۱۳۹۸ دی ۱۷, سه‌شنبه

🎥 بی بی سی: مراسم تشییع حیرت آور سردار سلیمانی «نخستین انتقام» ایران از آمریکاست



🔹 خبرنگار بی‌بی‌سی در کابل: تصاویری که می‌بینید، تصاویر هوایی است که نشان دهنده شمار حیرت آور جمعیت است که مایل‌ها و مایل‌ها کشیده شده است، دریایی سیاه دیده می‌شود که در برخی موارد بی انتهاست.
🔹 برای مقامات ایران این فقط یک مراسم عزاداری نیست بلکه یک بیانیه سیاسی است. این نخستین اقدام انتقام جویانه آن هاست.

تظاهرات مردم آمریکا در نیویورک علیه اقدامات جنگ افروزانه ترامپ


۱۳۹۸ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

دستها از ایران کوتاه باد!


هزیان گوئیهای دو سازمان شبه تروتسکیست

عکس ‏‎Vartan Salakhanian‎‏
عکس ‏‎Vartan Salakhanian‎‏هذیان گویی دوسازمان شبه ترتسکیست وطنی درباره جنگ واوضاع منطقه!
رادیوهبستگی استکهلم سوئد روزشنبه مورخ 22 اردیبهشت ماه ، 11 مه گفتگویی با آقایان عباس توکل رهبر سازمان اقلیت و حسن حسام رهبر وسخنگوی سازمان راه کارگر درمورد تشدید اختلافات ایران و آمریکا واحتمال بروز جنگ وتاکیتک سازمانها واحزاب سیاسی و ازجمله مواضع این دوجریان بعمل آورد که جز وراجیهای شبه ترتسکیستی، بی برنامه گی، غلوگویی و تلویحا مثبت ارزیابی کردن ازتجاوز نظامی بخاطر تضعیف رژیم و سرنگونی آن در پارکابی امپریالیسم ودرقالب "جبهه موهومی سوم" نصيب شنوندگان این رادیو نشده است. درزیرنقدفشرده ما بر محوریترین سخنان این آقایان ازنظر علاقمندان میگذرد:
👈يكم اینکه؛ ازخوانندگان تقاضا داریم قبل ازخواندن این نقد به مصاحبه رادیو همبستگی که لینکش درهمین صفحه وجوددارد گوش دهید تا ابتدا به ادبیات و پرت بلاگوييها وسخنان پرتناقض وارتجاعي این دوجريان شبه ترتسکیست و ضدانقلابي درمورد تجاوز احتمالي نظامی به ايران آشنا شوید.!
وقتی آنها دراین مصاحبه از "دو قطب ارتجاعی" صحبت می کنند، منظورشان بطور عمده جمهوري اسلامي است كه بايد درپاركابي ارتش آمريكا سرنگون شود. این دو سازمان که نقابشان در کارزار مسخره امپریالیستی ایران تریبونال افتاد و منابع مالی آنها رو شد و سر شهرزاد نیوز از آخور وزارت خارجه هلند در آمد، مردم را فرا می خوانند که درصورت تجاوزنظامی به ايران مقاومت نكنند ، بلکه برای اینکه "انقلابی" باشند و سوسياليسم شورايي و خودحكومتي !!برقرار كنند در پاركابي آمريكا عليه رژيم بجنگند!! البته آنها به این وضوح که ما دستشان را رو می کنیم، حرف نمی زنند. همه نیروهای ضد انقلاب و همدست صهیونیست و امپریالیست حرفهایشان دو پهلو است، زیرا از مردم می ترسند. آنها به مردم ايران توصیه می کنند، وقتی ارتش آمريكا وارد ايران شدمردم باید با اسلحه خود هر دو طرف را "نابود" سازند. جنگ داخلی راه بیاندازند و سوسیالیسم!!؟؟ را مستقر کنند. یک تیر هوائی به آمريكاييها و یک تیر خلاص به ارتش ايران ..!!اين دوجریان سياست وتاكتيك ممانعت از جنگ و تجاوز به ايران را نمي پذيرند چون آنوقت رژيم برسر قدرت مي ماند!!وازطرف دیگر با وقوع جنگ از مقاومت براي بيرون ريختن قواي خارجي پرهيز مي كنند و به ياري آمريكا براي سرنگوني رژيم مي پردازند،زيرا سرنگوني رژيم تحت هر شرايطي عمده است !اين درحاليست كه تعدادشان به اندازه پنج بند انگشت هم نيست وچون زورشان نمي رسد عملا از مداخله آمريكا استقبال ميكنند!
👈دوم اینکه؛ این دوجریان بخاطر توجیه سیاست ارتجاعی شان از جنگ ارتجاعی ازهردوطرف سخن می گویند. ازکنارنقض تساوی حقوق ملل وحق ملل درتعیین سرنوشت بدست خودملل و زورگوییهای امپریالیستی که توسط آمریکا صورت میگیردبسادگی میگذرند توگویی دولت ایران درشریط کنونی دولت امپریالیستی تزار است که درگیر درجنگ جهانی اول برای کسب بازارهای جدید ومستعمرات با سایررقبایش درگیراست.این آقایان شبه ترتسکیست هنوز نفهمیده اند که ایران کشور امپریالیستی نیست، حتی سرمایه داری در آن نیز در همه زمینه ها هنوز انکشاف کافی را نیافته است، چه برسد به اینکه سرمایه داری ایران به عالیترین مرحله رشد خود، یعنی به مرحله سرمایه داری انحصاری امپریالیستی تحول پیدا کرده باشد و سیاستش بر اساس سیاست سرمایه مالی تعیین شود، ایران در هیچ یک از گروهبندیهای امپریالیستی برای غارت جهان و تقسیم غنایم شرکت ندارد، حتی امپریالیستها ایران را به این دسته بندی های خود راه هم نمی دهند. برعکس ایران همیشه برای امپریالیستها لقمه چرب و نرمی بوده است که بر سر تسلط بر آن، امپریالیستها با هم درافتاده اند. سخن بر سر تسلط بر ایران و غارت ایران است. رژیم حاکم در ایران صرفنظر از ماهیت فاسد، ارتجاعی و ستمگرانه خویش، تنها از موجودیت و استقلال سیاسی خود دفاع می کند. کمونیستها باید تنها بر این اساس تاکتیک های انقلابی خویش را تعیین کنند. وضعیت ایران به شرایط روسیه در جنگ اول جهانی شباهتی ندارد، بلکه بیشتر به شرایط جنگ ضد ژاپنی در چین شبیه است، با این تفاوت که کمونیستهای ایران نه ارتش سرخی دارند و نه شخصیتی مورد احترامِ مردم، بنام مائو تسه دون که به عنوان نیروئی مستقل و قدرتمند در محاسبات سیاسی به کار آید و امکان مانور سیاسی، به اتکاء این نیروی نظامی و حمایت مردمی در چین و حمایت شوروی در عرصه جهانی دارا باشد. با کوربینی سیاسی کسی انقلابی نمی شود.تئوری جنگیدن با هر دو قطب ارتجاع و توسل به جنگ داخلی در ایران یک تئوری ضد انقلابی و غیر طبقاتی و ناقض ماهیت تجاوزکارانه و غارتگرانه امپریالیسم می باشد که از جانب دارو دسته های منصور حکمت در ایران برای اسارت خلق ما ساخته و پرداخته شده است. متاسفانه در میان نیروهای اپوزیسیون ایران حتا بخشهای صمیمی نیز وجود دارند که به کنه این مسایل واقف نیستند و به نتیجه عملی نهائی این تئوریهای ارتجاعی و شبه انقلابی فکر نکرده اند. آنها در راهی گام گذارده اند که منصور حکمت نشان داده است. هدف وی حذف لنینیسم و تطهیر امپریالیسم بود. برای وی تنها میلیتاریسم آمریکا وجود داشت که می شد بر ضد آن مبارزه کرد. وی مخالف ایجاد یک جنبش وسیع ضد امپریالیستی بود. جنبش ضد میلیتاریستی باید جایگزین مبارزه ضد امپریالیستی می شد. وی تمام مبارزه اجتماعی را از مضمون طبقاتی آن جدا کرد و به خورد جنبش کمونیستی ایران داد. این مجموعه هنوز از تئوریهای منصور حکمت تغذیه می کند و بیمار است.
این عده چه بخواهند و چه ناآگاه باشند، در کنار امپریالیسم قرار دارند. آنها خودشان را پشت نقاب مبارزه علیه جنایات جمهوری اسلامی پنهان کرده اند و کسانی را که بر ضد امپریالیسم و صهیونیسم برای آزادی ایران پیکار می کنند، مدافعان جمهوری اسلامی قلمداد می کنند تا همدستی خویش را با همه سازمانهای ساخته و پرداخته امپریالیستی که در زیر عناوین پر طمطراق "حقوق بشر" و یا "حقوق قومیتها"، "ادیان اقلیت" و یا سازمانهای مشکوک "توسعه دموکراسی" و... پنهان کرده اند، بپوشانند. برای آزادی مردم ایران و نابودی استثمار تنها یک راه وجود دارد. و آنهم پیوند مبارزه دموکراتیک با مبارزه ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی میباشد. مبارزه در راه سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی تنها با دست مردم ایران عملی، ونیروهای انقلابی ومترقی و این امر از مبارزه بر ضد امپریالیسم و صهیونیسم می گذرد.
👈سوم اینکه اگر احتمال جنگ وجوددارد و این جنگ هم آغازگرش امپریالیسم آمریکا خواهد بودآنوقت باید هدف را درست تشخيص دهیم تاکتیک وسياست تبليغ ممانعت از تجاوز به ايران را در پيش گيريم و مسبب اصلي اين تنش و جنگ احتمالي را آمريكا بدانيم، همانطور كه در مورد عراق و افغانستان و ليبي و يا سوريه ....دانستيم .
در عرصه جهاني همه كساني كه با تحريم و تجاوز به ايران و سياست ممانعت اتفاق نطر دارند، در جبهه جهاني ضد جنگ، كه نوك پيكانش عليه دولت جنگ طلب و متجاوز است، نشانه مي‌رود و به افشاگري و آگاه كردن افكار عمومي مي‌پردازند.
👈چهارم اینکه اگر بر فرض مثال علي رغم تلاش ما، تجاوز نظامي صورت گيرد، اين جنگ يك تجاوز امپرياليستي و مغاير تمام موازين بين‌المللي و الحاق گرانه است و بايد محكوم گردد و همه مردم ايران بايد در مقابل نيروي متجاوز خارجي بايستند و دست به مقاومت بزنند. هر نيرويي كه در مقابل متجاوزين تسليم شود و مقاومت نكند، خائن به ملت ايران است و همدست قدرت استعماري است .در اينجا دفع دشمن خارجي و متجاوز به يك اصل ملي تبديل ميشود و ساير تضادها را تحت الشعاع قرار ميدهد. تنها در بستر حل اين تضاد است كه مي‌توان به مسائل ديگر، از جمله به حقوق دمكراتيك و عدالت اجتماعي، كه امري داخليست، پاسخ داد.دراینجا دوجریان راه کارگر واقلیت به بخاطر دشمني با رژيم اسلامی عملا به تجاوز نظامي لبيك می گویند وازازبرکت "جنگ دوارتجاع" سودمی جویند تا از اين طريق و در پاركابي متجاوزين به سرنگوني رژيم پاسخ مثبت دهند، همانطور كه اپوزيسيون وطنفروش عراقي دادند و به استقبال بمب افكن هاي آمريكايي رفتند.
📌☝️وظیفه حزب سیاسی طبقه کارگر، كه دربرنامه اش سرنگوني نطام سرمايه داري و استقرار سوسياليسم را هدف قرار داده اين است كه فورا بايد با تغيير شرایط سیاسی واشغال کشور تاکتیک جدیدی برسر مقابله با دشمن خارجی وحل مسئله ملي اتخاذ نماید وبرای دفع نيروي متخاصم خارجي به تشكيل جبهه ای وسیع بر ضد نيروي متجاوز امپرياليستي مبادرت ورزد تا بتواند دربستر اين مبارزه ملي و كسب اعتماد مردم رهبري جنبش را دردست گيرد.درشرايط كنوني با توجه به آنچه در عراق وليبي وًافغانستان ...روي داد وضعف نيروهاي انقلابي كه شاهد بوديم عملا جبهه ایی پا نگرفت اگر هم گرفت عمرش كوتاه مدت بود ومتاسفانه سركردگي جنبش مقاومت دردست نيروهاي انحرافي قرارگرفت .پيشبيني دقيق چگونگي شكل گيري جبهه در شرايط يك جنگ و بمباران هوايي كاري بسيار مشكل است وامروز فقط مي توان به خطوط كلي آن و تبليغ مقاومت عليه دشمن خارجي بسنده كرد.تلفيق ديالكتيكي مبارزه دمكراتيك با مبارزه ملي و برضد دشمن خارجي و شناخت دقيق از تضادهاي جديد دركشور تحت اشغال ازجمله وطائف آنً نيروي پيشرویی است كه بايد بدون درغلتيدن به موضع چپروانه ويا راستروانه اتخاذ گردد.مطالعه إسناد تاريخي جنبش جهاني ضد استعماری در چين ويتنام و ساير ممالك آموزنده اند ....
امروز بايد قبل از اين فاجعه كه مي تواند تكرار خطر ناك ويراني ممالك عراق و ليبي و...باشد به تقويت سياست ممانعت ازتجاوزجنگ و مبارزه عليه تحريم واز سويي به دفاع از مبارزه مردم براي تحقق حقوق دمكراتيك بر ضد رژيم و پيوند آن درمبارزه عليه امپرياليسم بپردازيم و به جلو حركت كنيم .اینهاست آن نکاتی که دوجریان شبه ترسکیست ومنحرف اقلیت و راه کارگر بویی ازآن نبرده اند.
https://t.me/totoufan
كانال رسمي تلگرام وابسته به حزب كار ايران - توفان

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

دست ها از ایران کوتاه باد!

 دستها ازايران كوتاه باد
تصویر ممکن است موارد زیر را شامل شود: ‏‏نوشتار‏‏

دست ها از ایران کوتاه باد! 

اپوزيسيون "جبهه سومي موهومي " نوع ايراني شبيه به همان اپوزيسيون "جبهه سومي " عراقي و افغانستاني و ليبي أي و سوريه اَي است كه خواست درپاركابي متجاوزين امپرياليستي حكومت خودي را سرنگون كنند .چنين سياست خائنانه اَي درهيچ يك ازاب
ن كشورها حاصلي جز ويراني و كشتار وفرار ميليونها تن نداشته است .
بنظرم شعار نه به تجاوز و نه به تحريم اقتصادي و دستها ازايران كوتاه باد،صحىيترين شعار سياسي درشرايط حمله احتمالي نظامي به ايران در كارزار تظاهراتهاي ضد جنگ است.

مي توان درمتن هر بيانيه مخالفت با تحريم وتجاوز تاكيد كردكه هر گونه تغيير و تحولي درايران و براندازي رژيم ج،ا يك وظيفه داخليست .آنها كه به خود شك دارند واز ترس اتهامات دشمنان مردم موضعي ميگيرند كه همزمان همه چيز وهمه شعارها و همه تضاد ها يكجا بيان و حل ميگردد!!ديگر نه از متجاوز مي توانند سخن بگويند وًنه از قرباني وًنه از احترام به حقوق وتصاوي حقوق ملل وًنه تاكتيك مشخص ازشرايط مشخص!

اينها همه شرايط قبل از وقوع. جنگ است ،أما با وقوع جنگ بايد طرح مقاومت عمومي وخروج فوري وًبي فيد وشرط متجاوزين از كشور را بعنوان سياست تبليغي براي بسيج مردم به ميان آورد .فقط دربستر چنين سياستي است كه مي توان سره از ناسره را ازهم تميز داد،تصادهاي اصلي وغير اصلي ،عمده وغير عمده را روشن كرد وبا تاكتيك صحيح رهبري مبارزه ملي را دردست گرفت و با بيرون ريختن دشمن خارجي به حل مسئله داخلي پاسخ داد.

حزب چپ ایران ( فدائیان خلق ) و خطر تجاوز نظامی امپریالیسم آمریکا به ایران

۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸
👈👈👈✍️⚫️"حزب چپ ايران (فدائيان خلق) بر این باور است که عامل اصلی اين وضعيت پرمخاطره، سياست ها و عملکرد مخرب جمهوری اسلامی به ويژه سياست توسعه طلبانه آن در منطقه است. جمهوری اسلامی با چنین اقداماتی زمینه را برای تهدیدهای بین المللی و منطقه ای، همدستی دولت سلطه گر آمریکا با کشورهای مرتجع منطقه، تحریم های گسترده اقتصادی و سیاست های مداخله گرانه نظامی علیه کشورمان فراهم ساخته است."

🔺✍️این سند مظهر خیانت حزب "چپ" است. 
بر اساس این نظریه پنتاگون امپریالیسم آمریکا و اسرائیل که منطقه را به آشوب کشیده اند عامل مخاطره در منطقه نیستند. پس چرا اسرائیل در سال 1967 منطقه را به خون کشید و سرزمین کشورهای دیگر را اشغال کرد. چرا صهیونیستها هر روز ده ها فلسطینی را به قتل می رسانند و حزب "چپ" صدایش در نمی آید که این ایجاد تنش و نقض حقوق بشر است؟
بنظر این پنتاگونی ها اگر در ایران یک حکومت انقلابی و سوسیالیستی بر سر کار آید امپریالیسم آمریکا تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی ایران را به رسمیت شناخته از تحریمها دست برداشته و حق مسلم ایران را در استفاده از انرژی هسته ای صلح آمیز به رسمیت می شناسد و از سلطه گری دست بر می دارد و عربستان سعودی نیز به احترام سوسیالیسم از خرابکاری و تقویت تروریسم دست می کشد.
بنظر این پنتاگونی ها اگر ایران از مبارزه علیه داعش دست بردارد اختلافی با عربستان سعودی نخواهد داشت.
بنظر این پنتاگونی ها اگر ایران سیاست خارجی خود را به دستور سازمان سیا تعیین کند مخاطرات در منطقه از بین می رود. 
بنظر این پنتاگونی ها اگر جسد محمد رضا شاه را در ایران به سلطنت برسانند همه خطرات بر طرف می شود. این خائنان همان کسانی هستند که زیر بغل خمینی را گرفته بودند و برای واواک جاسوسی می کردند تا منتقدان جمهوری اسلامی را به قتل برسانند و حال برای آمریکا بلندگوی تبلیغاتی شده اند. حضرات نمی دانند که ایران کشور منطقه و آمریکا متعلق به منطقه نیست . ایران دارای قدمت تاریخی و اسرائیل کشور مصنوعی برای ایجاد تشنج در منطقه است.


https://t.me/totoufan
كانال رسمي تلگرام وابسته به حزب كار ايران - توفان

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۹, شنبه


فرخنده باد هفتادمین سالروز پیروزی برفاشیسم

 

جمعه هشتم ماه مه، هفتادمین سالروز پیروزی برفاشیسم است. پیروزی بر دیو فاشیسم برای تمام بشریت دارای اهمیت تاریخی بسیار بزرگی است. درهم شکسته شدن قدرتهای فاشیستی، به خلقهای دربند امکان داد تا به آزادی و استقلال نائل آیند، شرایط مناسبی برای پیروزی سوسیالیسم درعده ای ازکشورها و برای اعتلاء جنبش آزادیبخش انقلابی و ملی برای تکا دادن و فروریختن سیستم مستعمراتی پدید آید.

 

جهان کار و ترقی، مبارزه عظیم خلقهای اتحاد جماهیر شوروی استالینی را برای درهم شکستن فاشیسم و تلاش آن را پس از جنگ برای آنکه صلح عادلانه بر قرارگردد، برای آنکه جامعه مشترکی از ملت ها بر اساس تساوی حقوق، عدم مداخله و همکاری پدید آید، که از تهدیدات امپریالیستی، اعمال فشارها و ارعاب مبری باشد ارج گذاشته و اکنون نیز مانند گذشته ارج میگذارد.

اکنون در هفتادمین سالروز پیروزی بر فاشیسم جهان در اوضاع و احوال دیگری است.

 

 رویزیونیستهای خائن شوروی که بیش از سه دهه بر استالین و خدماتش لجن پاشیدند، به جعل و تحریف تاریخ پرداختند و به احیای سرمایه داری و تزاریسم نوین دست زدند سرانجام فروپاشیدند و چون ذغال در مقابل تاریخ و خلقهای شوروی و جهان سیاهند. فروپاشی کاخ رویزیونیسم که چیزی جز دیکتاتوری دولتی بورژوازی نبود و بر افراشته شدن تصاویر استالین در تظاهراتهای خیابانی که این روزها در شهرهای روسیه به چشم میخورد داغ ننگی بر پیشانی ضد انقلاب و رویزیونیستها و تجلیل و احترام  به رهبر پرولتاریای  شوروی و جهان ، یعنی استالین است .

 

اکنون درهفتادمین سالروزتاریخی پیروزی بر فاشیسم ، مطبوعات ، رسانه های امپریالیستی و زمام داران شارلاتان و دروغگویان این کشورها در نوشته ها و نطق های خود بمناسبت این واقعه تاریخی حتا کلمه ای هم در باره مردی که در زمان جنگ در راس دولت شوروی و ارتش سرخ قرار داشت، بزرگترین نبرد ها را علیه ارتش هیتلری سازمان داد و خلقهای شوروی را به نبردی افسانه ای و توده ای برانگیخت، به میان نمی آورند. جهان سرمایه و همه رویزیونیستها ، تروتسکیستها و شبه تروتسکیستها در باره رفیق استالین و نقش عظیم و تعیین کننده رهبری او در جنگ ضد فاشیستی بر زبان نمی آورند. تو گوئی چنین واقعه تاریخی و چنین رهبری که هدایت کننده این نبرد ضد فاشیستی بود، وجود نداشت.

 

اما همه می دانند که بسیج  و رهبری اتخاد شوروی در جنگ کبیر میهنی، سازمان دادن و رهبری نبرد افسانه ای ارتش سرخ که قدرت نظامی آلمان نازی را نابود کرد و بر آن پیروز شد با نام استالین عمیقا در آمیخته است. میلیونها تن از زنان و مردان خلقهای شوروی درمیدانهای نبرد برخاک افتادند درحالی که نام استالین را بر لب داشتند. تصویر و اندیشه های او منبع الهام و پرچم مقاومت ضد فاشیستی خلقهای شوروی و جهان بود. بنابراین احمقانه است از جنگ میهنی اتحاد شوروی و پیروزی بر فاشیسم سخن گفت اما از نام و نقش استالین یاد نکرد، آنطور که رهبران امپریالیستهای غرب و دشمنان ریز و درشت استالین میکنند. استالین و انقلاب اکتبر، استالین و جنگ میهنی و مارکسیسم- لننیسم از هم جدائی ناپذیرند.

 

هفتادمین  سالروز پیروزی بر فاشیسم فرصتی است تا بار دیگر به علل و انگیزه حوادثی  پرداخت که موجب  بروز فاشیسم و تجاوز به خلقها گردید. فاشیسم فرزند سرمایه داری و امپریالیسم است و برای پیشگیری از تکرار این فاجعه تاریخی باید به بسیج توده ها و نیروهای انقلابی و ترقی خواه علیه  بربریت امپریالیسم کمر همت بست. اکنون امپریالیسم آمریکا با مدرن ترین و مهلک ترین سلاحهای مخرب خود ، هارترین و خطرناکترین دشمن بشریت است و باید درمقابل آن ایستاد. خطر تجاوزات جدید از جانب امپریالیسم آمریکا افزایش می یابد و سیاست تجاوزکارانه و راهزنانه آمریکا  که جای رژیم فاشیستی هیتلر را گرفته است، خطرناک است باید با آن مقابله کرد.

 

اکنون خلقهای آمریکای جنوبی، آسیا، آفریقا و..... درمقابل این قول فاشیست ایستاده اند و هر روز ضربات خورد کننده ای بر پیکر فرتوت این جنایتکاران وارد می آورند. وظیفه همه نیروهای ضد امپریالیست و ضد فاشیست است که تجاوزات مستقیم ونیابتی امپریالیسم  آمریکا به سوریه، عراق، افغانستان، لیبی، بحرین،یمن ..... را محکوم نمایند وبه دفاع از پیکارعادلانه خلقها علیه اوومتحدین جنایتکارش بپردازند. این پیکار قوای امپریالیستها بویژه امپریالیسم آمریکا را ضعیف میکند وشرایط شکستش را فراهم میگرداند.

باشد که هفتادمین  سالروز پیروزی برفاشیسم انگیزه ای گردد تا تمام خلقها و نیروهای انقلابی و ترقی خواه علیه  صهیونیسم وامپریالیسم ، بویژه امپریالیسم آمریکا متحد و بسیج شوند و همه مدعیان سلطه فاشیستی و تجاوزگری بر جهان را با شکست و نابودی مواجه گردانند.

 

                          مرگ بر فاشیسم، سرمایه داری و امپریالیسم!

                          زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!

                   

 

                                                      

حزب کارایران(توفان)

مه 2015
www.toufan.org

۱۳۹۲ شهریور ۱۴, پنجشنبه

گزارشی مختصر از تظاهرات ضد تجاوز4 سپتامبر در استکهلم به مناسبت دیدار اوباما از سوئد

روز 4 سپتامبر 2013 ساعت 5 بعد از ظهر در Medbogarplatsen شهر استکهلم بیش از پنج هزار نفر که به دعوت شبکه ضد جنگ و احزاب و سازمانها و انجمنهای کمونیست و چپ و مترقی و ضد امپریالیست و صلح طلب در اعتراض به سیاستهای تجاوزکارانه و ضد بشری امپریالیست آمریکا ، گرد آمده بودند با سخنرانی های پرشور و افشاء گرانه و شعارهای انقلابی آغاز گردید و با راهپیمائی  بطرف Mintorget و اجتماع و سخنرانی  در آنجا برنامه تا ساعت 8 بعد از ظهر ادامه پیدا کرد

۱۳۹۲ شهریور ۱۱, دوشنبه

فراخوان به تظاهرات علیه باراک اوبا ما،نماینده بزرگترین تروریست بین المللی

 
 
ایرانیان آزاده و ترقیخواه و صلحدوست!
روز چهارشنبه 4 سپتامبر رئیس جمهور آمریکا، باراک اوباما به سوئد می آید و میهمان دولت امپریالیستی سوئد است. وی نماینده امپریالیست خونخوار آمریکاست. دشمن شماره یک بشریت ، بزرگترین تروریست، غارتگر، ناقض حقوق بشر و ملل، بزرگترین دروغگو، جاعل و بازیگر وریاکار و جاسوس جهان است.....این جاعل دروغگو امروز آهنگ آن دارد تا با تجاوز وحشیانه به سوریه و سرانجام سرنگونی رژیم بشاراسد و سپس تجاوز به لبنان و ایران راه را برای دکترین "خاورمیانه بزرگ"، خاورمیانه جنگ و آتش و خون و غارت بیشتر خلقها برای تثیبت سرکردگی خود هموار سازد.
 فعالین ایرانی ضد جنگ در استکهلم همه دوست داران صلح، فعالین ضد جنگ و نیروهای ترقیخواه ، ضد امپریالیست و مردمی را فرا می خواند تا با پیوستن به این تظاهرات علیه اوباما نماینده بزرگترین راهزن بین المللی اعتراض نمایند. وی یک جنایتکار جنگی است و باید دریک دادگاه بین المللی محاکمه و مجازات شود. حضور باراک اوباما در سوئد به معنای همدستی دولت امپریالیستی سوئد با ابر قدرت جنگ افروز آمریکاست و ما شدیدا آن را محکوم میکنیم.
 دستها از سوریه کوتاه باد!
نه به جنگ! زنده باد صلح و آزادی!
مرگ بر امپریالیست جنایتکارآمریکا دشمن شماره یک بشریت!
فعالین ایرانی ضد جنگ در استکهلم
29 اوت 2013
Medborgarplatsen:  محل تظاهرات
زمان: چهارشنبه 4 سپتامبرساعت  5 بعد ازظهر

۱۳۹۲ شهریور ۷, پنجشنبه

)



فجایع بسیار سنگین تر ار آنچه را که بر سر لیبی آوردند، امروز بر سر سوریه و خلقهای آن میآورند



پس از تماشای یک گزارش- فیلم تکاندهنده از میدانهای جنگ امپریالیستی- استعماری علیه سوریه در کانال تلویزیون «روسیه ۲۴»، که در آن فاشیسم غرب امپریالیستی فجایع بغایت سنگین تر از آن چه را که بر سر لیبی و جمعیت آن آوردند، از دو سال و نیم پیش بر سر کشور مستقل سوریه و خلقهای آن می آورند، بر آن شدم مقاله مستند «قطع سر، تجاوز به عنف و آدمخواری- ارمغان دمکراسی غربی» را بار دیگر انتشار دهم. باشد که وجدانهای هر چه بیشتری بیدار شوند و ببینند که سران جاعل و دروغگوی دولتهای امپریالیستی، این نوچه ها و خدمتگزاران مافیاهای دلار و طلا، صنایع جنگی و مواد مخدر (دولت مخفی صهیونیستی) با صحنه های شبیه سازی شده در هالیوود، آنکارا، دوحه و ریاض، چگونه افکار عمومی جهان را فریب میدهند و بدست چه کسانی سلاح، حتی سلاح کشتار جمعی داده و به جنگ خلقهای سوریه فرستاده اند.



ا. م. شیری



۶ شهريور- سنبله ۱٣۹۲



***



قطع سر، تجاوز به عنف و آدمخواری- ارمغان دمکراسی غربی



سوزان لینداوئر(Susan Lindauer)، جاسوس سابق سیا در امور لیبی



www.warandpeace.ru/ru/commentaries/view/59679/



برگردان: ا. م. شیری



www.eb1384.wordpress.com



«هر کسی که هر روز بفکر یافتن پاسخ حداقل یک سؤال نباشد، حتی از درک بدیهی ترین حقایق نیز عاجز خواهد بود».



(مترجم)



ناتو با هدف توجیه «جنگ بشردوستانه» خود در لیبی، به تبلیغات دامنه داری برعلیه دولت معمر قذافی دست زده است. تا روز های اخیر، ناتو در این زمینه تا حدودی زیادی موفق بود. زیرا شهروندان عادی در همه جهان از دسترسی به اطلاعات مستقیم که بتوانند بر اساس آن نظرات شخصی خود را بیان نمایند، محروم بوده اند.



جالب توجه است که جاسوس سابق سیا، مسئول مسئله لیبی در سازمان ملل متحد از سال ١٩٩۵ تا ٢٠٠٣ در پروسه گفتگوها بر سر [عملیات تروریستی] لاکربی میگوید، من برای بررسی عینی این حادثه، مجبور بودم از اسارت این تبلیغات بگریزم.



در پاسخ به تقاضاهای زیاد، من اصل اطلاعاتی را که همه روزه از منابع خود در طرابلس دریافت می کنم، با [شما] در میان می گذارم. اسناد ویدئی دریافتی از فراریان از لیبی را یک کمیسیون تحقیق تحت عنوان «کارشناسان بین المللی در امور حقوق مسالمت آمیز شهروندان در لیبی» جمع آوری می کند.



اعضای کمیسیون تحقیق مرکب است از مدافعان حقوق بشر اروپایی، آمریکایی و بین المللی که اتهامنامه دایر بر ارتکاب ناتو به جنایت جنگی را تدوین کرده اند. نتیجه داوری بر اساس این اسناد ویدئوئی، عبارت از این است که ناتو باید بعلت وارد آوردن خسارات سنگین به لیبی غرامت بسیار هنگفت بپردازد.



از همه مهمتر، قابل درک است که ناتو بمنظور آغاز عملیات جنگی، اطلاعات جعلی به سازمان ملل متحد ارائه داد. انگلیس و فرانسه برای سود بردن از این مناقشه، به جاسوسی غیرمنصفانه از منابع غیرموثق مشغول شدند.



بررسی های دقیق تر نشان می دهد که [دقیقا همه چیز برعکس بود]: این شورشیان هستند که با حمایت [ارتش] ناتو وحشیگری می کنند نه سربازان قذافی! باید تحریمها لغو شود و نیروهای نظامی ناتو در امر دفاع از مردم لیبی، قذافی را مورد حمایت قرار دهند.







هرگز با حقیقت بازی نکنید



در اسناد ویدئویی مورد بحث، وحشگریهای عجیبی ثبت شده است. دو دلیل کلیدی برای آن وجود دارد که، چرا شورشیان ناتویی مرتکب چنین جنایاتی می شوند: اولاًَ- از راه ارتکاب جنایات جنگی، آنها استراتژی وحشت و ناامنی های اجتماعی در خیابانها را که [برعکس] باید مردم کنترل نمایند، دامن زدند.



آنها با رواج وحشت، مخالفان خود را به سکوت وامی دارند. شهروندان عادی لیبی با چشمان خود می بینند که ناتو از شورشیان «قدرتمند» لیبی پشتیبانی می کند. در صورت سکوت طرفداران قذافی، پیامدهای آن ناگوارتر خواهد بود.



در همین حال، شورشیان لیبی شیوه «فشردن دگمه» را یافتند و ماشین «جنگ بشردوستانه» ناتو هم راه افتاد. اما چرا باید همه جهان باید باور کنند که دولت قذافی که در طول ٤١ سال حاکمیت بر کشور شهروندان خود را به قتل نرسانده، ناگهان به ارتکاب هولناکترین جنایات متهم می شود؟



هر کسی که حوادث لیبی را با دقت پیگیری کرده باشد، از این تناقض متأثر خواهد شد. در گذشته قذافی در مسئله دفاع از شهروندان، قابلیتهای استثنائی از خود نشان داد و حتی از تحویل دو لیبیائی متهم به شرکت در [انفجار بوئینگ - ٧٤٧ در آسمان شهر لاکربی اسکاتلند در ٢١ دسامبر ١٩٨٨] صرفنظر از تحریمهای سازمان ملل متحد، امتناع کرد.



قذافی می دانست که این دو شهروند مقصر نیستند و [آنها] نمی توانند به عدالت در دادگاه[بین المللی] امیدوار باشند. به زبان ساده تر، عملیات تروریستی در آسمان لاکربی یک اقدام انحرافی برای پنهان کردن شرکت سیا در قاچاق مواد مخدر از دره بقاع لبنان در دوره اوج تشنجات پیرامون به گروگان گرفته شدن [روزنامه نگار] تری آندرسون بود.



آن روز با پرواز شماره ١٠٣ پان امریکن گروه متشکل از مأموران سیا، امنیت ملی و اطلاعات ارتش بقصد تحقیق پیرامون فساد موجود از واشنگتن پرواز کرد. هواپیما در آسمان شهر لاکربی [اسکاتلند] منفجر شد. لیبی مسئول حادثه معرفی گردید، ولیکن، در این مورد هم مانند حادثه تروریستی ١١ سپتامبر [سال ٢٠٠١]، حقیقت سخت جانی نشان داد. قذافی هم حاضر به دادن امتیاز نشد. او برغم فشارهای خردکننده بین المللی، به هموطنان خویش وفادار ماند.



در اینجا، باید گفت که حدس قذافی درست از آب در آمد. ایالات متحد دو شاهد پرونده لاکربی را با پرداخت ٤ میلیون دلار رشوه تطمیع کرد که خود آن نیز، به رسواترین فساد غربی نیازمند رسیدگی در دادگاهی در مقیاس بین المللی تبدیل گردید.



پس از آن، همینکه دو شاهد دروغین علنا اظهار ندامت نموده و خود را مقصر شناختند، تنها لیبیایی، عبدالباسط المقراحی را به اتهام انفجار پان امریکن ١٠٣ دادگاهی کردند. وی بعدها در ماه اوت سال ٢٠٠٩، بسبب ابتلا به بیماری سرطان از «منظر انساندوستانه» برای بازگشت به میهن اش و مرگ در آنجا، از از زندان اسکاتلند آزاد گردید.



بسیاری از برخوردهای قذافی مبین شخصیت او می باشند. چطور ممکن است او هم قبیله ایهای خود را به دهان گرگها بدهد؟ آیا وقتی که شرایط ایجاب کند، از آنها روی بر خواهد گرداند؟ دقیقا، نه! او بر این مسئله پافشاری می کند که خلق لیبی، بخشی از خود اوست. او از [هموطنان] خود، به هر بهائی دفاع می کند.



[بدین ترتیب] این اسناد ویدئویی «آزمایشات زندگی واقعی» را در خود ثبت کرده اند. از قضا، گفتن این مسئله بسیارعجیب است که نیروهای قذافی از جمله، به زنان تجاوز می کنند و ناتو هم در مورد وقوع جنایات جنگی در اراضی لیبی هیاهو به راه می اندازد.



سر تیتر خبرها مبنی بر اینکه قذافی دستور [توزیع قرصهای ویاگرا در میان نظامیان] را برای دامن زدن به «مسابقه تجاوز به عنف» صادر کرد، [کانال خبری] سی ان ان حسابی جا انداخت. اما سنتیا مک کینلی (CynthiaMcKinley)، نماینده اسبق کنگره آمریکا ثابت کرد که دولت ایالات متحده آمریکا تنها خریدار محموله بزرگ قرصهای ویاگرا برای ارسال به لیبی بود، [و کارکنانش] آن قرصهای آبی رنگ کوچک را به منظور «بالا بردن روحیه» جنگی در میان سربازان شورشی نسبتاًَ مسن تر توزیع کردند.



بر مبنای اظهارات شاهدان در مورد خبرهای تجاوز به عنف در لیبی، این استراتژی آمریکایی بطور کاملا فاجعه باری در آنجا به اجرا گذاشته شد...







شرارت و تبه کاری



این کادرهای ویدئویی به عقیده من، به اندازه فیلم های [مثله کردن] توسط القاعده وحشتناک است. ولی شما فقط به گفته های من باور نکنید. خودتان شخصا این ویدئوها را ببینید و سپس قضاوت کنید.



هشدار: این فیلمهای ویدئویی وحشتناک ایجاد خوف می کنند. تارنماهای «obamaslibya.com» و «FederalJack.com» که از سیستم امنیتی محکمی برخوردار می باشند و واقعیات را با شجاعت به اطلاع دولت می رسانند، آنها را درج کرده اند.



«FederalJack» عقب شینی نخواهد کرد و ویدئوهای دریافتی تازه تر را نیز در «obamaslibya» بنمایش خواهد گذاشت.



● ویدئوی اول بریدن سر سرباز لیبیایی توسط شورشیان را نشان می دهد. اگر بنظر کسی چنین برسد که این کادرها در عراق فیلمبرداری شده، باید این را هم در نظر بگیرد که درصد بزرگی از مزدوران خارجی در عراق (و همچنین در چچنستان و افغانستان) را مزدورانی از شرق لیبی تشکیل می دهند! بدبختی ناتو در این است که فیلمبرداری این ویدئوها در لیبی را نمی تواند انکار نماید. زیرا، لهجه عربی خاص لیبیایی در گفتگوی مردم حاضر در صحنه فیلمبرداری آن را ثابت می کند.



● ویدئو فیلم دوم سناریوی دهشتناکی را نشان می دهد که در آن، شورشیان لیبی نظامیان لیبیایی را بر حسب درجه به صف کرده و آنها را وادار می کنند تا تکه های بریده از گوشت گندیده اجساد سربازان مرده را بدست بگیرند و بخورند.



● در ویدئو فیلم بعدی صحنه ای نشان داده می شود که در آن، گروههای شورشی، مردم عادی را با طپانچه تهدید می کنند و سپس مورد تجاوز قرار می دهند.



●در ادامه- جمعیتشورشی، سرباز لیبی را کلّه معلق آویزان کرده و بعد از آن، سر او را از تن جدا می کنند.



سپس- ویدئوی دیگر، گروههای عملیاتی سیا را دست در دست نیروهای نظامی شورسیان نشان می دهد که در کامیونهای رو باز حرکت می کنند (این ویدئو نشاندهنده آن است ارتشیان آمریکایی در عملیات زمینی و اقدامات وحشیانه مستقیماًَ مشارکت می کنند).



● ویدئوی بعدی، تصاویر اجساد بی سر سربازان کشته شده لیبی را در کامیونها نشان می دهد. چنین قتلهایی تخلف از ماده مربوط به دفاع از قربانیان مناقشات بین المللی کنوانسیون ژنو شمرده می شود. این کنوانسیون سربازان اسیر را زیر چتر حمایت خود می گیرد. شورشیان خشمگین ناتویی شاهد وحشتزده اتفاقی را به فیلمبرداری از صحنه های کشتار و فریاد زدن اینکه: «مسئول همه اینها قذافی است»، وادار کردند. در نتیجه این عمل، صاحب دوربین دست خانواده خود را گرفت و از تکیه گاه شورشیان فرار کرد. این ویدئو دقیقا از همین طریق بدست گروه تحقیق در طرابلس رسید.







برخی از ویدئو فیلمها را در اینجا ببینید!



www.obamaslibya.com/



www.federaljack.com/?page_id=37933



با دیدن چنین توحش و بربریت غیرقابل تصوری، به عقل هیچکس نمی گنجد که ناتو بتواند ادعا کند که از چنین قابلیتهای شورشیان بی خبر بوده است...







تجاوز به عنف بمثابه یک سلاح جنگی



[همه چیز] بسیار بدتر از آن است که تصویر می کردید، آره؟ تا اینجا، واقعیت استفاده شورشیان از تجاوز به عنف بمثابه شیوه «مجازات» طرفداران قذافی یا خانواده های «بیطرف» که بطور اتوماتیکی با شورشیان همراهی نمی کنند، از همه غم انگیزتر بود.



طبق فرهنگ اسلامی پس از تجاوز داغ ننگ را همه بستگان کسی که مورد تجاوز واقع شده، بر پیشانی خود حمل می کنند. خود این امر به نوبه خود، یک نوع مجازات جمعی بحساب می آید.



در حال حاضر گروه زنان مدافع حقوق بشر، از قربانیان تجاوز بازپرسی می کند. در اینجا فقط ادای شهادت چند نفر در مورد تجاوز به عنف و اظهارات شاهدان ارائه شده است.



توجه داشته باشید که این عجیب ترین وقایع اتفاقیه نیست. [البته] که طی کردن صدها کیلومتر راه و عبور از پست های بازرسی و بمبارانها، مشکل بزرگی است. زمانیکه اعضای گروه تحقیق غیردولتی در تاریخ ٢٢ ژوئن بیش از ٣٠٠ کیلومتر راه برای فیلمبرداری از پسری طی کردند که شورشیان ناتویی بخاطر امتناع او از وارد شدن به واحد شبه نظامی آنها، وی را اخته کرده و بر چشمش میل کشیده بودند، با چنین مشکلاتی مواجه شدند.



ویدئو فیلم بعدی حاوی تجاوز به دختر باکره را پدر یک خانواده هوادار قذافی تقدیم کرد. شورشیان ناتویی بزور تفنگ او را از خانه بیرون کشیده و بطور دسته جمعی مورد تجاوز قرار دادند و پس از آن، پستانهایش را با چاقو بریدند، و این دختر در اثر خونریزی فوت کرد.



در حال حاضر محققان مدافع حقوق بشر منتظر فرصت بازپرسی از زنی از شهر الزاویه هستند که پس از تجاوز گروهی به وی، پستانهای او را [نیز] بریده اند. پس از آنکه شورشیان هار در حال شلیک هوایی فرار کردند، این زن در حال خونریزی را شاهدان بهت زده از مرگ نجات دادند.



او در بیمارستان بستری شده، ولیکن، هنوز هم در شرایط بهت (شوک) زدگی جسمی و روحی شدید بسر می برد و و برای گفتگو آماده نیست. مدافعان حقوق در کنار او هستند و سعی می کنند او را یاری دهند. ما برای معالجه و انجام عمل جراحی ترمیمی او در آمریکا و یا اروپا، بسرعت در جستجوی یک حامی در آمریکا هستیم.



١٩ ژوئن، سربازان قذافی در جریان نبرد برای تصرف شهر میسوراتی، یکی دیگر از قربانیان تجاوز به عنف را نجات دادند. شورشیان این زن جوان را ربوده و بمدت ٢٠ روز بعنوان گروگان نگه داشته بودند و تا زمانیکه نیروهای قذافی خط دفاعی آنها را [در همان منطقه] شکسته و آن زن نگونبخت را نجات دادند، شورشیان بطور شبانه روزی به نوبت به وی تجاوز می کرده اند.



و این است مأموریت انساندوستانه ناتو... بی هیچ تردیدی، [سازمان] ناتو به یک اقدام جنون آمیز مبتذل دست زده و لازم است سریعا از پشتیبانی شورشیان دست بردارد. پول مالیات دهندگان آمریکا برای آموزش فنون تهدید و ارعاب به طالبان جدید صرف می شود و دولتهای غربی نیز ثروتهای لیبی را به یغما می برند.



اما ناتو روحیات مردم لیبی را در نظر نگرفته است. لیبی دارای تاریخ درخشانی بوده و سنت دفاع از استقلال میهن در مقابل اشغالگران خارجی در میان مردم ریشه دار است. خانواده ها و رهبران قبایل لیبی برای دریافت غرامت از کشورهای عضو ناتو و کشورهای عرب حامی شورشیان کوشش می کنند.



در حالیکه ناتو شورشیان را آموزش می دهد و آنها را از لحاظ اونیفورم، تسلیحات، جلیقه های ضد گلوله، وسایل حمل ونقل و مشاور تأمین می کند و از هوا مورد پشتیبانی قرار می دهد، باید مسئولیت همه این جنایت ها را هم بپذیرد. باید غرامت مالی [لیبی] را بحساب شهروندان کشورهای عضو ناتو- از محل [سیستم] آموزش، بهداشت، بازنشستگی و تحصیل آنها در دانشگاهها و از حساب احداث راهها، پلها و غیره بپردازد.



پاتریک هایزلداین کارشناس بریتانیایی مناقشه لیبی و ناتو، سهم بریتانیا از غرامت را ٢ و ٨ دهم میلیارد دلار برآورد کرده است.



بطور کلی لازم است از همه دولتها و کشورهای عضو ناتو پرسیده شود که چرا از این شورشیان پشتیبانی می کنند؟ بی تردید، همه ما هم باید پاسخ این پرسش بسیار مهم را بدهیم.



آیا رئیس جمهور اوباما باید بحساب دلارهای بدست آمده از مالیات دهندگان طبقه متوسط آمریکا، هزینه مالی این جنگ را تأمین نماید؟ (در اینجا، نویسنده مقاله یا از روی تعصب و یا به عمد می خواهد این مسئله را در اذهان مردم القاء کند که گویا هزینه جنگهای آمریکا بحساب مالیات دهندگان آمریکایی تأمین می شود. اما، در واقعیت امر، نه چنین هزینه هایی از جیب مردم آمریکا تأمین می شوند و نه اقتصاد آمریکا بزرگترین اقتصاد جهان است. بلکه، همه این پولها بحساب چاپ بی حد و حصر دلارهای بی پشتوانه و به تبع آن، بحساب غارت لجام گسیخته ثروتهای مردم جهان تأمین می گردند... مترجم). یا آمریکا باید نقش آموزگار و مربی نیروهای القاعده را ایفاء نماید؟ و آن هم باید درست در زمانی بوقوع به پیوندد که ملت بزرگ ما به پایان «سرخ و سیاه» خود نزدیک می شود؟ درست زمانیکه آمریکاییها با تمام قوا برای پیدا کردن کار و محروم نشدن از مسکن رهنی خود [حاصل دریافت وام] تلاش می کنند؟ و [باضافه آن] آیا با آگاهی بر اینکه اینهمه سرباز از نفس افتاده ما در دو جنگ باخته ما، دقیقا با همان شورشیان القاعده در عراق و افغانستان نیز می جنگند؟



بر اساس دقیقاًَ کدام قانون امریکا باید بطور تصنعی از ناتو بخاطر آنکه انگلیس و فرانسه بتوانند یادمان دوران طلایی امپریالیسم گذشته خود را دو باره احیاء کنند، پشتیبانی می کند؟ آیا همه اینها، ارزش به مخاطره انداختن امپریالیسم خود ما و موفقیتهای آن را دارد؟



این فیلمهای ویدئویی واقعیت کاملا دیگری را در مقابل چشمان ما بنمایش درمی آورند. سیا، شاید از اینکه من این فیلمها را منتشر کرده ام، خشمگین بشود. ولی مأمور خوب یک سازمان امنیتی هم باید صادق باشد. ما نباید واقعیات وحشتناک و بدمنظر را از نظرها پنهان کنیم. ما موظف به کسب اطلاعاتی هستیم که هم رهبری و هم جامعه برای انتخاب سیاسی آگاهانه به آنها نیاز دارند. اغلب اطلاعات جاسوسی بسیاربسیار نامناسب هستند. اما به نظر من، ترحم به [اعصاب] شما صحیح نیست.



من بعنوان مأمور سابق سازمان جاسوسی آمریکا، گمان می کنم که ایالات متحده آمریکا باید روابط خود با شورشیان لیبی را سریعاًَ قطع کند و به پشتیبانی مالی آنها پایان دهد.



شما که خودتان تصمیم گیرنده هستید.



در باره سوزان (یا سوسن) لینداوئر- او در سازمان ملل متحد در بخش ضد تروریستی کار می کرد. در شعبه تحت مسئولیت او کشورهایی مثل لیبی، عراق، مصر، یمن، سوریه و مالزی عضویت داشتند. گروه تحت رهبری او مدتها پیش در مورد وقوع حادثه تروریستی ١١ سپتامبر سال ٢٠٠١هشدار داده بود. وی مؤلف کتاب «تعصب یا خسارت مفرط» (Extreme Prejudice) می باشد.



Susan Lindauer



افزوده های مترجم:



ــ امپریالیسم آمریکا و همه دولتهای «غربی» که بپشتوانه دلارهای نفتی و آدمخوران کشورهای مرتجع عربی، ابتدا گروهکهای تروریستی القاعده و طالبان را خلق کرده و سپس به بهانه جنگ با همان گروهکهای سیاساخته، افغانستان را به آزمایشگاه انواع تسلیحات جدید، تخلیه گاه تسلیحات کهنه تر خود و مرکز کشت انواع مواد افیونی تبدیل کردند، یقینا در آینده نزدیک نیز، ببهانه مبارزه با همین شورشیان آدمخور ناتویی، که «الله اکبر گویان»، سر می برند و به زنان تجاوز می کنند، کشور پیشرفته لیبی را که مصمم بود در همین سالها هشتمین معجزه جهان (آبرسانی صحراهای وسیع از طریق کانالها و رودخانه های مصنوعی) را در معرض تماشا قرار دهد، پس از اینهمه وحشیگری به محل تاخت و تاز اوباشان غربی تبدیل خواهد کرد.



ــ از همه طرفداران و همچنین، مخالفان جنگهای استعماری دولتهای غربی تقاضا می شود ضمن مطالعه این مطلب و اگر دل و جرأت تماشا دارند(من که ندارم)، با مشاهده ویدئوفیلمهای مورد بحث در این مقاله، در دادگاه وجدان خود به این سؤال پاسخ گویند که: آیا تشکیل، آموزش و تربیت گروههای آدمخوار که براحتی کارد سلاخی بدست گرفته و با خونسردی سر انسان می برند، هتک حرمت زنان و دختران می کنند و یا بمبهای یک تنی را در کوچه و خیابانهای شهرها و روستاها رها می کنند، در جایی غیر از لابراتورهای سازمانها و نهادهای امنیتی- سیاسی امپریالیستی- صهیونیستی امکانپذیر هست؟ اگر پاسخ منفی باشد، آیا حاضر خواهند بود دولتهای امپریالیستی را مصداق کامل تروریسم تعریف نمایند؟



جمعه ۲٤ تير ۱٣۹۰



        
معمای بزرگ «شیمیائی»




دمیتری سدوف



(Dmitryi Sedov)



http://www.fondsk.ru/news/2013/08/23/bolshaja-himicheskaja-misteria-22336.html



برگردان و نتیجه گیری اخلاق: ا. م. شیری



http://eb1384.wordpress.com/2013/08/27/



۵ شهريور- سنبله ۱٣۹۲



با کارت کاربرد اسلحه شیمیائی (گویا) توسط رژیم کشوری که قرار است بزور ساقط شود، غرب اولین بار نیست که بازی میکند. زمانی دروغ بزرگ در باره وجود «تسلیحات شیمیائی صدام حسین» نیز بهانه ای برای حمله به عراق گردید. به همین ترتیب نیز گزارشها در مورد کاربرد گاز «زارین» توسط سوریه در رسانه های غربی از چند ماه پیش انتشار یافت.



سند استفاده از تسلیحات شیمیائی بطور کلی وجود نداشته، که نیازمند بررسی جدی باشد. موارد اتفاقی، که تحقیقات در باره آنها بواسطه کارشناسان روسیه و کمیسیون مستقل سازمان ملل متحد بریاست کارله دل پونته بعمل آمد، ثابت کرد، که صحبت از استفاده از آن توسط «باندهای مظنون مشخص» در میان بوده است. از سوی آنها چنین تاکتیکی مفهوم دوگانه دارد: سعی میکنند اولا، از دست دادن ابتکار جنگی را با بهانه کاربرد تسلیحات شیمیائی توجیه نمایند و ثانیا، برای تجاوز نظامی به سوریه زیر پرچم ناتو، «بمب تبلیغاتی» بدست قدرتهای ضد سوری بدهند.



شمار قربانیان کاربرد گاز «زارین» تا زمانهای اخیر در سوریه از چند ده نفر تجاوز نمیکرد، و باراک اوباما مجبور شد زحمات بسیاری را برای متقاعد کردن آمریکائیها به اینکه بشار اسد «از خط قرمز عبور کرده» تحمل نماید. اما سخن از دهان پرید. فقط باید منتظر زمانی بود که باندهای شورشی «خوراک» تبلیغاتی فراوان تر به جلو سازمانگران جنگ اطلاعاتی بیاندازند.



به این ترتیب، کانال تلویزیونی «العربیه» خبر مربوط به «استفاده گسترده دولت سوریه از سلاح شیمیائی و کشتار شمار زیادی انسان در اثر آن را» در تاریخ ۲۱ اوت پخش کرد. بلافاصله تعداد آنها ۱۴۰۰ نفر اعلام شد و مقامات کشورهای ناتو بیدرنگ در این باره اظهار نظر کردند، که دولت سوریه شهروندان خود را وحشیانه به قتل میرساند. اما «بمبهای تبلیغاتی» خیلی آسان تهیه نمی شود، و آنها اغلب بطوریکه سازندگان آنها فکر میکنند، منفجر نمیشوند. بمب، بلافاصله از ۲۱ اوت به تکه- تکه شدن شروع کرد...



در این مسئله، که تحریکات نوبتی شروع شده، شکی نیست. هیچ دولت عاقلی همزمان با ورود بارزسان برای بررسی احتمال استفاده از تسلیحات شیمیائی به کشور، از سلاح شیمیائی برعلیه مردم خودش استفاده نمیکند. کاربرد این سلاح در چنین موقعی فقط برای دشمنان دولت لازم است.



و در این واقعیت هم، که ۱۴۰۰ نفر کشته نشده، تردیدی وجود ندارد. اما در مورد اینکه آیا تلفات انسانی پیامد چنین تحریکاتی بوده، با چه سلاحی و چگونه آنها کشته شدند، ما نمیتوانیم بلافاصه مطلع شویم.



فعلا توجه خود را روی داده های زیر متمرکز میکنیم:



۱ــ هر چند چنین اقدام تروریستی قابل قیاس با حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نیویورک می بایست با فیلمهای ویدئوئی و تصاویر زیادی همراه باشد، اما مجموعا چند سوژه در باره «قربانیان» انفجار در اینترنت انتشار یافت. با اینکه روزها میگذرد، ولی هیچ سند آماتوری یا حرفه ای به آنها اضافه نشده است. عصر روز حادثه ویدئو یا عکس جدید بازگذاری نشد و از روز دوم بطور کلی متوقف گردید. جهان حتی بخش کوچک «این فاجعه دهشتناک» را هم ندید. فقط دو سه محل با بیست نفر «آسیب دیده» نمایش داده میشود.



۲ــ طبق سنت، مسلمان باید در اولین روز مرگ بخاک سپرده شود. بنا بر این، میبایست در ۲۲ اوت تشییع جنازه بزرگی، حداقل برای چند صد کشته در اطراف دمشق برگزار میگردید. پس، گزارشات از این تشییع جنازه ها کو؟



۳ــ در منطقه آسیب دیده، با اینکه شورشیان تصرف کرده اند، میبایست تعدادی پزشک حضور داشته باشند. آنها اولین کسانی هستند که بکمک آسیب دیدگان میشتابند و سبب جراحات را مشخص میکنند. بنا بر این آنها نیز لزوما در مقابل دوربینهای تلویزیون یا حداقل تلفن همراه قرار میگرفتند. پس، بیانات و اظهار نظرات این متخصصان کجاست؟



۴ــ تکنولوژی ارتباطی معاصر امکان اطلاع دادن فوری خبر مرگ مقتول به قوم و خویشان او در سایر شهرهای سوریه و جهان را فراهم ساخته است. این کار میتوانست خبرهای اینترنتی در باره ابعاد فاجعه را تکمیل نماید. کو این اطلاعات؟



۵ــ چرا انجمن های مذهبی سوریه مجالس سوگواری برای کشته شدگان برگزار نمیکنند؟ بیانیه های شخصیتهای روحانی بمناسب فاجعه کجاست؟



۶ــ اظهارات و توضیحات مستدل مخالفان در باره انگیزه حمله نیروهای دولتی مو؟ آنها این مسئله را که هدف «حمله» باندهای مسلح نبودند، چگونه توضیح میدهند؟



۷ــ مقامات غربی از دولت سوریه میخواهند اجازه دهد بازرسان سازمان ملل از محل کشتار مردم بازدید نمایند، انگار نمیفهمند، که چنین تقاضا را باید در مقابل شورشیان مطرح سازند، چرا که، منطقه آسیب دیده تحت کنترل شورشیان قرار دارد.



۸ــ متخصصان و کارشناسان با تجزیه و تحلیل تصاویر و فیلمهای محل وقوع «فاجعه»، فقدان علائم مشخصه مسمومیت در «قربانیان» را و همچنین، این واقعیت را که درست همان «قربانیان» در مکانهای مختلف ظاهر میشوند، تأئید میکنند. یکی از دختران «مسموم شده» را آنها در سه مکان و سه وضعیت مختلف مشاهده کردند.



شورای امنیت سازمان ملل متحد بدلایل بفوق الذکر، در رابطه با این داستان بیانیه بسیار محتاطانه ای صادر کرد. در آن از جمله گفته میشود: «حادثه باید مورد بررسی قرار گیرد». در غرب اما به تشدید اوضاع دامن میزنند. لورن فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، چنان عصبانی شد، که خواهان «حمله نظامی» به سوریه شد. لازم به یادآوریست، که هنگام تهاجم به لیبی، فرانسه نقش اول را بازی کرد. آیا احتمال دارد، که در مورد سوریه نیز مثل مورد لیبی، بحث بر سر مستعمرات سابق فرانسه باشد؟



زمان زیادی لازم نیست بگذرد تا روشن شود، که هیچ منظره ای از «کاربرد گسترده تسلیحات شیمیائی» وجود نداشته، بلکه، یک جنگ تبلیغاتی دیگر با هدف تشدید هر چه بیشتر هیستری ضد سوری در جریان بوده است. بخصوص اینکه طرح سرنگونی رژیم بشار اسد با شکست مواجه شده و پولهای صرف شده قطری، عربستانی، ترکیه ای، اروپائی و آمریکائی برای آن، میتواند باد هوا شود و بدنبال این، فقط ایران بهرمند از پیروزی سوریه، قادر به تقویت مواضع خود خواهد بود.



پذیرش چنین چشم انداز برای آن کسانیکه مناقشه را به سوریه تحمیل کردند، قابل تحمل نیست. آنها برای تغییر اوضاع به هر وسیله ای چنگ خواهند زد. اغفالگریهای تازه تر در جنگ تبلیغانی هنوز در پیش است.



اما پایان شب سیه، سفید است. مشاهده و مطالعه آنچه که بر سر لیبی آمد، باعث شد تا مسکو و پکن «یورش» اعضای غربی شورای امنیت سازمان ملل متحد را که سعی میکردند برای صدور قطعنامه علیه سوریه هر چه بیشتر از تحریکات استفاده کنند، متوقف سازند. این عقلانیت است- باید منتظر بود و دید، که «زائدات خشک» باقیمانده از «بمب تبلیغاتی» چه خواهد بود. باحتمال قوی، عاقبت آن بسیار رقت انگیز خواهد بود.



***



نتیجه گیری اخلاقی



حجب و حیا، شرم و خجالت یک خصیصه عالی انسانی است. هر کسی که تنها ذره هائی از شرف، وجدان و عقلانیت در نهادش باقی مانده باشد، در حین ارتکاب یک امر خلاف، بخاطر یک کردار و یا گفتار نادرست یا ناروا، طبیعتا عرق شرم بر پیشانی اش مینشیند، صورتش از خجالت سرخ میشود...



مقامات رسمی دول امپریالیستی، این سخنگویان و مجریان فرامین دولت مخفی صهیونیستی، از همان ابتدای زایش تا همین ساعت، که من و شما زنده و شاهدیم میلیونها بار برعلیه تمامی کشورها و خلقهای جهان، برعلیه مقامات دولتی و کنشگران سیاسی آنها توطئه کرده، دسیسه چنینی نموده، به جعل و تقلب دست زده، دروغهای بیشرمانه گفته اند و بر اساس آنها، آتش جنگهای خانمانسوز را بر افروخته، صدها میلیون انسان را قتلعام کرده اند. اگر تلفات دو جنگ جهانی را، بمباران اتمی دو شهر ناکازاکی و هیروشیمای ژاپن را، قتلعام میلیونی خلقهای ویتنام، کره، کامبوج، چین، اتحاد شوروی، آمریکای لاتین، آفریقا، استرالیا، یا در همین دو دهه اخیر، یوگسلاوی، افغانستان، عراق، سومالی، لیبی، سوریه امروز و بطور کلی همه و همه را بخاطر آوریم، چنان منظره رقت انگیزی در افق دیدمان ظاهر میشود، زبان از توصیف و قلم از بیان آن عاجز خواهد بود. با این وجود، نه تنها هیچگاه شاهد عرق شرم در پیشانی کارگزاران استعمار و صهیونیسم جهانی نبوده ایم، بلکه برعکس، آنها با سماجت و لجاجت بیشرمانه به اعمال و گفتار ضدانسانی خود ادامه میدهند.



وانگهی و گذشته از نتیجه گیری اخلاقی فوق، مگر نه این است، که حاصل هر عمل یا اقدامی، بیرحم ترین داور آن است! بپذیریم که این فعال مایشاءهای امپریالیسم جهانی آخرین ذرات شرف و وجدان خود را مصرف کرده اند و شرم و حیا برای تربیت یافتگان مکتب دولت مخفی جهانی در واقع بی معنی است. خوب! حداقل نتیجه دسایس و توطئه ها، جنگها و تجاوزاتشان در ویتنام، ژاپن، کره، عراق، افغانستان، سومالی، لیبی، سوریه و ... که تا روز امروزی قربانی میگیرد، صلح و امنیت جهانی را بطور کلی در جایجای حهان از بین برده، تاراج و سرقت مسلحانه ثروتهای کشورهای جهان را بعنوان امر عادی تعریف نموده و فقر، فساد، بی حقوقی را همگانی کرده اند...



امروز در نقطه اوج رسوائی جاسوسی آمریکا علیه همه دولتها و مردم جهان، ناتوی رسانه ای باز هم به انتشار دروغهای بیشرمانه و ادعاهای غیر قابل اثبات مأموران دولت مخفی جهانی دایر بر استفاده نیروهای دولت سوریه از تسلیحات شیمیائی علیه مردم خویش مشغول است... آیا هنوز هم باید به تماشای صحنه های فجایع جهانی با نقش آفرینی مشاطه ها و خدمتکاران امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل ادامه داد یا چاره اساسی برای رام کردن این زنجیر بریدگان باید اندیشید؟ طبیعتا، راه دوم بسیار عقلانی بنظر میرسد.

۱۳۹۲ مرداد ۲۰, یکشنبه


متن سخنرانى رمزى کلارک٬ وزير سابق دادگسترى آمريکا٬ در کره شمالى٬ شهر سينزون٬ به مناسبت اهداى مجدد موزه جنايتکاران جنگى در ۲۵ جولاى 

رمزى کلارک: "با جنگ تجاوزکارانه آمريکا مبارزه کنيد"

مترجم: پيام پرتوى

http://proletaren.se/utrikes-asien/ramsey-clarke-bekampa-usas-aggressionskrig

۸ اوت ۲۰۱۳



در مقابل چشمان من شما چه زيبا هستيد· در طول سفر دومم ميخواهم از شما مردم قهرمان اين کشور بزرگ بخاطر مقاومتتان در برابر جنگ تجاوزکارانه اى که توسط کشور من آمريکا بر عليه شما به اجرا گذاشته شد سپاسگزارى کنم·  

شما با پيروزى بر نيروهاى نظامى آمريکا از صلح جهانى حمايت و جنگى تجاوزکارانه را متوقف نموديد· شما در مقابل تصرف تمامى کشور٬ تمام راه تا مرز مشترک با چين و روسيه٬ امرى که ميتوانست در جريان سالهاى پيش رو مشکلات بسيارى را بوجود بياورد٬ مانعى ايجاد نموديد· 

جهان متوجه بهايى وحشتناکى که شما پرداختيد هست و بدهى بزرگى به شما دارد· حتى داٸره المعارف بريتانيکا٬ مهمترين داٸره المعارف ما براى کسب اطلاعات٬ ميگويد که چهار مليون و ششصد هزار کره اى در جريان تجاوز مسلحانه آمريکا٬ ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ ٬ کشته شدند· جنگ همواره جهنمى بوده است·

ما در مقابل آينده اى خطرناک ايستاده ايم· اعتراف به اين مسٸله که ما از طريق سلاحهايى که در اختيار داريم ميتوانيم به وجود حيات در اين سياره زيبا خاتمه دهيم امرى ضرورى و لازم است·

سال گذشته من در دادگاهى در آمريکا شهادت دادم٬ در آنجا دولت آمريکا فعالان صلح را به پاى ميز محاکمه کشانده بود· موضوع بر سر زير درياييهاى تريدينت – ه مسلح به سلاح هسته اى در اقيانوس آرام بود٬ در آنجا آمريکاييهاى شجاع به پايگاه نيروى دريايى در ايالت واشنگتن٬ پاجت سوند٬ نفوذ کردند·    

مدارک اراٸه شده توسط  فعالان صلح نشان داد که ناوگان اقيانوس آرام در دريا٬ در زير آب٬ بصورتى مداوم و تمام وقت٬ هشت زيردريايى مسلح به سلاح هسته اى را آماده دارد· آنها در مجموع به ۴۰۰ کلاهک هسته اى و موشک مسلح هستند·  

دو نوع کلاهک هسته اى وجود دارد٬ يکى از آنها ده برابر و ديگرى ۲۰ برابر نيرومندتر از آنيست که بر روى هيروشيما پرتاب شد·و اين فقط يک موشک هسته اى از ۴۰۰ که ميتوانند پرتاب شوند· 

ما بايد مسابقه هسته اى متوقف و کليه سلاحهاى هسته اى را در جهان نابود نماييم· ما به منظور مبارزه با جنگ تجاوزکارانه آمريکا و برخى از متحدانش به حمايت انسانها عاشق صلح ٬از جمله مردم کره٬ نيازمنديم· جنگ در حال حاضر مردم عراق٬ افغانستان٬ ليبى را قربانى خود نموده در حاليکه بسيارى ديگر در معرض تهديد قرار دارند·   

من ميدانم که جهان به شما بخاطر خدماتتان مورد ستايش و احترام قرار ميدهد و شما دوستان بسيارى داريد· ما به اين نياز داريم که در مبارزات آينده در کنار هم بايستيم·



بر عليه ديدار اوباما از سوٸد بپاخيزيم!

نه به ناتو- مبارزه بر عليه امپرياليسم

برگرفته شده از نشريه کارگر٬ اران رسمى حزب کمونيست سوٸد (م·ل)

http://kommunisterna.com/nyheter/2013/08/mordaren-ar-inte-valkommen

مترجم: پيام پرتوى

۸ اوت ۲۰۱۳

 


 

به اوباما نشان بدهيد که مايل به ديدار او نيستيد

کمونيستها بر عليه ديدار پرزيدنت اوباما از سوٸد در ۴-۵ سپتامبر در حال برنامه ريزى هستند·

ما از کليه دوستداران صلح و مخالفان امپرياليستها ميخواهيم که در اعتراضات بر عليه بازديد اوباما از سوٸد و نشان دادن٬ به هر شيوه اى٬ به پرزيدنت آمريکا که مايل به ديدار او نيستيم شرکت نمايند· هر چه تعداد ما بيشتر با شد پيام ما به حکومت سوٸد که ما نميپذيريم که مهره اى باشيم در تجاوز و جنگ امپرياليسم روشنتر ميشود·

بازديد اوباما از سوٸد در همان هفته اى رخ ميدهد که سوٸد ميزبانى سواحل شمالى٬ يک مانور بزرگ ناتو٬ را بر عهده دارد· ۱۵ کشور تحت رهبرى آلمان بالتيک را به يک منطقه ساختگى جنگى مبدل مينمايد· و اين در حاليکه پرزيدنت آمريکا بازديد از روسيه را لغو کرد و در عوض همراه با رهبران اسکانديناوى و بالتيک در استکلهم گرد هم آمدند·     

پيش از اين در رابطه با انجام تظاهرات در کارلسکرونا در ۷ سپتامبر فراخوانى صادر شده بود· در آنجا تقريبا ۴۰ ناو جنگى براى انداختن لنگر به صف ايستاده اند· تظاهرات حول يک پلاتفرم  و سه شعار نه به عضويت در ناتو٬ نه به شرکت در جنگ ناتو و خروج ناتو از سوٸد سازماندهى ميشود· 

مخالفان جنگ در عراق٬ افغانسىتان٬ سوريه و ليبى٬ دوستان فلسطين٬ مخالفان ناتو و ديگر دوستان صلح به منظور دريافت اطلاعات در مورد محل و ساعات به سايت www.kommunisterna.org مراجعه کنيد·

بياييد در کنار يکديگر مردم را بر عليه بازديد اوباما از سوٸد بسيج کنيم·