸ ˝ منتشر شد: http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/iran-tonkin.html


2ـ Agent Orange نامی است که به يک ترکيب شيميايی خطرناک و سرطانزای ضد گياهی داده شده است که آمريکا در سال های جنگ ويتنام از آن عليه مردم ويتنام استفاده کرد؛ و تا هم اکنون، آثار آن و بازمانده های آن در جان نسل های پياپی ويتنامي، به طور مستمر، از ويتناميان، قربانی می گيرد ـ م.


۳ ـ ماجرا به صورت اختصار، از اين قرار است که بعد از اشغال کويت به وسيله ی صدام حسين در سال ۱۹۹۰ آمريکا برای شروع جنگ [جنگ اول با عراق ] نياز داشت که افکار عمومی جهان را آماده کند. امير فراری کويت، با پرداختن ده ميليون دلار به کمپانی Hill & Knowlton ترتيبی داد که خانمی که گويا دختر خود اين امير بود، در کنگره ی آمريکا حاضر شود و برای نمايندگان کنگره، شهادت بدهد که خودش ديده است که سربازان عراقي، برای سرقت وسايل ويژه ی نگاه داری کودکان، کودکان را به روی زمين پرت کرده اند و وسايل را برده اند. فيلم اين ادای شهادت در کنگره ی آمريکا، بلافاصله در ابعاد وسيع در تلويزيون های جهان پخش شد تا مردم را تحت تأثير قرار دهد ـ م.


۴ ـ برنارد کوشنر، پس از خيانت به حزب خود، حزب سوسياليست فرانسه (که گرفتار بحرانی شديد است) و پذيرش پست وزارت امور خارجه در کابينه ی رييس جمهوری راستگرای به شدّت متمايل به جرج بوش، ماهيت خود را با تهديد بی شرمانه ی ملت ايران، بيشتر از پيش به نمايش گذاشت. قسمتی از نوشته ی بسيار پر لطافت خانم آنيِس مايار در اين رابطه: من نمی توانم اين را برتابم که حکمرانانی که به مشروعيّتی فخر می فروشند که در يک دموکراسی فاسد و تباه شده در هلهله ی جشن و پايکوبی اهريمنی زور و ثروت و رسانه های ارتباط جمعی کسب کرده اند، خود را مجاز بدانند که هزار مرگ و هزار رنج و درد را به نام من، به ديگران وعده دهند... امروز، ديگر ماسک از چهره ی برنارد کوشنر فرو افتاده است. او از قول ما، و به نام ما، بدترين بد را به مردمی وعده می دهد که اصلی ترين گناهشان نشستن بر سر ذخاير سرشاری است از آن سرمايه ی سياهی که در تمام کره ی زمين، همه ديوانه وار هوسش را دارند... اين دعوا ها که عدّه يی می کوشند تا در کلّه ی ما فروکنندشان و به خورد ما بدهندشان، دعوا های ما نيست. اين همه، دعوا های گردن کلفت های چند مليّتی انرژی و سلاح است، که زباله دانی هايی به نام رسانه های ارتباط جمعی را، و عروسک های خيمه شب بازی را، در همه جای جهان، تغذيه می کنند... متن کامل نوشته ی آنيس مايار: http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar04/nameh-iran.html۵ ـ و بالاخره، بعد از اين همه تلخي، برای تغيير ذائقه: اورتگا به تهران رفت: پس زنده باد امپرياليسم! http://www.ghoghnoos.org/honar/tanz/tanz01/zendeh-baad.html
31 اردیبهشت 1387

نانسي پلوسي: اين فقط يك لفاظي نيست!



رئیس مجلس نمایندگان آمریکا: حمله نظامی به ایران همچنان مد نظر است
irnew : نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا گفت که گزینه نظامی علیه ایران همچنان مد‌نظر است، اما هرگونه تصمیم برای اقدام نظامی باید با توجه به پیامدهای منفی آن صورت پذیرد.وی که به مناسبت شصتمین سالگرد تشکیل اسرائیل به تل آویو سفر کرده، در مصاحبه با شماره روز دوشنبه روزنامه جروزالم پست گفت که اگر سایر کشورهای جهان، می‌خواهند دوست آمریکا باقی بمانند، باید در مقابل برنا مه هسته‌ای ایران بایستند.وی افزود: «کشورهای جهان از جمله روسیه، چین و کشورهای مسلمان آسیایی باید بدانند که یکی از ستون‌های سیاست خارجی آمریکا متوقف ساختن تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی در جهان است و آنها باید بیش از پیش در مقابل دستیابی ایران به این نوع سلاح ها مقاومت کنند.» پلوسی گزینه اقدام نظامی علیه ایران را منتفی ندانست و گفت که ما ناگزیریم همه راه‌ها را بررسی کنیم. این فقط لفاظی نیست بلکه حمله ایران به اسرائیل مطمئنا بدون پاسخ نخواهد ماند. وی با اشاره به این که آمریکا به تنهائی نمی‌تواند مانع از گسترش سلاح‌های هسته‌ای در جهان شود ادامه داد که چنان‌چه این نوع سلاح‌ها در سطح جهان گسترش یابد، تهدیدی برای همه و نه فقط آمریکا و اسرائیل خواهد بود.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

آمریکا حریم هوایی ونزوئلا را 'نقض' کرده است


ونزوئلا "نقض حریم هوایی" این کشور توسط هواپیمای ارتش آمریکا را محکوم کرده است.
گوستاوو رنگل وزیر دفاع ونزوئلا گفته است این جت توسط سیستم دفاع هوایی این کشور بر فراز جزیره لا ارکیلا که به ونزوئلا تعلق دارد ردیابی شده است.
وی گفت سفیر آمریکا برای ارائه توضیحات احضار خواهد شد.
هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا و منتقد سرسخت واشنگتن همواره آمریکا را متهم به تلاش برای ایجاد بی ثباتی در کشورش کرده است.
گوستاوو رنگل در یک کنفرانس خبری گفت هواپیمای آمریکایی برفراز جزیره لا ارکیلا که دارای یک پایگاه نظامی است و نیز یک جزیره دیگر پرواز کرد.
او افزود: "ما به این هواپیما دستور دادیم خود را معرفی کند."
وزیر دفاع ونزوئلا گفت مدرک ضبط شده این مکالمات موجود است.
رابین هولزاور سخنگوی سفارت آمریکا در ونزوئلا به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است واشنگتن در حال بررسی ورود احتمالی و "اتفاقی" هواپیمای آمریکایی به فضای ونزوئلاست.
وزیر دفاع ونزوئلا این واقعه را "تازه ترین اقدام تحریک آمیز" آمریکا خوانده است.
این اظهارات دو روز پس از آن مطرح می شود که ونزوئلا سربازان کلمبیا (متحد آمریکا) را متهم به ورود به داخل مرزهایش کرد.
وزارت خارجه ونزوئلا اعلام کرده که ۶۰ سرباز کلمبیایی در درون مرزهای ونزوئلا مشاهده شده اند.

اجلاس يکصد کشور برای منع کاربرد بمب خوشه ای







بی بی سی:اجلاس بين المللی منع کاربرد بمب خوشه ای بدون حضور تعدادی از کشورهای عمده کاربرنده اين اسلحه تشکيل شده است. روز دوشنبه، 19 مه (30 ارديبهشت)، نمايندگان بيش از يکصد کشور جهان برای بررسی پيش نويس معاهده بين المللی منع کاربرد بمب خوشه ای در دوبلين، پايتخت جمهوری ايرلند، گرد آمده اند اما آمريکا، روسيه، چين و اسرائيل از اعزام نماينده به اين اجلاس خودداری ورزيده اند. اين چند کشور دارای مقادير قابل توجهی بمب خوشه ای در زرادخانه های خود هستند و برخی از آنها، از جمله اسرائيل و ايالات متحده، به استفاده از اين نوع اسلحه متهم شده اند. بمب خوشه ای در جريان شماری از جنگ های دهه های اخير، از جمله در افغانستان، کامبوج، کوزوو و لبنان مورد استفاده قرار گرفته است. گفته می شود که از زمان خاتمه عمليات نظامی در جنگ لبنان در سال 2006، بيش از دويست نفر در اثر انفجار بمب های خوشه ای باقی مانده که توسط اسرائيل به کار رفته بود کشته و زخمی شده اند. بمب خوشه ای يک اسلحه ضد نفر است که از طريق بمباران هوايی يا آتشباری توپخانه مورد استفاده قرار می گيرد. اين بمب از يک کپسول حاوی تعدادی گلوله های انفجاری کوچک تشکيل يافته که کپسول اصلی معمولا در ارتفاع کم از سطح زمين منفجر و گلوله های داخل آن در اطراف پراکنده می شود و هر گلوله مانند يک نارنجک نيرومند عمل می کند. در صورتی که تمامی گلوله های داخل بمب خوشه ای منفجر نشود، پس از پايان درگيري، گلوله های عمل نکرده، که در اثر دستکاری منفجر می شود، برای مدتها جان غيرنظاميان را در معرض خطر قرار می دهد. به همين دليل هم سازمان های بشردوستانه از جمله کميته بين المللی صليب سرخ بمب خوشه ای را اسلحه ای غير انسانی خوانده و خواستار منع کاربرد آن در درگيری های نظامی شده اند. دستاورد مهم کارشناسان گفته اند که در صورتی که اجلاس دوازده روزه دوبلين بتواند به توافقی در مورد منع کاربرد بمب خوشه ای دست يابد، چنين توافقی مهمترين دستاورد در منع اينگونه جنگ افزارها از زمان اجلاس اتاوا برای منع کاربرد مين زمينی خواهد بود. معاهده اتاوا، که استفاده از مين ضد نفر را منع می کند، در سال 1999 و با پيوستن بيش از يکصد و پنجاه کشور به آن قابليت اجرايی يافت اما کشورهای هند، چين، آمريکا و روسيه، اين معاهده را امضا نکرده اند هر چند خود را به پيروی از برخی مقررات در کاربرد اين اسلحه متعهد ساخته اند. پيش نويس معاهده ای که در اجلاس دوبلين مورد بررسی قرار می گيرد خواستار خودداری امضاکنندگان از استفاده، توليد، خريد، ذخيره سازی و فروش اين اسلحه و همچنين کمک به ساير کشورها در توليد يا دستيابی به اين اسلحه شده است. در اين پيش نويس پيش بينی شده است که امضاکنندگان ظرف شش سال از اجرايی شدن اين معاهده تمام ذخاير بمب خوشه ای خود را از ميان خواهند برد. تعدادی از کشورها با وجود اعزام نمايندگان خود به اجلاس دوبلين در نظر دارند پيشنهادهايی را برای تعديل در محتوای پيش نويس معاهده مطرح کنند. از جمله روزنامه تايمز چاپ لندن از قول وزارت خارجه بريتانيا گزارش کرده که نمايندگان اين کشور خواستار اجازه کاربرد برخی انواع بمب خوشه ای خواهند شد که به گفته آنان برای حفاظت از نيروهای خودی در برابر پيشروی دشمن ضرورت دارد. پيش از اجلاس دوبلين، موضوع منع کاربرد بمب خوشه ای در جلسات ديگری مورد بررسی قرار گرفته بود. برگزار کنندگان اين اجلاس ترجيح داده اند به جای دنبال کردن اين موضوع از طريق سازمان ملل، با برگزاری جلسات مستقل، کشورهای مختلف را به توافق در منع کاربرد بمب خوشه ای ترغيب کنند. آنان گفته اند دليل خودداری از طرح مساله منع کاربرد بمب خوشه ای در سازمان ملل نگرانی در اين مورد بوده است که ممکن بود کشورهای دارای حق وتو در شورای امنيت مانع از تصويب چنين معاهده ای شوند.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

بوش ايران و سوريه را خرابكار خواند



جورج بوش گفت كه از رهبران عربي درخواست مي‌كند رژيم‌هاي سوريه و ايران را نپذيرند و اين دو كشور را "خرابكارهايي" خواند كه از پيشرفت به سوي زندگي بهتر در خاورميانه جلوگيري مي‌كنند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شبكه‌ي خبري بلومبرگ به نقل از جورج بوش، رييس جمهور آمريكا كه روز يكشنبه در نطق راديويي هفتگي‌اش صحبت مي‌كرد،‌ گزارش داد كه كشورهاي منطقه بايد گلايه‌هاي قديمي را كنار گذاشته و از تغييراتي استقبال كنند كه براي روزي لازم است كه جوامع سراسر خاورميانه در آن زمان مبتني بر عدالت وآزادي باشند. بوش در حال پايان دادن به سفرش به خاورميانه است كه با شركت در مراسم شصتمين سالروز تاسيس اسرائيل آغاز شد.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۷, جمعه

بشار اسد: احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران غیرممکن نیست


دويچه وله : هفته نامه ایتالیایی اسپرسو در آخرین شماره خود گفتگوی مفصلی با بشار اسد رئیس جمهور سوریه انجام داده است. اسد در این مصاحبه به مسائل زیادی به ویژه بحران های خاورمیانه و رابطه کشورش با فلسطین، لبنان، ایران پرداخته است.محور اصلی گفتگوی یک ساعته هفته نامه اسپرسوی ایتالیا با بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، مسئله صلح در خاورمیانه است. تیتر این گفتگو نیز جمله ای از بشار اسد است که می گوید "صلح را به شما هدیه می کنم."رئیس جمهور سوریه در پاسخ به سوال خبرنگار اسپرسو که از او می پرسد اگر اسراییل در ازای برقراری صلح از سوریه بخواهد که دست از حمایت حزب الله لبنان و حماس بردارد و همچنین رابطه خود را با ایران محدود کند، سوریه چه خواهد کرد؟ چنین می گوید که " این یک پیشنهاد صلح نیست. اگر ما از اسراییل بخواهیم که رابطه خود را با آمریکا قطع کند، پاسخ آنها چه خواهد بود؟ ایران متحد قدیمی ماست و هیچ دلیلی برای رویگردانی ما از این رابطه وجود ندارد. از سوی دیگر سوریه با قاطعیت معتقد است که نه حماس و نه حزب الله تشکیلات تروریستی نیستند و برای اثبات آن هم همین نکته کافی است که شهروندان عادی را نمی کشند. آنها فقط جنبش هایی برای دفاع از سرزمین شان هستند. "بشار اسد در پاسخ به اینکه آمریکا سوریه را متهم به حمایت از تروریسم می کند می گوید "تروریسمی که امروز دنیا با آن سروکار دارد نتیجه حمایت های سال های هشتاد آمریکا به منظورنبرد با کمونیسم است و سوریه به عنوان یک کشور لائیک در سال های هفتاد اولین قربانی بنیادگرایان مذهبی بود."در این گفتگو همچنین از حمله هوایی سپتامبر گذشته اسراییل به خاک سوریه نیز سخن به میان می آید. سازمان سیا با انتشار عکس های محل بمباران شده ادعا کرد که سوریه با کمک کره شمالی در حال توسعه فن آوری هسته ای خود بوده است. بشار اسد در مورد این که چرا سوریه پاسخی به این حمله نداده است می گوید" "ما موشک را با موشک جواب نمی دهیم. رابطه ما با کره شمالی یک رابطه بسیار عادی است از سوی دیگر سوریه هیچ علاقه ای نسبت به ساخت سلاح های اتمی نداشته هرچند که دوست داریم در کنار دیگر کشورهای عربی و نه به تنهایی برنامه های اتمی صلح آمیز را توسعه دهیم. از سوی دیگراگر ادعای آمریکا درست بود چرا همان زمان و بلافاصله به سازمان انرژی اتمی شکایت نکرد. بنابراین بلوفی بود که به سرعت آشکار شد."بشار اسد همچنین برنامه اتمی ایران را صلح آمیز دانسته و به این مجله ایتالیایی می گوید"من در برنامه اتمی تهران هیچ خطری نمی بینم. برعکس تمام تهدیدات ناشی از روش برخورد آمریکا با پرونده ایران است که به امکان وقوع یک جنگ دیگر دامن می زند. "رئیس جمهور سوریه احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران را غیر ممکن نمی داند و از دولت جورج بوش به عنوان یک دستگاه جنگی و نظامی نام می برد و معتقد است" حتا زمانی که واشنگتن از زبان نظامی استفاده نمی کند بهتر است مراقب آنها بود. تبعات یک جنگ دیگر وحشتناک است و آشوبی را در کل خاورمیانه به همراه می آورد که در تمام جهان تاثیر خواهد گذاشت. همان طور که جنگ عراق نیز به رشد بنیاد گرایی و گسترش تروریسم، کشتار و وضعیت وخیم اقتصادی منجر شد."

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

ضرورت شناخت عوامل و اهداف النکبة ( نکبت )
















سایت دنیای ما:
النکبة يک حادثه ناگهانی نبود که از غيب نازل شده باشد. آنچه که در 1948-1947 اتفاق افتاد اوج روند استعماری بود که هدف آن اخراج جمعيت بومی عرب فلسطين و جايگزين کردن آنها با مهاجرين يهودی-صهيونيست از کشورهای ديگر بود، (هدفی که همچنان دنبال می شود). اين مهاجرين و اعقاب آنها روند سيستماتيکی را پيش بردند که از اوائل 1920 شروع شده بود، روند پاکسازی سرزمين فلسطين از جمعيت فلسطينی و تبديل آن به زائدۀ مرکز سرمايه داری جهانی
نوشته: دکتر خليل نخله
نشریه" کانترپانچ "
برگردان انوشه کیوان پناه
ضرورت شناخت عوامل و اهداف النکبة
توضیح مترجم: روز 15 ماه مه، روز فاجعه يا «يوم النکبة» است. در روز 15 ماه مه 1948 دولت اسرائيل تشکيل، و صدها هزار نفر فلسطينی آواره شدند. در اين روز بشريت مترقی در سراسر جهان همبستگی خود را با مبارزات مردم فلسطين تجديد می کند.زنده ياد ياسر عرفات رهبر فقيد مردم فلسطين، در سال 1998 برای اولين بار بطور رسمی «يوم النکبة» را طی مراسمی که بيش از يک ميليون نفر در آن شرکت کردند، برگزار نمود.در اين روز، ما ضمن اعلام همبستگی با مبارزات بر حق مردم فلسطين، توجه خود را بر عوامل و اهداف روند النکبة متمرکز می کنيم و در اين راه بخشی از نوشته نويسنده معروف فلسطينی، دکتر خليل نخله، را به نقل از نشريه «کانترپانچ» در اختيار خوانندگان گرامی قرار می دهيم.
روند النکبة: عوامل و اهداف النکبة يک حادثه ناگهانی نبود که از غيب نازل شده باشد. آنچه که در 1948-1947 اتفاق افتاد اوج روند استعماری بود که هدف آن اخراج جمعيت بومی عرب فلسطين و جايگزين کردن آنها با مهاجرين يهودی-صهيونيست از کشورهای ديگر بود، (هدفی که همچنان دنبال می شود). اين مهاجرين و اعقاب آنها روند سيستماتيکی را پيش بردند که از اوائل 1920 شروع شده بود، روند پاکسازی سرزمين فلسطين از جمعيت فلسطينی و تبديل آن به زائدۀ مرکز سرمايه داری جهانی. آن روند امروز هم، با حمايت مستقيم و غير مستقيم ايالات متحده، اروپا، و گروهی از دولت ها و آژانس های غير-دولتی وابسته به آنها، ادامه دارد. برای رسيدن به يک درک روشن و جامع از اين روند وسيع، من پيشنهاد می کنم به «روند النکبة» از دو سطح نگاه شود: مراحل رشد و اهداف آن.
اين مراحل را به سه مرحله متمايز و تا حدی متداخل می توان تقسيم کرد: مرحله برنامه ريزی و طراحی، مرحله اجرا، و مرحله تکميل. من داخل هر يک از اين مراحل سه هدف روشن را برجسته خواهم کرد: مردم، زمين و مؤسساتمرحله برنامه ريزی و طراحی اين مرحله با برگزاری «کنگره صهيونيستی» در 1897 شروع شد. يکصد و ده سال پيش، در اولين «کنگره صهيونيستی»، ايجاد يک «صندوق ملی يهود»، با هدف بدست آوردن اراضی متعلق به اعراب (در فلسطين و منطقه)، برای استفاده انحصاری يهويان، مطرح شد. ايده ايجاد «صندوق ملی يهود»، با هدف آشکار بدست آوردن زمين و دارائی های غير-منقول «در فلسطين، سوريه، و در هر بخش ديگر ترکيه و شبه جزيره سينا» رسماً در سال 1901 تصويب شد و در سال 1907 در بريتانيا به ثبت رسيد. متعاقباً تصريح شد که زمين بدست آمده از طرف «صندوق ملی يهود» (بدون توجه به چگونگی بدست آوردن آن) «ملک غير قابل انتقال مردم يهودی است و تنها کارگر يهودی می تواند در آن بکار گرفته شود.» در پی آن، يک کميسيون بريتانيايی به اين نتيجه رسيد که «مالکيت زمين برون-مرزی شده است. زمين ديگر زمينی نيست که عرب [فلسطينی] بتواند در حال حاضر يا در آينده از آن بهره مند شود. فلسطينی نه فقط ديگر هرگز نمی تواند آن را اجاره کند يا زير کشت ببرد، بلکه برای هميشه از کار بر روی آن زمين محروم شده است...» در ماه مه 1954، بموجب حکم رسمی دولت اسرائيل «صندوق ملی يهود» رسماً بعنوان يک شرکت اسرائيلی ثبت شد. حکم امضاء شده اهداف اوليه صندوق را حفظ کرد، اما افزود «فعاليت های صندوق ملی يهود «در دولت اسرائيل و در هر زمينه تحت صلاحيت آن در راستای هدف استقرار يهوديان در اين اراضی و املاک می باشد.» علاوه بر اين، «صندوق ملی يهود» بعنوان يکی از بازوهای «جنبش حهانی صهيونيستی» از نو سازمان داده شد. در حال حاضر تخمين زده می شود که 13 درصد (يا حدود 2.5 ميليون دونوم [در کشورهای عرب دونوم واحدی است معادل يک هزار متر مربع زمين] اراضی اسرائيل در مالکيت «صندوق ملی يهود» است- اراضی که در اکثر موارد متعلق به آوراگان فلسطينی است و در نتيجه روند پاکسازی قومی غصب شده است. «صندوق ملی يهود» بمثابه بازوی صهيونيستی مستعمره کردن فلسطين، برجسته ترين عامل النکبة بوده است. تدارک النکبة برای فلسطين در مسير دوگانه، سياسی-ديپلوماتيک و اقتصادی، پيش برده شد. روند مهاجرت استعماری در سال 1917 با صدور اعلاميه انگليسی بالفور، که طی آن دولت بريتانيا خود را به «نظر ايجاد يک سرزمين ملی در فلسطين برای مردم يهودی» متعهد نمود، قانونی شد (رسميت يافت). با پايان جنگ جهانی اول و تأسيس «جامعه ملل»، در سال 1923 بريتانيا از طرف «جامعه ملل» بعنوان قدرت قيم برای فلسطين تعيين شد. ديباچه حکم قيموميت بريتانيا، با اندکی تعديل، اعلاميه بالفور را در بر می گرفت.اين بدين معنی است که قدرتهای غربی-که از جنگ جهانی اول پيروز بيرون آمدند و جامعه ملل را تأسيس کردند (و بعداً بطريق مشابه در پی جنگ جهانی دوم سازمان ملل را تأسيس نمودند)- به ايجاد يک «کشور ملی برای مردم يهود» در فلسطين، متعهد بودند. بعبارت ديگر، جامعه ملل، قيموميت بريتانيا، و سازمان ملل عوامل سياسی-ديپلوماتيک-اقتصادی برجسته برای وقوع النکبة بودند.برای استحکام بخشيدن به کنترل صهيونيستی بر زمين و ديگر منابع حياتی اقتصادی، بلافاصله بعد از اعمال قيموميت، طی سالهای 1920 و 1930 از طرف دولت بريتانيا امتيازهای انحصاری به سرمايه داران برجسته يهودی اعطا شد-عليرغم اين واقعيت که «در هر مورد برای امتياز اعطايی داوطلبان جدی رقابت می کردند.» در نتيجه، برای تدارک النکبة به بنگاه های صهيونيستی اجازه داده شد کنترل منابع طبيعی حياتی (مانند شرکت برق فلسطين، توسعه معادن بحر احمر، شرکت توسعه ارضی فلسطين و غيره را) در دست گيرند.در عين حال، نظام آموزشی يهودی-صهيونيستی از نظام رايج جمعيت بومی جدا شد و کاملاً تحت کنترل انحصاری جنبش صهيونيستی، که حدود 40 درصد بودجه خود را به آن اختصاص می داد، تمرکز يافت. هدف بوضوح القاء ادعای افسانه ای صهيونيسم به نسل های جديد مهاجران بود برای آنکه کنترل استعماری صهيونیستی بر زمين را تقویت نموده و حصور جداگانه استيلاگرانه يهودی در فلسطين را تدارک ببيند. اگر صهيونيسم جنبش مهاجرت استعماری، با هدف ايجاد يک «کشور ملی يهودی» انحصاری در فلسطين نمی بود، و اگر صهيونيسم از حمايت سياسی، اقتصادی، و نظامی قدرتهای بزرگ غرب که از دو جنگ جهانی پيروز بيرون آمدند برخورد دار نشده بود، به احتمال قوی کل اين روند اصلاًٌ به النکبة منتهی نمی شد. اصرار مکرر بر تقسيم سرزمين فلسطين-برخلاف خواست آشکار جمعيت بومی- برای آنکه امکان تشکيل يک دولت استيلاگر و انحصار طلب در فلسطين فراهم شود، امری که متأسفانه تا امروز به بهانه «مذاکره» برای صلح ادامه دارد، پيش درآمد مستقيم النکبة است.هر نوع بررسی جدی ساخت و پاخت ها و مذاکراتی که-در چارچوب سازمان ملل و قدرت های سلطه گر غربی در پی عملی کردن اعلاميه بالفور-منجر به ايجاد اسرائيل شد به اين نتيجه خواهد رسيد که اصل تقسيم فلسطين، يک نسخه مطمئن برای پاکسازی جمعيت بومی ساکن در آن منطقه بود- يعنی نسخه ای مطمئن برای النکبة. از سال 1937 تاکنون، با «کميسيون پيل»، فشار قدرتهای سرمايه داری غربی برای تقسيم فلسطين به بهانه تسامح با آرمان صهيونيستی برای يک «وطن يهودی»، هيچ تلاش جدی در چارچوب سازمان ملل، يا از طرف آژانس های سازمان ملل، برای جلوگيری از النکبة صورت نگرفته است. جامعه فلسطين، آنزمان مانند امروز،در برابر نيروهای خارجی، و کنترل آن نيروها بر عوامل داخلی، کاملاً آسيب پذير بود. ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی داخلی آن فاقد مصونيت لازم برای مقابله با آن نيروها بود. نتيجتاً، يک دولت جديد صهيونيست-يهودی در سال 1948 بر يک جمعيت پراکنده و تلفات داده و بر يک جامعه روستائی بنام فلسطين تحميل شد.فشار مستمر مراکز سرمايه داری امپرياليستی و دولت های دست نشانده آنها در آنموقع، که از جنبش صهيونیستی خط می گرفتند، در حهت تقسیم فيزيکی فلسطين، و ايجاد يک دولت مجزا برای يهوديان بود. هدف انها هيچگاه ایجاد يک جامعه عادلانه و دموکراتیک در تمام فلسطين و تسامح با تمام جمعيت آن نبود. اگر هدف این بود، در آنموقع، چنين موضع گيری ممکن می بود. اما اين هيچوقت با نقشه جنبش صهيونيستی، يا با قصد اعلاميه بالفور (30 سال پيش از آن)، يا با هدف ايجاد يک آژانس استعماری يهودی (صندوق ملی يهود) قريب به 46 سال پيش از النکبة، مطابقت نداشت.مراحل اجرا و تکميلمن در این بخش زياد وارد جزييات نمی شوم، زيرا دراین باره اسناد کافی وجود دارد و از جانب شماری از مورخين، فلسطينی و غير فلسطينی، از دهه 1950 به اينسو، بررسی شده است؛ اين بخش همجنين اخيراً( سال 2006) به جامع ترين شکل از طرف مورخ معاصر، ايلان پاپه در اثر عالی او بنام «پاکسازی قومی در فلسطين» بطور مستند تجزيه و تحليل شده است.بطور خلاصه، عمليات پاکسازی در دسامبر 1947 شروع شد. در آنموقع، فلسطينی ها دو سوم جمعيت را تشکيل می دادند (در حاليکه در آغاز شروع قيموميت بريتانيا در سال 1923، آنها 90 درصد جمعيت را تشکيل می دادند). در آغاز عمليات پاکسازی، فلسطينی ها مالک 97 درصد اراضی بودند. در نتیجه، عمليات پاکسازی، 531 روستای فلسطينی ويران شد؛ بيش از 86 درصد جمعيت بومی فلسطين نابود، تبعيد يا آواره شد. در نتیجه فقط 14 تا 15 درصد از جمعيت بومی فلسطين (خدود 130 هزار تا 150 هزار نفر) در سرزمين خود باقی ماندند، و باقی آوارگاه و پناهنده شدند.گرچه، فلسطينی هايی که در سرزمين بومی خود (در اسرائيل) باقی ماندند در حال حاضر حدود 1.3 میليون نفر می شوند، اما اراضی انها از طريق قوانين دولتی غصب می شود. در سال 1967، پارلمان اسرائيل «قانون اراضی کشاوری» را تصويب کرد که «اجاره اراضی متعلق به يهوديان و صندوق ملی يهود به غير يهوديان را ممنوع می کند...» علاوه براين، آن قانون تضمين کرد که «سهم آب متعلق به اراضی صندوق ملی يهود، نمی تواند به اراضی که به صندوق ملی يهود تعلق ندارد منتقل شود.»اقليت فلسطينی در اسرائيل، که اکنون 19 درصد جمعيت را تشکيل می دهد «مجبور شده است فقط 3 درصد اراضی را در اختيار داشته باشد.» تخمين زده می شود که حدود 70 درصد اراضی متعلق به فلسطينی ها در اسرائيل «يا مصادره شده و يا برای فلسطينی ها غير قابل دسترس شده است.»در تهيه اين نوشته از منابع زير استفاده شده است:Abu-Lughod, I., ed., The Transformation of Palestine, 1971. Abu-Ras, T., “Al-Sandouq al-Qawmi al-Yahudi,” in Qadaya Israiliya, No.28, 2007, pp. 23-35. Aruri, N., ed., Occupation: Israel over Palestine, 1989. Pappe, I., The Ethnic Cleansing of Palestine, 2006. *** دکتر خليل نخله، مردم شناس و نويسنده فلسطينی است که در رام الله زندگی می کند. دو کتاب تازه او عبارتند از: «افسانه توسعه فلسطين»(2004) و «توانمند کردن نسل های آينده» (2006)نشانی تماس با او :abusama@palnet.com


گالووي: نقش انگليس براي ملت فلسطين "فاجعه‌بار" است
فارس: نماينده پارلمان انگليس و از مخالفات سرسخت جنگ عراق، نقش انگليس در قبال ملت فلسطين را فاجعه‌بار خواند و از آن ابراز شرمساري كرد.

به گزارش فارس، "جرج گالووي" در گفت‌وگو با پايگاه خبري الجزيره گفت از نقشي كه انگليس در مصيبت و فجايعي كه براي فلسطينيان در اشغال فلسطين و تشكيل موجوديت اسرائيل، ايفا كرده، احساس شرمساري مي‌كند. وي افزود: «از وعده‌اي كه "آرتور جيمز بالفور" وزير امور خارجه وقت انگليس به يهوديان درباره واگذاري سرزميني كه متعلق به كسان ديگري بود و به آنها تعلق نداشت، شرمسار است؛ تشكيل كشوري براي يهوديان كه به درد و رنج خونين ملت فلسطين انجاميد و تا يك قرن نيز ادامه خواهد يافت.» گالووي به دعوت اتحاديه‌هاي صنفي و براي مشاركت در برگزاري مراسم شصتمين سالروز "نكبه" در سال 1948 و تشكيل موجوديت رژيم اسرائيل به اردن سفر كرده است. گاووي ديروز در مصاحبه با روزنامه اردني "الغد" درباره حوادث اخير در لبنان نيز ابراز عقيده كرده بود. وي از سيدحسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان به عنوان شخصيتي منحصر به فرد ياد كرد و با اشاره به اقدام معارضان لبنان در بيروت، گفته بود: سيد حسن نصرالله از لبنان و حاكميت آن دفاع كرد و بدون وجود وي، لبنان به يك كشور اشغال شده تبديل مي‌شد.

اعزام ناو بزرگ هواپيمابر ,هرى اس ترومن, به سوى لبنان


سرمايه

همزمان با سفر بوش به منطقه، منابع آگاه آمريكايى به يك روزنامه فرامنطقه اى اعلام كردند: ,با هدف ارسال كمك فورى به لبنان ناو بزرگ هواپيمابر ,هرى اس ترومن, از سوى يونان به سوى شمال اسراييل حركت كرده است. روزنامه فرامنطقه اى الحيات نوشت: ,در اقدامى شديدتر از سوى آمريكا عليه حزب الله و گروه مخالفان دولت لبنان، منابع آگاه آمريكايى تاكيد كردند واشنگتن در حال بررسى ارسال كمك هاى نظامى فورى به لبنان است., الحيات افزود: ,هم اكنون ناو هواپيمابر بزرگ ,هرى اس ترومن, از شرق (از سوى يونان) به سوى شمال اسراييل حركت كرده است., منابع آمريكايى در گفت وگو با الحيات مدعى شدند: ,اعزام اين ناو پيامى ضمنى براى حزب الله، ايران و سوريه است., بنا بر اين گزارش، اين منابع مدعى شدند اين كمك ها به هدف تقويت و كمك به ارتش لبنان صورت مى گيرد و اين در حالى است كه حكومت لبنان و وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) در حال بررسى اين كمك ها هستند. پيش از اين نيز جورج بوش رييس جمهور آمريكا فاش كرده بود يكى از بلندپايه ترين فرماندهان نظامى خود را براى ارزيابى ميزان كمك لازم براى حكومت لبنان (فواد سنيوره) به لبنان مى فرستد. در حالى كه بوش، با دادن وعده به حكومت لبنان (14 مارس) به ارسال كمك نظامى و غير آن، عملا و آشكارا در امور داخلى لبنان مداخله و با تحريك متحدان خود عليه گروه مخالفان دولت، اوضاع لبنان را بى ثبات مى كند و خود عاملى براى ناامنى در اين كشور است، حزب الله لبنان را- كه در كشور خود به سر مى برد و تاكنون سران آن بارها بر گفت وگو به عنوان تنها راهكار بحران سياسى كشورشان تاكيد كرده اند- به بى ثبات كردن لبنان و فعاليت عليه ملت خود متهم مى كند. همچنين يك مقام آمريكايى دوشنبه در گفت وگو با روزنامه اماراتى ,البيان, تاكيد كرد: ,دولت جورج بوش، رييس جمهورى آمريكا برخلاف استقبال از فروكش كردن اعتراضات و درگيرى هاى خيابانى بيروت (پايتخت لبنان)، به دنبال بين المللى كردن بحران سياسى لبنان است و كاخ سفيد حل و فصل مساله دولت لبنان با حزب الله را در خلع سلاح مقاومت مى بيند., اين در حالى است كه دوشنبه يك مقام مسوول در كانال سوئز اعلام كرد: ,ناو ,يواس اس كول, آمريكا از كانال سوئز عبور كرده و در مسير بازگشت به درياى مديترانه است., اين در حالى است كه منابع دريانوردى كانال سوئز اعلام كردند كه ناو هواپيمابر آمريكايى ,كول, روز يكشنبه از كانال سوئز عبور كرده تا در درياى مديترانه در مقابل سواحل لبنان پهلو بگيرد. اين منابع افزودند كه پنج يگان جنگى مربوط به آمريكا، انگليس و اسپانيا اين ناو آمريكايى را همراهى مى كنند. به گفته اين منابع، كول با محموله اى 9 هزار تنى از درياى سرخ وارد كانال سوئز و از آنجا عازم مديترانه شده است. ناو جنگى انگليسى ,وست وارنيفينتوس, هم با محموله اى 30 هزار تنى كول را همراهى مى كند. ناو هواپيمابر كول كه مارس گذشته در آب هاى بين المللى در مقابل سواحل لبنان مستقر بود در پى اعتراض محافل بين المللى منطقه را ترك كرد. سه شنبه گذشته هم ناوهواپيمابر آمريكا ,هارى ترومن, از خليج فارس واز گذر كانال سوئز عازم درياى مديترانه شد. از آغاز ماه جارى تاكنون بيش از 19 كشتى جنگى و ناو هواپيمابر درميان شديدترين تدابير امنيتى از كانال سوئز عبور كردند. اين گزارش مى افزايد كه حجم تردد كشتى هاى جنگى از كانال سوئز در سال جارى بيش از 239 كشتى بوده كه نسبت به سال گذشته افزايش قابل توجهى داشته است.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

کاسه داغ تر از آش



احتمال اقامه دعوی استرالیا علیه احمدی نژاد در دادگاه بین المللی
راديو فردا : کوین راد، نخست وزیر استرالیا می گوید کشورش مشغول بررسی اقامه دعوی، علیه محمود احمدی نژآد، رییس جمهوری اسلامی به دلیل تحریک خشونت علیه اسراییل، در دادگاه بین المللی است. آقای راد همچنین گفت مشاوران حقوقی در حال حاضر امکان ثبت این دعوی را بررسی می کنند. نخست وزیر استرالیا می گوید آقای احمدی نژآد سخنان ضد یهودی بر زبان آورده و همچنین، اسراییل را تهدید به محو از نقشه جهان کرده است.

آمريکا : تضمين امنيتی به ايران نميدهيم


بی بی سی : کاخ سفید آمریکا در واکنش به پیشنهاد روسیه مبنی بر دادن تضمین های امنیتی به ایران گفت که چنین پیشنهادی در حال حاضر مد نظر قرار ندارد.

گوردون جاندرو، سخنگوی کاخ سفید که به همراه جورج بوش رئیس جمهور آمریکا در اسرائیل به سر می برد، گفت: "تضمین های امنیتی، چیزی نیست که در حال حاضر مد نظر ما باشد." روسیه گفته است مشوق های گروه 1+5 برای توقف غنی سازی اورانیوم در ایران باید شامل تضمین های امنیتی نیز باشد.سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در گفتگو با خبرنگاران گفت که به نظر وی، گروه 1+5 در مذاکره با ایران باید پیشنهادهای مشخصی را عرضه کند، به این کشور تضمین امنیتی بدهد و اطمینان یابد بحران خاورمیانه جای مشخصی در دستور کار مذاکرات خواهد داشت. سخنگوی کاخ سفید افزود که بسته پیشنهادی غرب به ایران در حال تدوین است و به زودی به ایران ارائه خواهد شد.آقای جاندرو تاکید کرد که این ایران است که باید تضمین امنیتی ارائه کند، چون این کشور مدام اسرائیل را تهدید می کنند.گروه 1+5 از پنج کشور عضو دایم شورای امنیت - آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه - و آلمان تشکیل یافته و هدایت تلاش های شورای امنیت برای وادار ساختن ایران به تعلیق بخشی از فعالیت های هسته ای خود، به خصوص غنی سازی اورانیوم را برعهده داشته است. اخیرا گروه 1+5 اعلام داشت که مجموعه مشوق هایی را برای قانع کردن ایران به قبول قطعنامه های مصوب شورای امنیت در مورد تعلیق غنی سازی به این کشور ارائه خواهد داد. آقای لاوروف، که پس از ملاقات با فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان، با خبرنگاران سخن می گفت، نوع تضمین های امنیتی مورد نظر خود را مشخص نکرد و توضیح نداد که به چه دلیل اطمینان دارد که گنجاندن این تضمین ها در بسته پیشنهادی می تواند باعث قبول آن توسط ایران شود. در عین حال وی گفت که مطمئن است روش پیشنهادی او باعث کاهش تشنج در منطقه خاورمیانه و همچنین "تنظیم شرایط مرتبط با مساله هسته ای ایران" خواهد شد.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

سكوى نفتى ايران در محاصره آمريكايي‌ها




دسترنج :سكوى نفتى رشادت ۴ در خليج فارس از صبح امروز در حلقه محاصره نيروهاى آمريكايى قرار گرفته است. به گزارش خبرنگار دسترنج به نقل از منابع آگاه، اين ميدان نفتى كه روزانه حدود ۱۵هزار بشكه نفت توليد مي‌كند، صبح امروز توسط نيروهاى آمريكايى محاصره شده است. گفته مي‌شود محمدعلى كردان، قائم مقام وزير نفت نيز وقتى صبح امروز در حاشيه همايش مديران ارشد صنعت نفت با سوال خبرنگاران در اين زمينه مواجه شد، نه‌تنها آن را تكذيب نكرد بلكه با تاييد تلويحى آن، گفت: نيروهاى آمريكايى هميشه براى حفظ منافع خودشان در خليج فارس حضور داشته‌اند و هم اكنون نيز هستند و براى حفظ منافع خود هر كارى كه بخواهند مي‌كنند. وى وقتى با اصرار خبرنگاران مواجه شد كه آيا اين خبر را تاييد يا تكذيب مي‌كنيد، گفت: من چيزى در اين خصوص نشنيده‌ام ولى نيروهاى آمريكايى براى حفظ منافع خود دست به هر اقدامى مي‌زنند. رد نكردن صريح اين خبر توسط على كردان احتمال صحت اين خبر را بسيار افزايش داد. اين در حالى است كه نيروهاى آمريكايى در طول جنگ 8 ساله ايران و عراق در اواخر جنگ سكوى نفتى سلمان را مورد محاصره قرار دادند و سپس بخش‌هاى حياتى آن را از كار انداختند تا توليد يكى از مهم‌ترين ميدان‌هاى نفتى ايران در دريا متوقف شود. همچنين سكوى نفتى رسالت و رشادت در آن زمان مورد حمله قرار گرفتند و منهدم شدند.

سقوط هواپيماى شناسايی آمريكا در بندر خمير در هرمزگان


روزنامه قدس:

مردم بندر خمير در هرمزگان از سقوط يك فروند هواپيماى شناسايى آمريكايى در مرزهاى ايران خبر دادند. اين هواپيماى آمريكايى قصد شناسايى منطقه اى در نزديكى معدن گچين را داشته است كه به دلايل نامعلومى سقوط كرده است. هنوز هيچ مقام محلى يا كشورى در اين خصوص واكنشى نشان نداده است.

علائم حمله امريكا به ايران در يك گزارش غربي

جهان نيوز :
ديدار ديك چني از امیر نشين عمان و عربستان در ديدار اخير از خاورميانه و درخواست‌هايش از اين دو كشور به این دلیل است که در صورت بسته شدن تنگه هرمز توسط ايران در هنگام بروز جنگ، عمان مي تواند نقش اصلي را در باز كردن اين آبراه ايفا كند و زمينه را براي ادامه حركت نفت كش‌ها فراهم سازد/ وي از عربستان نيز خواست با استفاده از اراضي اين كشور براي حمله احتمالي به ايران و نيز بالا بردن سقف توليد نفت درصورت وقوع چنين حمله‌اي موافقت كند.به گزارش «جهان»، روزنامه الوطن كويت ادعا كرد براساس يك گزارش غربي امريكا تصميم وارد اوردن ضربه نظامي سخت به ايران را دارد . اين روزنامه در نسخه اینترنتی خود به استناد اين گزارش كه منبع آن را ذكر نكرد، افزود: كاخ سفيد پس از اين كه نتوانست مانع فعاليت ها و اقدامات موفقيت آميز ايران درخصوص مورد تهديد قراردادن منافع راهبردي امريكا در منطقه خاورميانه شود، تصميم گرفت بصورت آرام براي وارد كردن اين ضربه كمرشكن آماده شود. الوطن كويت نوشت مولفان اين گزارش با مقايسه فعاليت‌هاي رهبران امريكا در چند ماه مانده به حمله به عراق در سال 2003 با سفرهاي متوالي ماه‌هاي اخير كاندوليزا رايس، وزير امورخارجه و ديك چني معاون رئيس جمهور امريكا و بررسي شش دليل به اين نتيجه رسيده‌اند.اين روزنامه افزود: اين دلايل عبارتند از تبديل شدن دو مسئله كوزوو و تبت به دو سلاح قوي در دست امريكا در مذاكرات احتمالي با روسيه و چين براي بي طرف كردن مسكو و پكن در هنگام بحث درباره قطعنامه اي در شوراي امنيت درباره حمله نظامي به ايران. تهيه كنندگان اين گزارش معتقدند هدف اصلي ديدار آينده كاندوليزا رايس با سرگئي لاوروف در مسكو، توافق بر سر معامله‌اي درباره ايران است. به ويژه كه روس‌ها و چيني‌ها قطعنامه اخير مجازات‌ها عليه تهران را امضا كردند و حتي پكن اعلام كرد ترديدهاي جدي درباره اهداف ايران از غني سازي اورانيوم دارد. تهيه كنندگان اين گزارش معتقدند ديدار ديك چني از امیر نشين عمان و عربستان در ديدار اخير از خاورميانه و درخواست‌هايش از اين دو كشور به این دلیل است که در صورت بسته شدن تنگه هرمز توسط ايران در هنگام بروز جنگ، عمان مي تواند نقش اصلي را در باز كردن اين آبراه ايفا كند و زمينه را براي ادامه حركت نفت كش‌ها فراهم سازد. این گزارش می افزاید: ديك چني در سفر اخير به عربستان از اين كشور بار ديگر خواست با استفاده از اراضي كشورشان از سوي امريكا براي حمله احتمالي به ايران و نيز بالا بردن سقف توليد نفت درصورت وقوع چنين حمله اي موافقت كند. استعفاي ژنرال ويليام فالون فرمانده سابق نيروهاي مركزي امريكا به علت مخالفت با سياستهاي رئيس جمهور اين كشور درقبال ايران و نيز بركناري نيكلاس برنز دستيار وزير امور خارجه اين كشور به علت مخالفت با حمله به ايران با توجه به اهميت نيروي دريايي امريكا در صورت حمله احتمالي اين كشور به ايران استعفا يا درواقع بركناري ژنرال فالون اهميت ومعناي خاصي پيدا مي كند .بنا بر این گزارش با توجه به اظهارات ماه گذشته شيمون پرز رئيس رژيم اسرائيل درمصاحبه با روزنامه فرانسوي فيگارو، از آنجا كه مسئولان اسرائيلي دروغگو هستند به همين علت اظهارات پرز درباره اينكه اين رژيم قصد حمله به ايران را ندارد خود گواه اين است كه چنين حمله اي صورت خواهد گرفت. مولفان اين گزارش، عمليات نظامي اخير عليه تاسيسات سوريه كه ادعا شد تاسيساتي هسته اي هدف بودند را عمليات سنجش ميزان توانمندي رادارهاي سوريه دركشف و رصد هواپيماهاي جنگنده اسرائيل دانست چراکه هواپيماها ممكن است از اين مسير هوايي براي حمله به ايران استفاده كنند زيرا اين مسير كوتاهتر از مسيرهاي ديگر است. جنگ سي وسه روزه اسرائيل عليه حزب الله لبنان باعث شد كه اين جنبش مجبور شود موشكهايش را به شمال رودخانه ليطاني انتقال دهد و موجب كاهش توانمندي حزب الله در پاسخ به حمله احتمالي اسرائيل به ايران شود.روزنامه الوطن كويت نوشت البته دلايل كم اهميت تر ديگري نيز دراين باره وجود دارد از جمله اينكه اعزام ناوشكن كول از سوي امريكا به سواحل لبنان در واقع براي اعمال فشار به سوريه نبوده و نيست بلكه براي حمايت لجستيكي از هواپيماهاي جنگنده رژيم اسرائيل درصورت شركت اين رژيم در حمله احتمالي به ايران است. اين ناوشكن همچنين مي تواند موشكهايي را كه از خاك ايران سوريه يا لبنان به سوي اسرائيل شليك مي شود هدف قرار دهد.

بوش: ایران منشا مشکلات خاورمیانه است


جورج بوش رئیس جمهور آمریکا در آستانه سفر به خاورمیانه، ایران را عامل مشکلات و بحران های منطقه دانسته و همچنین برای کمک به ارتش لبنان در برابر شبه نظامیان حزب الله ابراز آمادگی کرده است.
آقای بوش در مصاحبه با بخش عربی تلویزیون بی بی سی با اشاره به ناآرامی های اخیر در لبنان مشخصا به ارتباط ایران با حزب الله اشاره کرد و گفت "حزب الله بدون ایران هیچ است. ایران منشا بسیاری از مشکلات در خاورمیانه است، چه در حمایت مالی از حزب الله و حماس، چه در اقدامات این کشور در قبال دمکراسی نوپای عراق."
رئیس جمهور آمریکا افزود بخش بزرگی از سفر او صرف این خواهد شد که توجه مردم را نه فقط به لبنان بلکه به ایران جلب کند.
وی گفت همه باید به یاد داشته باشند که "ایران عامل بسیاری از مشکلات در خاورمیانه است."
جورج بوش اذعان داشت که تمام کشورها لزوما با مواضع آمریکا برای فشار بر ایران و سوریه همراه نیستند اما گفت ایران و سوریه دو مانع عمده بر سر راه صلح و ثبات در خاورمیانه هستند:
رئیس جمهور آمریکا اظهار داشت "من حقیقتا معتقدم که خاورمیانه جایی است که جهان باید زمان و توجه زیادی برای صرف کند و برای استقرار صلح و رفاه در این منطقه همت کند."
وی تاکید کرد که "وقتی مردم به دقت توجه می کنند نفوذ بی ثبات کننده ایران و سوریه را در می یابند."
دولت آقای بوش ایران و سوریه را به کمک به گروه های مخالف صلح خاورمیانه و تلاش برای بی ثبات کردن عراق متهم می کند اما این دو کشور اتهام های آمریکا را رد کرده و سیاست های این کشور را عامل ناآرامی ها در منطقه می دانند.
آقای بوش در پاسخ به این سوال که آیا مذاکرات مستقیم با ایران و سوریه به کاهش تنش ها منجر نمی شود گفت تهران و دمشق موضع او را می دانند و جایی برای گفتگوی بیشتر نیست.
وی گفت در اوایل دوره ریاست جمهوری خود با اعزام مقام های ارشد آمریکایی به سوریه به دولت آن کشور یادآور شد که اگر خواهان روابط بهتر با آمریکاست باید از حمایت از آنچه او "گروه های افراطی" خواند دست بردارد اما پاسخی از سوریه دریافت نکرد.
جورج بوش اظهار داشت اگر ایران نیز خواهان رابطه با آمریکاست باید غنی سازی اورانیم را به نحو قابل تاییدی متوقف کند تا به این ترتیب امکان مذاکره در چهارچوب سازمان ملل متحد وجود داشته باشد.
کمک به دولت لبنان
جورج بوش همچنین گفت آماده است به ارتش لبنان کمک کند تا بتواند حزب الله لبنان را خلع سلاح کند.
وی جنبش حزب الله را، که از سوی ایران و سوریه حمایت می شود، متهم کرد علیه مردم لبنان وارد عمل شده است.
در جریان درگیری های اخیر بین حزب الله و حامیان دولت لبنان تاکنون حداقل 60 نفر کشته شده اند.
لبنان در روزهای اخیر شاهد خشونت بارترین درگیری بین گروه های مختلف از زمان پایان جنگ داخلی پانزده ساله این کشور در سال 1990 محسوب می شود.
آقای بوش گفت تا زمانی که حزب الله مسلح است، امکان استقرار یک جامعه با ثبات در لبنان وجود ندارد.
مصاحبه با بی بی سی در آستانه دومین و احتمالا آخرین سفر جورج بوش به خاورمیانه در مقام ریاست جمهوری آمریکا انجام شد.
وی روز چهارشنبه این هفته وارد اسرائیل می شود و پس از آن از کشورهای عربستان سعودی و مصر نیز دیدن می کند.
رئیس جمهور آمریکا تاکید کرد وضع موجود بین اسرائیل و فلسطینی ها غیرقابل قبول است و او تلاش می کند که تا پیش از پایان سال جاری دو طرف به توافقی دست یابند.
وی همچنین گفت شواهد روشنی دال بر کمک کره شمالی به سوریه برای ساخت یک رآکتور اتمی وجود دارد.
اسرائیل در سال گذشته تاسیساتی را در داخل خاک سوریه بمباران کرد و ماه گذشته مقامات اطلاعاتی آمریکا گفتند که سوریه با کمک کره شمالی در صدد ایجاد یک رآکتور اتمی برای مقاصد نظامی در این محل بود.
کره شمالی و سوریه این اتهام را رد کرده اند و دولت سوریه گفته است که محل بمباران شده یک ساختمان متروک متعلق به ارتش این کشور بوده است.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

رزمایش بزرگ مشترك كشورهای عربی، آمریكا و اروپا در خليج فارس

خبرگزاری «نووستی» :
رزمایش مشترك كشورهای حاشیه حوزه خلیج فارس با مشاركت نیروی هوائی آمریكا و چندین كشور غربی از امروز آغاز شد. به گزارش «نووستی» ازخبرگزاری فارس از بحرین نیروی هوائی پادشاهی بحرین و 12كشور حاشیه حوزه خلیج فارس و عربی با مشاركت نیروی هوائی آمریكا و چندین كشورهای اروپایی رزمایش نظامی مشترك خود را آغاز كردند. یگانهایی از نیروهای هوایی ارتش كشورهای شورای همكاری خلیج فارس و نیروهایی از مصر و اردن در كنار یگان‌هایی نیروی هوایی دریایی آمریكا، فرانسه، ایتالیا و استرالیا در این رزمایش مشاركت دارند. خبرگزاری بحرین گزارش داد كه سرلشكر شیخ "دوعیج بن سلمان ال خلیفه"، رئیس ستاد مشترك ارتش بحرین در برگزاری این رزمایش شركت كرد. این خبرگزاری اعلام كرد، این رزمایش به طور دوره‌ای تقریبا هر ساله از سال 1988 برگزار می‌شود. از سوی دیگر قرار است یگانهایی از نیروی دفاعی بحرین با هدف آمادگی بیشتر امروز رزمایش مشتركی را با تیپ 15زرهی ارتش كویت برگزار كنند.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

ما سالگرد تأسيس اسراييل را جشن نمی گيريم - برگردان: محمد علی اصفهانی






















ما سالگرد تأسيس اسراييل را جشن نمی گيريم برجسته ترين چهره های يهودی دانشگاهي، فرهنگی ، ادبی ، هنري، و سياسی انگلستان برگردان: محمد علی اصفهانی در شصتمين سالگرد رسميت بخشيدن به غصب سرزمين فلسطين، و حلال کردن جان و مال و خون انسان فلسطينی بر ˝نژاد برتر˝ و ˝قوم برگزيده˝، يهوديانی آزاده، بار ديگر سکوت را در هم شکستند تا بر اين حقيقت روشن گواهی دهند که ميان انسان تا انسان، فاصله، نه قوم و تبار و مذهب و مسلک و مرام و نژاد، که تنها انسان است و بس. و اين بار، از انگلستان. بيش از صد تن از برجسته ترين چهره های دانشگاهی و فرهنگی و هنری و سياسی يهودی انگلستان در نامه يی به روزنامه ی گاردين، اعلام کرده اند که نمی خواهند و نمی توانند بر اجساد نيمه جان فلسطينيان، بر خانه های ويران شده، بر سفره های تهی مانده از نان، بر نعش های برهم انباشته ی مرد و زن و پير و جوان، و برگلبرگ های پرپر شده و فرو ريخته ی جان کودکان شيرخواره ی فلسطينی از دامان مادرانشان بر خاک، پای بکوبند و دست بيافشانند. ترجمه ی متن اين نامه را همراه با نام ها، و نيز با توضيحاتی که به نظرم لازم می آمد در زير آورده ام. ۲۰ ارديهشت ۱۳۸۷ ۹ مه ۲۰۰۸ در اين ماه مه، سازمان های متعدد يهودي، شصتمين سالگرد تأسيس دولت اسراييل را جشن می گيرند. و اين، در صورتی که صدها سال زجر و آزار يهوديان را که در اوج خود به هولوکاست انجاميد به خاطر داشته باشيم قابل درک است. امّا، ما يهوديانی هستيم که در اين جشن شرکت نخواهيم کرد. زمان آن فرا رسيده است که روايت ديگر را نيز بدانيم. روايت تقاصی که از مردمی ديگر در آن سوی جهان، به جرم يهود ستيزی اروپا، و نسل کشی هيتلر در اين سوی جهان، گرفته شده است. همچنان که ادوارد سعيد می گفت، آنچه هولوکاست با يهوديان کرد، اشغال فلسطين به وسيله ی يهوديان، بر مردم فلسطين روا داشت. در سال ۱۹۴۸، در ماه آوريل، همان ماهی که در آن، کشتار دير ياسين اتفاق افتاد (۱) و همان ماهی که شهروندان عادی فلسطين، در بازار حيفا مورد آن حمله ی معروفِ پر از تلفات قرار گرفتند، اجرای طرح ˝دالت˝ (۲) آغاز شد. اين طرح، طرح ويران کردن قريه های فلسطينی و بيرون انداختن ساکنان اصلی آن ها بود. ما اين را جشن نمی گيريم. در ژوئيه ی ۱۹۴۸، در دل گرمای سوزان تابستان، هفتاد هزار فلسطينی را از رام الله و اللُد بدون آب و بدون غذا به بيابان پرتاب کردند. و در ميان راه، صدها تن از اين فلسطينيان جان باختند. اين به عنوان ˝راه پيمايی مرگ˝ شناخته شده است. (۳) ما اين را جشن نمی گيريم. [ در همان آغاز کار ] هفتصد و پنجاه هزار فلسطينی آواره شدند و چهارصد قريه ی فلسطينی از نقشه ی جهان زدوده و محو شد. و اين، هنوز پايان پاک سازی قومی و نسل کشی نبود و نيست. هزاران فلسطيني، در حالی که شهروند اسراييل بودند، در سال ۱۹۵۶ از ˝الجليل˝ اخراج شدند. و هزار ها فلسطينی ديگر نيز، به هنگامی که اسراييل نوار غزه و کرانه ی رود اردن را اشغال کرد، به سرنوشتی اينچنين گرفتار آمدند. بر مبنای قوانين بين المللی و همچنين بر مبنای قطعنامه ی ۱۹۴ سازمان ملل متحد، پناهندگان از حق بازگشت به سرزمين خود و يا دريافت غرامت برخوردارند. [در حالی که اسراييل اين حق طبيعی و مسلّم پناهندگان فلسطينی را حتّی به صورت ظاهری و شفاهی و واهی هم که باشد به رسميت نشناخته است؛ و بلکه بر عکس، رسماً و کتباً مردودش دانسته است ـ م] ما اين را جشن نمی گيريم. ما نمی خواهيم اين را جشن بگيريم. ما نمی خواهيم تولد دولتی را خجسته بداريم که با تروريسم، با کشتار دسته جمعي، و با دزدی زمين مردم بنا شده است. ما نمی توانيم تولد دولتی را جشن بگيريم که بر پاکسازی قومی و نسل کشي، اصرار می ورزد. که به قوانين بين المللی تجاوز می کند. که بر مردم عادی غزه تنبيه دسته جمعی شنيع و مهيب و هولناکی را تحميل کرده است. که فلسطينيان را از حقوق انسانی آن ها و از آرزو ها و آمال ملّيشان محروم می سازد. ما آن هنگام، جشن خواهيم گرفت که عرب و يهودي، در خاورميانه يی سرشار از صلح و مسالمت، با حقوقی مساوی و همسان، با هم و در کنار هم زندگی کنند. [لطفاً توجّّه کنيد که توضيحات، در پايين صفحه، بعد از نام ها آمده است.] Seymour Alexander Ruth Appleton Steve Arloff Rica Bird Jo Bird Cllr Jonathan Bloch Ilse Boas Prof. Haim Bresheeth Tanya Bronstein Sheila Colman Ruth Clark Sylvia Cohen Judith Cravitz Mike Cushman Angela Dale Ivor Dembina Dr. Linda Edmondson Nancy Elan Liz Elkind Pia Feig Colin Fine Deborah Fink Sylvia Finzi Brian Fisher MBE Frank Fisher Bella Freud Catherine Fried Uri Fruchtmann Stephen Fry David Garfinkel Carolyn Gelenter Claire Glasman Tony Greenstein Heinz Grunewald Michael Halpern Abe Hayeem Rosamine Hayeem Anna Hellman Amy Hordes Joan Horrocks Deborah Hyams Selma James Riva Joffe Yael Oren Kahn Michael Kalmanovitz Paul Kaufman Prof. Adah Kay Yehudit Keshet Prof. Eleonore Kofman Rene Krayer Stevie Krayer Berry Kreel Leah Levane Les Levidow Peter Levin Louis Levy Ros Levy Prof. Yosefa Loshitzky Catherine Lyons Deborah Maccoby Daniel Machover Prof. Emeritus Moshe Machover Miriam Margolyes OBE Mike Marqusee Laura Miller Simon Natas Hilda Meers Martine Miel Laura Miller Arthur Neslen Diana Neslen Orna Neumann Harold Pinter Roland Rance Frances Rivkin Sheila Robin Dr. Brian Robinson Neil Rogall Prof. Steven Rose Mike Rosen Prof. Jonathan Rosenhead Leon Rosselson Michael Sackin Sabby Sagall Ian Saville Alexei Sayle Anna Schuman Sidney Schuman Monika Schwartz Amanda Sebestyen Sam Semoff Linda Shampan Sybil Shine Prof. Frances Stewart Inbar Tamari Ruth Tenne Martin Toch Tirza Waisel Stanley Walinets Martin White Ruth Williams Naomi Wimborne-Idrissi Devra Wiseman Gerry Wolff Sherry Yanowitz توضيحات: عنوان و لينک نامه: We're not celebrating Israel's anniversary www.guardian.co.uk/world/2008/apr/30/israelandthepalestinians ۱ ـ ˝دير ياسين˝، قريه ی کوچکی در فلسطين بود. با جمعيتی در حدو ۱۲۰۰ نفر. در نهم آوريل ۱۹۴۸ اين قريه مورد تهاجم دو گروه تروريستی اسراييلی قرار گرفت که رهبر يکی از آن ها مناخيم بگين نخست وزير بعدتر اسراييل بود؛ و رهبر آن ديگري، اسحاق شمير، باز هم چون آن يکي، نخست وزير بعدتر اسراييل. اين دو گروه تروريستي، به رهبری دو نخست وزير آينده ی اسراييل، دست به قتل عام تمامی مردم اين قريه ی کوچک و فقير زدند؛ و بنا به نوشته ی مطبوعات همان زمان، موفق شدند که ۲۵۴ نفر از آن ها را به قتل برسانند، و مابقی را وحشتزد، زخمي، و لت و پار شده فراری دهند. البته بعد تر، جايزه ی صلح نوبل نيز به رهبر يکی از اين دو گروه ـ مناخيم بگين ـ تقديم شد! ماه آوريل، همچنين يادآور قتل عام سهمگين مردم قريه ی کوچک قانا در جنوب لبنان، به وسيله ی يک نخست وزير ديگر اسراييلی ـ و باز هم برنده ی جايزه ی صلح نوبل ـ يعنی شيمون پرز است در سال ۱۹۹۶. همان قتل عامی که نزار قباني، در منظومه ی بلند خود ˝چهره ی قانا˝ آن را ترسيم می کند: پريده رنگ، همچون سيمای عيسی و هوای دريا در ماه آوريل... باران های خون و اشک... ... بر روی اجسادما وارد قانا شدند و پرچم نازيان را بر فراز سرزمين جنوب بر افراشتند و ايّام آدمسوزی را باز گردانيدند... ... گندمزاران را و درختان زيتون را و بوته های تنباکو را در هم کوبيدند. و آوای بلبلان را. کادموس را در مرکبش در هم کوبيدند دريا را درهم کوبيدند و افواج مرغان دريايی را. حتّی بيمارستان ها را هم در هم کوبيدند حتّی مادران شيرده را و کودکان مدرسه يی را. زيبايی زنان جنوبی را در هم کوبيدند و باغستان های چشم های عسلی را غارت کردند... ده سال بعد نيز، در سال ۲۰۰۶ در جريان تجاوز ۳۳ روزه به لبنان به منظور آماده سازی حمله ی آمريکا به ايران و سوريه، و ˝استقرار دموکراسی از دمشق تا تهران˝، نخست وزير فعلی اسراييل، باز قتل عامی ديگر را در همان قريه ی معصوم مرتکب شد. اين يک البته بر خلاف آن دو نخست وزير ديگر هنوز به دريافت جايزه ی صلح نوبل، مفتخر نشده است. بعد از نابودی تمام مردم غزه، که تروريست به دنيا می آيند و تروريست زندگی می کنند و تروريست می ميرند، مخصوصاً کودکانی که قرار است نسل های آينده ی تروريست ها را تشکيل دهند، شايد با ياری ˝محمودعباس˝ آژان آمريکا و غرب به گفته ی رابرت فيسک، و رييس احتمالی ˝دولت ويشي˝ از نوع فلسطينی آن به گفته ی جان پيلجر، نخست وزير فعلی اسراييل هم بتواند جايزه ی صلح نوبل را از طرف ˝جامعه ی جهاني˝ دريافت کند. که گفته اند: ˝تا سه نشه، بازی نشه˝. در ارتباط با آنچه در اين قسمت آمد، می توانيد به صفحات متعدد ˝خبر و نظر˝ سايت ققنوس، و مخصوصاً به لينک های زير، مراجعه کنيد: http://www.ghoghnoos.org/honar/honarg/honarg01/kabbani_ghana.htmlhttp://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar03/warschawski-l.htmlhttp://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/pilger-gaza.htmlhttp://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar03/welcome.html۲ـ ˝طرح دالت˝ که نام آن از حرف عبری ˝دالت˝ معادل ˝دال˝ در فارسی و عربی گرفته شده است، طرحی است که در فاصله ی پاييز ۱۹۴۷ تا بهار ۱۹۴۸ به وسيله ی يک گروه شبه نظامی يهودی در منطقه ی فلسطين به اجرا در آمد. با هدفِ تصرّف هرچه بيشتر زمين های مردم ساکن فلسطين (مسيحي، يهودي، مسلمان، و ...) به نفع دولتی که قرار بود بر مبنای اصالت برتری نژاد و قوم و مذهب يهود در انتگريست ترين و بنيادگرا ترين تعريف آن، در دل خاورميانه تشکيل شود. ۳ ـ ˝راه پيمايی مرگ˝ يا به زبان انگليسی Death marches در معنای عام آن، به راندن گروه های انسانی به اسارت در آمده، از نقطه يی به نقطه ی ديگر، توسط دشمن، با زور و بدون توجه به وضع و حال آن ها و زنده ماندن يا کشته شدنشان بر اثر مشقت های راه پيمايي، اطلاق می شود. در اينجا نويسندگان نامه، به ˝راه پيمايی مرگ˝ معروف در جريان جنگ جهانی دوم نظر دارند که طی آن، نازی ها ـ که نه عرب بودند؛ نه عرب تبار بودند؛ و نه فلسطينی بودند؛ و نه فلسطينی تبار بودند؛ و نه مسلمان بودند؛ و نه مسلمان تبار بودند ـ در اين سوی جهان، در اروپا، هزاران اسير را ـ که اکثريّتشان را يهوديان تشکيل می دادند ـ از اردوگاه های نزديک به مرزها، به اردوگاه های داخل آلمان بردند. با همان شيوه ی رفتار اسراييليان با هفتاد هزار فلسطيني، در گرمای سوزان تابستان، و در حالی که حتی آب آشاميدنی را نيز اسراييليان ـ به نوشته ی نويسندگان يهودی اين نامه ـ از آنان دريغ می داشتند. تا جايی که صدها تن از آن بی پناهان، که تنها و تنها جرمشان فلسطينی بودن و فلسطينی زاده شدن بود، در راه جان باختند. يعنی به قول قاتلانشان تلف شدند...