با دلار و ترور بر عليه سوريه
17 augusti 2012
برگرفته شده از نشريه کارگر٬ ارگان رسمى حزب کمونيست سوئد (م.ل)
مترجم: پيام پرتوى
جنگ امپرياليسم جهت سرنگون نمودن دولت بشار العسد در سطوح مختلف انجام ميشود. پول يک سلاح مهم است. گفته ميشود که قطر٬ متحد آمريکا در خليج فارس٬ ٣٠٠ ميليون دلار جهت متقاعد نمودن رهبران برجسته سوريه براى تغيير موضع سياسيشان اختصاص داده است.
اين روش جديدى نيست. زمانيکه نيروهاى ائتلافى تحت رهبرى آمريکا٬ افغانستان را در سال ٢٠٠١ به اشغال خود درآوردند مبالغ هنگفتى بر روى خنٽى نمودن و خريد سران طوايف سرمايه گذارى شد. همين امر چند سال بعد در عراق رخ داد. گروههايى که در گذشته بر عليه اشغال٬ تحت رهبرى آمريکا٬ جنگيده بودند مبالغى دريافت کردند براى اينکه به آمريکا پيوسته و بر عليه القاعده و نفوذ رو به افزايش ايران بجنگند.
فرار نخست وزيرRiyad Hijab به اردن در ماه اوت مهمترين رخداد بوده است. Hijab يکى از رهبران حزب بعٽ بود که به او عنوان فردى بشدت فاسد اشاره ميشود. اطلاعاتى وجود دارد دال بر اينکه او دو ماه پيش به دليل اينکه ميتوانست مورد قبول مخالفان باشد به عنوان نخست وزير انتخاب شد. اما به جاى کمک به فرايند مذاکرات فرار کرد. روشن نيست که Riyad Hijab چه وعده هايى دريافت کرده بود. کنفرانس مطبوعاتى او در روز سه شنبه در اين هفته نشان ميدهد که او دستکم دوستان جديدى براى خود دست و پا کرده است. Hijab از عربستان سعودى٬ قطر و ترکيه بخاطر حمايتشان از "انقلاب سوريه" سپاسگزارى کرد.
اين چندان تعجب آور نيست که قدرتهاى امپرياليستى موفق به خريد افرادى از ميان صاحبان قدرت ميشوند. سياستمداران٬ ديپلماتها و نظاميان سوريه اى تحت فشار شديدى قرار گرفته اند. مسئله تنها کشورشان که تحت تحريم شديد قرار گرفته و به حمله نظامى تهديد ميشود نيست٬ بلکه خود و خانوده آنها نيز در معرض تهديد قرار گرفته اند.
باندهاى مسلح مخالف ترورى برنامه ريزى شده را بر عليه غيرنظاميان و رهبران ارتش به اجرا گذارده اند. آنها خانواده هايى را که از پشتيبانى مخالفان سرباز زده اند٬ امرى که در استان حولا در ماه ژوئن رخ داد٬ نيز قتل عام نموده اند.البته برخى را نيز از اين که قربانى"عدالت" امپرياليسم شده و زندگيشان به شيوه رهبر ليبى معمر قذافى تمام شود ميهراسانند.
Hamad Seed Albni٬ سفير سوريه در موريتانى٬ يکى از آنهايست که موفق به دريافت پيشنهادى در مورد يک زندگى خوب و امن شد. او به تازگى افشاء کرد که همکار قطرى او يک ميليون دلار به او پيشنهاد کرده بود٬ دستمزدى برابر با ٢٠٠٠٠ دلار در ماه طى بيست سال بعلاوه مسکنى در پايتخت قطر در دوهه. اما Hamad Seed Albni از همکارى با امپرياليستها سرباز زد. اگر چه اينجا و آنجا افرادى از ميان افراد برجسته نظامى و سياسى فرار کرده اند٬ با اينحال علائمى دال بر سقوط رژيم وجود ندارد. اين نيز توضيحيست بر اينکه چرا امپرياليسم و متحدانش خشونت در سوريه را تشديد نموده اند.
حمله به دمشق در ماه جولاى و پس از آن به بزرگترين شهر سوريه٬ حلب٬ به خوبى طرح ريزى شده و از نظر نظامى حمله بسيار گسترده اى بود. اين عمليات تنها با کمک و پشتيبانى از خارج به شکل سلاح٬ تجهيزات ارتباطى٬ تمرينات نظامى و اطلاعاتى امکانپذير شد.
در اين ميان مسئله جالب توجه اينست که تصوير رسانه هاى خبرى از شورشيان مسلح و سرشناسترين آنها٬ ارتش آزاد سوريه٬ در حال تغيير است. امرى که ما در نشريه کارگر طى مدت زمانى طولانى استدلال نموديم اکنون توسط غولهاى مطبوعاتى مانند Der Spiegel آلمانى و نيويورک تايمز آمريکايى ارائه ميشوند. آنها براى مٽال در مورد اينکه تندروهاى سنى مذهب چگونه به اقليتهاى مذهبى در سوريه حمله ميکنند ميگويند. گفته ميشود که شورشيان فقط در منطقه حلب ۸٠٠٠٠ هزار مسيحى را از خانه و کاشانه خود رانده اند. اينکه اين نيروها به لطف پشتيبانى دولتهاى مذهبى ديکتاتورى٬ مانند عربستان سعودى و قطر مهمترين بخش از عمليات نظامى خود را انجام ميدهند نيز بصورتى رسمى مورد تاييد قرار گرفته است. مفسر انگليسى گاردين Ghaith Abdul-Ahad اخيرا در مورد جلسه خود با رهبر جنگجويان القاعده در منطقه Deir el-Zour در کنار مرز عراق نوشت. آنها از ارتش آزاديبخش سوريه بعنوان مرحله اى بسوى دولتى اسلامى حمايت ميکنند. و ارتش آزاديبخش سوريه از القاعده و تجربيات جنگى که با خود از عراق به همراه آورده اند استقبال ميکند.
در حال حاضر وجود"جهادگران" خارجى در ميان گروههاى مسلح سوريه اى واقعيتست که مورد پذيرش بسيارى قرار گرفته است. اما کسى آگاه نيست که اين افراد تا چه درصد غير سوريه اى هستند.اما شهادت ارائه شده از جانب عکاس انگليسى John Cantile و همکار هلندى او Jeroen Oerlemans رسا و گويا هستند.
در اواسط ماه جولاى بود که Cantile و Oerleman در شمال سوريه توسط نيروهاى شورشى٬ مرکب از ٣٠ نفر٬ ربوده اما پس از يک هفته آزاد شدند. امرى که حيرتJohn Cantile را برانگيخت اين بود که هيچيک از اين "آزاديخواهان سورى" اهل سوريه نبودند. چيزى که او را هر چه بيشتر شگفت زده کرد اين بود که در ميان آدم ربايان تعداد زيادى مرد جوان وجود داشتند که به زبان انگليسى با لهجه کاملا واضح لندنى و بيرمنگامى صحبت ميکردند. بقيه شورشيان ميگفتند که از پاکستان٬ بنگلادش و چچن روسيه ميامدند.
براى امپرياليسم پرداخت دلار به جدا شده گان فعاليتيست نسبتا بدون خطر. دامن زدن به خشونت سلاحى مسئله سازتر است. اولا تاٽيرى منفى بر روى افکار عمومى سوريه ايها ميگذارد. هر دو٬ سوريه ايها در داخل و در تبعيد که نشريه کارگر در گذشته با آنها صحبت کرده تاکيد نموده اند که ترور شورشيان بر عليه مردم کار را به جايى رسانده است که منتقدان سابق از ارتش پرزيدنت اسد حمايت ميکنند. اظهاراتى از اين دست٬ با محتوايى يکسان٬ مکررا در روزنامه هاى غربى منتشر ميشوند. اکٽريت قريب به اتفاق مردم سوريه – هر دو مسلمانان سنى مذهب و ديگر گروههاى اقليت – به هيچ عنوان نميخواهند تحت حکومتى مذهبى که از عربستان سعودى الهام گرفته زندگى کنند.
دوما اين آشکار است که در ميان برخى از محافل در آمريکا نگرانيهايى در مورد گروههايى که با پول و سلاح مسلح ميشوند وجود دارد. چيزى که طى دهه هاى گذشته نشان داده شده اينستکه در مبارزه بر عليه دشمن مشترک آنهايى که لحظه اى متحدى مهم بشمار ميروند٬ لحظه اى بعد ميتوانند سر سلاح خود را به سويى ديگر برگردانند. اين يکى از دلايليست که هيلارى کلينتون را در هفته اى که گذشت به ترکيه کشاند. يکى از مقاصد دقيقا اين بود که رابطه ميان – يا به عبارت ديگر کنترل بر روى – مخالفان مسلح پراکنده را با اين اميد که شايد يکبار ديگر بتواند القاعده را به چيزى مبدل نمايد که روزى– مخلوقى آفريده آمريکا و براى آمريکا بود٬ تقويت نمايد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر