۱۳۸۷ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

دولت بوش به صورت پنهانى به روزنامه‌نگاران آمريكايى و روزنامه‌هاى عراقى مبالغى را پرداخت مي‌كرد تا به نفع ارتش و دولت آمريكا مطالبى را چاپ كنند.

فارس:تورى كلارك" مدير اسبق روابط عمومى وزارت دفاع كه به عنوان معاون وزير دفاع بر معاملات پنتاگون با كارشناسان نظارت مي‌كرد، كار خود را با ايده‌اى كه او آن را "تسلط اطلاعات" مى ناميد آغاز كرد. وى معتقد بود كه با گردش اخبار به اندازه كافى در محافل خبري، ايده ها و نظرات توسط صداهاى داراى اعتبار و استقلال و نفوذ (كارشناسان) بر مخاطبان حاكم مى شوند.
فارس: يك روزنامه آمريكايى در گزارشى افشاگرانه نوشت كه دولت بوش به صورت پنهانى به روزنامه‌نگاران آمريكايى و روزنامه‌هاى عراقى مبالغى را پرداخت مي‌كرد تا به نفع ارتش و دولت آمريكا مطالبى را چاپ كنند. نيويورك‌تايمز در ادامه گزارش خود آورده است: در اوايل سال 2002 ميلادى يك برنامه دقيق براى حمله احتمالى به عراق آماده شده بود، اما مانعى در اين زمينه وجود داشت. بر اساس نظرسنجي‌ها، بسيارى از مردم آمريكا به‌شدت مخالف حمله به كشورى بودند كه هيچ ارتباطى را با حادثه 11 سپتامبر نداشت. پنتاگون و كاخ سفيد بر اين باور بودند تا با استفاده ابزارى از كارشناسان بتوانند بر اين مشكل فائق آيند. "تورى كلارك" مدير اسبق روابط عمومى وزارت دفاع كه به عنوان معاون وزير دفاع بر معاملات پنتاگون با كارشناسان نظارت مي‌كرد، كار خود را با ايده‌اى كه او آن را "تسلط اطلاعات" مى ناميد آغاز كرد. وى معتقد بود كه با گردش اخبار به اندازه كافى در محافل خبري، ايده ها و نظرات توسط صداهاى داراى اعتبار و استقلال و نفوذ (كارشناسان) بر مخاطبان حاكم مى شوند. اين گزارش مي‌افزايد: بنابراين كلارك قبل از حادثه 11 سپتامبر، سيستمى را طراحى كرد تا مطابق آن پنتاگون افراد داراى نفوذ در جامعه، از هر قشر و صنفى كه باشند به خدمت بگيرد و با مديريت صحيح آنها بتواند حمايت هاى وسيعى را براى برنامه ها و اولويت هاى رامسفلد، وزير دفاع آمريكا در آن زمان جذب كند. بر اساس اين گزارش، طى ماه هاى بعد از 11 سپتامبر زمانى كه شبكه هاى مختلف شروع به حفظ و به خدمت گرفتن افسران بازنشسته رده بالاى ارتش آمريكا به عنوان تحليلگران و كارشناسان كردند، كلارك و همكارانش احساس كردند كه فرصت خوبى را در دست دارند. اين دسته از كارشناسان كه به ظاهر قهرمانان جنگى هم بودند و در مقابل ديدگان عده كثيرى از مردم آمريكا به تحليل وقايع مي‌پرداختند، همان افراد مورد نظر و صاحب نفوذ كلارك و گروه او به شمار مي‌آمدند كه مي‌توانستند اطلاعات مورد نظر پنتاگون را در سطح جامعه آمريكا جارى كنند. نيويورك تايمز مى نويسد: كارشناسانى كه مورد نظر پنتاگون بودند، زمان بيشترى را نسبت به خبرنگاران شبكه ها براى اظهار نظر درباره وقايع و اتفاقات در اختيار داشتند و از طرفى آنها فقط به توضيح قابليت هاى هلى كوپترهاى آپاچى بسنده نمى كردند، بلكه آنها چارچوبى را آماده مي‌كردند تا مطابق آن بينندگان بتوانند حوادث را تعبير و تفسير كنند. مسئله مهم ديگر اين بود كه اين كارشناسان زمانى كه بر سر برنامه هاى تحليلى حاضر مى شدند، نماينده شبكه ها نبودند. آنها كارشناسان نظامى بودند كه به لحاظ ايدئولوژيك مورد اعتماد دولت نومحافظه كار بودند و عمدتا از جمله افراد مهمى در صنايع دفاعى بودند كه از افزايش بودجه براى جنگ عراق حمايت مى كردند. اين روزنامه آمريكايى در ادامه گزارش خود آورده است: حتى برخى از كارشناسانى كه با صنايع دفاعى و نظامى رابطه اى نداشتند و نسبت به دولت آمريكا نظر مساعدى نداشتند، نسبت به انتقاد از رهبران ارتش آمريكا كه از دوستان آنها بودند امتناع مي‌كردند. "ويليام نش"،‌ژنرال بازنشسته ارتش و كارشناس شبكه آمريكايى "اى بى سى" در اين باره مي‌گويد: انتقاد از ارتش آمريكا براى من بسيار سخت است. ارتش آمريكا زندگى من را تشكيل مي‌دهد. گزارش فوق مى افزايد: دولت هاى ديگر و قبلى تلاش هايى كم و بيش براى ايجاد ارتباط با كارشناسان داشتند، اما مورد كنونى (رابطه پنتاگون با كارشناسان) به رغم شدت بيشتر نسبت به موارد قبلى با آن چيزى كه در ذهن كلارك بود بسيار متفاوت است. "دن مير" يكى از معاونان كلارك مى گويد كه يك تصميم راهبردى براى تمركز بر روى كارشناسان از سوى روابط عمومى اتخاذ شده بود تا با استفاده از آنها زمينه جنگ با عراق مهيا شود. خبرنگاران در اولويت دوم قرار داشتند. ما نمى خواستيم از آنها به عنوان منبعى اصلى براى خروج اطلاعات مورد نظرمان استفاده كنيم. نيويورك تايمز مي‌نويسد: "برنت كروگر" ، يكى ديگر از معاونان ارشد كلارك مي‌گويد:قرار بر اين بود تا دفتر مطبوعاتى وزارت دفاع به دور از كارشناسان نظامى باشد. در عوض اين كارشناسان توسط يك گروه كوچكى از مسئولان سياسى به خدمت گرفته مي‌شدند و هماهنگى هاى لازم توسط آنها به عمل مي‌آمد. براساس اين گزارش، تصميم فوق تاكتيك هاى دولت هاى قبلى را مبنى بر تخريب رسانه ها از درون را يادآورى كرد. به طور مثال،‌ آژانس هاى فدرال با پرداخت پول به روزنامه نگاران آنها را موظف به نوشتن مطالب به نفع دولت مي‌كردند. در همين زمينه دولت اخبار نادرست و غيرواقعى بسيارى را به تلويزيون‌هاى سرتاسر آمريكا كه در آنها چاپلوسانه از دولت دفاع مي‌شد ارسال كرد. پنتاگون نيز به طور مخفيانه به روزنامه‌هاى عراقى مبالغى را پرداخت كرده بود تا هماهنگ با هم مطالبى را به نفع آمريكا در روزنامه هاى خود چاپ كنند. كروگر مي‌گويد كه اين تكنيك باعث شد تا كارشناسان نيز به نفع جنگ عراق مطلب نوشته و تعابير و تفاسيرى در اين راستا داشته باشند.

هیچ نظری موجود نیست: