۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه
سوانح طبیعی و فجایع انسانی، نعمت آسمانی برای امپریالیسم ایالات متحده آمریکا
ا. م. شیری
بگزارش منابع خبری مختلف جهان، روز سیزدهم ژانویه سال جاری، زلزله ۷ و ٣ دهم ریشتری کشور فقر زاده هائیتی را در هم کوبید. در اثر این زلزله، ٩۰ درصد پورتوپرنس، پایتخت کشور و اطراف آن ویران شده است. بیش از ٣میلیون نفر (یک سوم)از جمعیت این کشور آسیب دیده است. آمار کشته شدگان تا امروز (۱۷/ ۰۱/ ٢۰۱۰)، در حدود ۱٤۰هزار نفر گزارش شده است که متاسفانه، این رقم هنوز، رقم نهائی نیست و احتمال افزایش شمار قربانیان زلزله، تا دویست هزار نفر تخمین زده می شود. کوچه و خیابانهای پایتخت، از اجساد کشته شدگان پر است.. بطوریکه آنها را با لودر به کامیونها بار کرده و در گورهای جمعی دفن می کنند. کشور هائیتی با قریب ٢٨ هزار کیلومترمربع مساحت و در حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت، یکی از فقر زده ترین کشورهای نیم کره غربی است. فقر و فلاکتی که حاصل مستقیم استعمار و سلطه امپریالیسم ایالات متحده آمریکاست.
از اولین ساعات وقوع زلزله در هائیتی، کشورهای مختلف جهان، برای ارائه کمک های انسانی به زلزله زدگان این کشور، بسیج شدند و با ارسال خوارو بار، دارو، چادر و اکیپهای نجات، به یاری مردم شتافتند. دولت ایالات متحده آمریکا در شرایطی که هزاران میلیارد دلار برای جنگ و اشغال عراق و افغانستان، دخالت در امور داخلی کشورهای مختلف جهان و کودتاهای نظامی و رنگی صرف می کند، در حالیکه، در شرایط بحران و رکود شدید اقتصادی سامانه سرمایه داری، صدها تریلیون دلار از حساب مالیات دهندگان را برای نجات بانکهای خصوصی اختصاص می دهد، تنها کمک یکصد میلیون دلاری خود به این کشور را وعده کرده و باز هم مثل همیشه و همه جا، که از وقوع حوادث ناهنجار طبیعی منجر به فاجعه انسانی بعنوان یک نعمت و مائده آسمانی بهره برداری می کند، با سوءاستفاده از موقعیت پیش آمده در هائیتی، یک کشتی هواپیمابر و ۵ هزار نیروی مسلح خود را به بهانه تأمین امنیت، به آبهای ساحلی و خاک این کشور شوک زده اعزام و نقش پلیس بین المللی خود را ایفا کرد. چه استدلال مسخره ای! شاید منظور آمریکائیها، تأمین امنیت اجساد کشته شدگان انباشته در خیابانهاست!؟
مضاف بر این، روز شنبه، سه رئیس جمهور محترم ایالات متحده آمریکا، بیل کلینتون، بوش کوچولو و اوباما ــ دو آتش افروز و یک آتشبان ــ برای جمع آوری کمک های «انساندوستانه» به هائیتی، گرد هم آمدند. خانم هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، به این کشور مصیبت زده سفر کرد و در حضور رنه پره وال، رئیس جمهور هائیتی گفت: «همچنانکه پرزیدنت اوباما گفتند، ما امروز، فردا و همیشه با شما خواهیم بود...». این افاضات «انساندوستانه» در گفتمان آمریکائیها معنی مشخص و بی توضیح و تفسیری دارد: آمده ایم، دیگر بیرون نخواهیم رفت!
بموازات همه کمکهائی که به زلزله زدگان ارائه می شود، برای جمع آوری و تصاحب کودکان هائیتی شدیدا آسیب دیده، گروههای زیادی از آمریکا، انگلیس، فرانسه، هلند و دیگر کشورهای غربی تحت پوشش «به فرزندی پذیرفتن کودکان بی سرپرست»، به این کشور سرازیر شدند. هر چند این مسئله منتفی نیست که در میان این خریداران کودکان انسانهائی هستند که واقعا هم می خواهند کودکان بی سرپرست را مثل فرزندان خود بزرگ و تربیت کنند، اما، بی تردید، اکثریت آنها را کار چاق کنها و دلالان محترم بازارهای سکس، بردگی، ارگانهای داخلی بدن انسان، مافیای نوپای گدائی و مشاوران نظامی تشکیل می دهند.. چرا که، تأمین آینده این بازارها، تکمیل گروههای خرابکار تروریستی، بمبگذاران انتحاری و تربیت پرسنل هدایت کننده بمب افکنها و تسلیحات کشتار جمعی ارتشهای ناتو و آمریکا، وابسته به این قبیل کودکان است.
وقوع زلزله و بروز فاجعه انسانی در هائیتی، نه اولین است و متاسفانه، نه آخرین خواهد بود. زیرا، پیش بینی وقوع اینگونه حوادث با کمک علم و تکنولوژی امروزی غیر ممکن است و پیشگیری از پیامدهای فاجعه بار آنها در شرایط سلطه نظام استعماری و غارتگرانه سرمایه داری امپریالیستی بر جهان امکان پذیر نیست. به عبارت دیگر، اگر چه، جلوگیر از وقوع زمین لرزه ها از عهده بشر خارج است، اما، با توجه به اینکه، انسان کاملا قادر است از پیامدهای ناگوار آن پیش گیری نمایند، نظام امپریالستی سرمایه داری مسئول مستقیم بروز فاجعه انسانی شمرده می شود. این طبیعی است که صاحبان سرمایه های غارتی، مدافعان و دوستان نظام نا عادلانه سرمایه داری، این مدعا را یک ادعا و اتهام بی اساس تلقی کنند. اما، اصلا و بهیچوجه چنین نیست. چرا؟ به این دلیل بسیار ساده و مبرهن: نظام سرمایه داری، که فقط سرمایه های غارتی و سودهای غیر قانونی را مقدس می شمارد، ضمن تحمیل فقر و فاقه شدید به توده های انبوه انسانی، فرهنگ مقاومت و ساخت و ساز مقاوم در مقابل حوادث و بلایای طبیعی را از بشریت سلب کرده است. صحت و حقیقت این مدعا را مقایسه ویرانیها و کشتار صدها هزار نفر انسان در اثر زمین لرزه های ۵-٦ درجه ریشتری و دیگر حوادث طبیعی در ترکیه، ایران، پاکستان، هندوستان، افغانستان، فیلیپین، اندونزی و دیگر کشورهای فقر زده جهان با نتیجه صفر زلزله های ۷ درجه ریشتری سال ٢۰۰۰ باکو(جمهوری آذربایجان) و ٨ درجه ریشتری سال ٢۰۰٨ شرق دور روسیه که یک خشت از دیواری نیافتاد و قطره ای خون از بینی کسی نیامد و نیازی به کمک کشورها مختلف و لشکرکشی آمریکا نبود، ثابت می کند و نشان می دهد که بشریت، فقط تحت حاکمیت کارگران و زحمتکشان و با بر قراری نظام عادلانه اجتماعی- اقتصادی سوسیالیستی می تواند از پیامد فاجعه بار حوادث طبیعی پیشگیر کند.
سوسیالیسم واقعا موجود که تئوریسینها و مبلغان سرمایه داری، چپهای نو و دموکرات مبتلا به افکار و ایدئولوژی سرمایه داری و آلوده به سموم تبلیغات امپریالیستی با نفرت و تمسخر از آن یاد می کنند، در مدت کوتاه موجودیت خود که برابر عمر یک انسان و دوره سازندگی آن تقریبا نصف عمر متوسط عمر آن بود، با ساخت و ساز مقاوم در مقابل زمین لرزه ها و تشکیل توپخانه قدرتمند ابر پراکنی، توانست بر خطرناک ترین حوادث طبیعی غلبه کند..
تئوریسینها و مبلغان سرمایه داری که مقاصد نظامی و دفاعی را دلیلی بر ساخت و سازیهای مقاوم اتحاد شوروی معرفی می کردند، در مقابل توپخانه ابر پراکنی این کشور پاک شده از نقشه جهان و بزعم آنها عقب مانده، آب به دهان گرفته، چنان سکوت کردند که گوئی چنین تکنولوژی منحصر بفردی اصلا وجود نداشته است. اما، دولت کارگران و زحمتکشان با دستیابی به این تکنولوژی و استقرار آن بویژه در مناطق روستائی، توانست هم از بارش برف و تگرگ و بارانهای سیل آسا، طغیان رودخانه ها و رانشهای زمین جلوگیر کند و هم خطر آسیب دیدن و از بین رفتن محصولات کشاورزی را دفع نماید. البته، در همینجا نا گفته نگذارم که، سرنوشت این توپخانه ابرپراکنی، همچون سرنوشت خود اتحاد شوروی بسیار تلخ و غم انگیز است و هدف این نوشتار نیست.
سخن آخر اینکه، فاجعه ناشی از زلزله ویرانگر در هائیتی، اولین فاجعه این کشور و مردم آن نیست. این فاجعه، فاجعه همه بشریت است. فجایع متوالی و مستمر هائیتی با ورود کریستف کلمب در سال ۱٤٩٢ به این جزیره بهشتگونه بقول خودش، آغاز شد و با قتل عام و نابودی کامل مردم بومی این سرزمین تا اشغال ٢۰ ساله آن توسط ایالات متحده آمریکا (۱٩۱۵ـ ۱٩٣٤) و سپس، مستعمره سازی از طریق گماردن خاندان دوالیه تا زلزله اخیر ادامه می یابد. با این همه، بسیار امیدوار و آرزومندم که، مردم مصیبت زده هائیتی با یاری بشریت ترقیخواه جهان زخمهای دهشتناک این فاجعه عظیم را التیام خواهد بخشید و با قطع دخالتهای استعمارگران، سرزمینهای خویش را در راه آزادی و آبادی سوق خواهد داد.
۱۷/ ۰۱/ ٢۰۱۰
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر